.
بازار سرمايه بر خلاف اكثر پيشبينيها تنها در روزهاي ابتدايي شروع سال ۹۱ با روند مثبت و حمايتي مواجه شد و پس از آن روند بازار بيشتر منفي يا متعادل و خنثي دنبال شده است و آن رشدي كه از بازار انتظار ميرفت اتفاق نيفتاده است. همين امر نيز باعث عدم حصول نتيجه موفق در صندوقها شد، از طرف ديگر تعطيلات فروردين ماه و عدم تمركز جدي بر فعاليت صندوقها در نيمه اول اين ماه را نيز میتوان به عنوان دليل ديگري از عدم نتيجه گيري صندوقها نام برد.
.
به طور معمول وضعيت صندوقها بستگي بسيار بالايي به وضعيت كلي بازار و شاخص كل دارد، به طوري كه در بازارهاي مثبت، صندوقها با رشد و بازدهي بسيار مطلوبي مواجه شده و بعضا بازدهيهاي بسيار بالايي را نيز نصيب سهامداران خود كردهاند، اما در بازارهاي اصلاحي و نزولي نيز صندوقها از روند كلي تبعيت كرده و وضعيت مطلوبي نداشتهاند كه اين امر جز لاينفك اركان بازار ميباشد.
.
اما آيا منفي بودن صندوقها را ميتوان به عدم رعايت تنوع لازم در پرتفوليوي اين نهادهاي مالي نسبت داد؟ سياست صندوقها علاوه بر شرايط كلي بازار بستگي به مديران صندوقها و ميزان آشنايي آنها با بازار از يك طرف و استراتژي و ريسكپذيري آنها نيز دارد. اين عامل ميتواند يك عامل تعيينكننده بسيار مهم در روند صندوقها باشد، براي مثال در بازار صعودي يك مدير موفق حتي ميتواند بيش از بازدهي بازار در يك ماه بازدهي كسب كند، اما در همان شرايط، يك مدير ناموفق يا به عبارت بهتر مديري كه از مباحث تحليلي و بازار شناخت كافي نداشته باشد، شايد حتي به زير بازدهي مورد انتظار هم برسد! بهترين روش شناسايي مديران موفق در صندوقها بررسي سابقه مديران و روند صندوقها در طي ساليان گذشته و مقايسه با ساير صندوقها و روند كلي بازار است.
.
براي مثال در فروردين ماه صنايع پتروشيمي با توجه به پتانسيلهاي بنيادي و تكنيكالي كه از مدتها قبل سیگنالهای خريد را صادر كرده بودند و شرايط بسيار مساعدي براي خريد داشتند، توانستند در مدت كوتاهي بازدهي ۱۰-۲۰ درصدي را به ارمغان بياورند، در چنين شرايطي مديري كه از علم فاندامنتال و تكنيكال بهره ببرد ميتواند حداكثر استفاده را از بازار و بازدهي به وجود آمده برده و موفق شود.
.
در اين شرايط، عمدتا برای سهامداراني كه از مباحث علمي و تحليل بهرهاي نميبرند يا تمايلي به استفاده از منابع مشاورهاي و سايتهاي تحليلي ندارند يا فرصت يا توان كافي براي رصد كردن بازار ندارند، سرمايهگذاري در صندوقها ميتواند گزينه مناسبي باشد. اما براي آن دسته از سهامداراني كه به سرمايهگذاري در بورس اوراق بهادار به عنوان يك شغل يا فعاليت جدي اقتصادي مينگرند، توصيه ميشود يا به طور مستقيم و با فراگيري علوم و مباحث تحليلي يا با استفاده از كمك مشاوران يا سايتهاي تحليلي اقدام به سرمايهگذاري نموده تا به مرور با مكانيزم سرمايهگذاري و اصول آن آشنايي پيدا كنند.
.
نكته قابل توجه ديگر اينكه با توجه به مجوز شوراي پول و اعتبار درباره نرخ اوراق مشاركت و سود بانكي افزايش ۲ درصدي سود اوراق مشاركت براي صندوقها به رغم اختيارات پيشبيني شده براي سازمان بورس امكانپذير نيست، اما استفاده از ساير ابزارهاي تشويقي در اين خصوص مانند پرداخت سود ماهانه توسط صندوقها به سرمايهگذاران به جاي پرداختهاي ۳ و ۶ ماهه يا دسته بندي صندوقها بر اساس ميزان ريسك سرمايهگذاري ميتواند جذابيت بيشتري را براي جذب سرمايه در صندوقها ايجاد نمايد و به نظر اين ابزار تشويقي ميتواند بازار صندوقها را داغتر كند.
.
در اين حال، مسوولان سازمان بورس بايد درصدد جذابيت بيشتر در بازار سرمايه براي جذب مشاركت سرمايهگذاران باشند؛ امري كه ميتواند موجب رونق بازار و بازدهي بالاتر در صندوقها و جذب افراد مبتدي در بازار سرمايه شود. كاهش ريسكهاي بازار با حمايت بيشتر سهامداران حقوقي در كنار اصلاح برخي از قوانين مانند دامنه نوسان و حجم مبنا و افزايش حجم گردش نقدينگي در بازار و اصلاح برخي از قوانين ديگر مانند جلوگيري از توقف بيش از حد نمادها به منظور جلوگيري از بلوكه شدن سرمايهها قطعا ميتواند در فضاي رقابتي فعلي بازارهاي موازي به جذابيت بازار و در نتيجه جذابيت صندوقها كمك شاياني نمايد.
.
بنابراين چشمانداز صندوقها در سال ۹۱ به دو عامل اساسي و مهم بستگي دارد: ابتدا وضعيت و چشمانداز بازار كه تا اين جاي كار از نظر اكثر كارشناسان مثبت ارزيابي ميشود. دوم انتصاب مديران كارآمد در صندوقها كه بتوانند از شرايط بازار نهايت استفاده را برده و با بازدهيهاي مناسب هم باعث رونق صندوقهای سرمايهگذاري شوند و هم باعث جذب بيشتر سرمايهگذاران به بازار سرمايه. اين دو عامل در تلفيق با يكديگر ميتوانند سال ۹۱ را به سالي موفق براي صندوقهاي سرمايهگذاري تبديل نمايد.
.
در پايان پيشنهادي كه به صندوقها داده ميشود: حركت به سوي شعار عدم شناسايي بازدهي منفي يا زيان در صندوقها است. به این ترتيب با هدايت بخش عمده سرمايهها در صندوقها به سمت سرمايهگذاريهاي ميانمدت با بازدهيهاي معقول به وسيله استفاده از دانش علم فاندامنتال و تكنيكال میتوانند هم از بازدهيهاي منفي رهايي يابند و هم سالانه شاهد ثبت بازدهيهاي معقولانه و بسيار مناسب باشند. بازدهيهايی كه قطعا بسيار بالاتر از سود بانكي بوده و ميتواند جذابیتی دو چندان را براي صندوقها ايجاد نمايد. يادمان نرود اگر در بازار سرمايه با استراتژي و استفاده از تحليل اقدام به سرمايهگذاري نماييم در بيشتر مواقع پيروزي از آن ما خواهد بود.
.
محسن نظری – کارشناس بازار سرمایه
منبع : روزنامه دنياي اقتصاد
.