تورا به جان حسن دیدگان خود واکن
کمی به طفل حزینت بیا تماشا کن
.
بود مرا به جگر زخمی و تو ای مادر
کنون به گوشه چشمی بیا مداوا کن
.
ببین که زانوی غم در بغل گرفته علی
زهوش مرو نگهی هم به سوی بابا کن
.
دگر مکن زخدا مرگ خود طلب مادر
فقط برای شفا دست خویش بالا کن
.
زسینه آه مکش خون تازه می آید
کمی به سینه مجروح خود مدارا کن
.
حسن جواهری
ما گوشه نشينان غم فاطميه ايم
محتاج عطا و كرم فاطميه ايم
عمري است كه از داغ غمش سوخته ايم …
التماس دعا
فاطمیه آمدوآن همدم ومونس کجاست؛
شمع می پرسد زپروانه گل نرگس کجاست؛
در عزای مادرت یابن الحسن یکدم بیا؛
تا نپرسنداین جماعت ، بانی مجلس کجاست
ملتمس دعا