مخاطبان اين نوشتار اعضاي مالي هيات مديره، مديران مالي و روساي حسابداري واحدهاي مورد رسيدگي هستند.
موضوعي كه ميخواهم مطرح كنم آن است كه افراد يادشده بالا آيا بايد از استانداردهاي حسابرسي آگاهي داشته باشند و اگر پاسخ آن مثبت است، تا چه حدي بايد آگاهي داشته باشند؟
اين درست است كه كليه اشخاصي كه رشته حسابداري را در دانشگاهها ميخوانند، واحدهاي حسابرسي را ميگذرانند ولي آيا اين مقدار آگاهي از حسابرسي براي اين اشخاص كافي است؟ پاسخ خير است. در حال حاضر مطالب چند واحد حسابرسي كه دانشجويان رشته حسابداري در دانشگاهها ميگذرانند، بسيار سطحي بوده و بيشتر در حد جزوه چند صفحهاي يا كتابهاي جزوهاي هستند كه در نهايت دانشجويان از موضوع حسابرسي مطلبي را درك نميكنند و با اين مقدار اطلاعات ناچيز، نه ميتوان كارآموز حسابرسي شد و نه از آن اطلاعات در كار اجرايي حسابداري استفاده كرد.
كساني كه در موسسات حسابرسي معتبر شروع به كار ميكنند، از درجه كارآموز (پايينترين رده در موسسات حسابرسي معتبر) كار خود را شروع ميكنند و با توجه به هوش و ذكاوت و مطالعات بعدي، درجات كمك حسابرس، حسابرس، حسابرس ارشد و … را طي ميكنند و احتمالا در نهايت از مديران ارشد يا شركاي موسسات حسابرسي ميشوند. ولي كساني كه از ابتدا كار اجرايي حسابداري را در شركتها شروع ميكنند، تنها با امور حسابداري سروكار دارند و احتمالا اطلاعاتي از حسابرسي (حسابرسي واقعي و نه آنچه قبلا از جزوات ياد گرفتهاند) ندارند يا اطلاعات آنها بسيار اندك است و كاربردي نيست.
حالا اين سوال پيش ميآيد كه اشخاص يادشده بالا كه كار اجرايي در شركتها انجام ميدهند، چه نيازي به آگاهي از اطلاعات حسابرسي دارند؟ پاسخ اين سوال اين است كه اين اشخاص بايد كاملا متوجه باشند كه حسابرسان چه كارهايي را انجام ميدهند، هر كاري را به چه منظوري انجام ميدهند و ميخواهند به چه نتايجي برسند. داشتن اطلاعات حسابرسي براي اين افراد اين توانايي را به آنها ميدهد كه در موارد ضروري بتوانند با اعتماد به نفس كامل با حسابرسان بحث حرفهاي كنند و كليه اظهارات حسابرس را چشم بسته قبول نكنند.
هرگاه حسابرس با آنها از استانداردهاي حسابرسي صحبت ميكند، اين اشخاص بايد از آن استانداردها اطلاع كافي داشته باشند. اين اشخاص بايد بدانند كه وظايف آنها چيست و حسابرسان چه وظايفي دارند و تا چه حدي ميتوانند در كار خود و رسيدگيها پيشروي كرده و چه اطلاعات و اسناد و مداركي را از واحدهاي مورد رسيدگي درخواست كنند.
مهمترين موردي كه اين اشخاص بايد با آن آشنايي كامل داشته باشند، گزارشنويسي در حسابرسي است. آنها بايد بتوانند در مورد هر بند گزارش حسابرس ، البته در صورت نياز، با او بحث حرفهاي كنند و فورا تسليم گفتههاي حسابرس نشوند. در مواردي اتفاق ميافتد كه حسابرس بندي را در گزارش حسابرسي درج ميكند كه يا آن بند نبايد در گزارش حسابرس درج شود يا نحوه نگارش آن بايد تغيير يابد. در مورد بند اظهارنظر گزارش حسابرس هم افراد يادشده بايد كاملا از درست بودن نوع اظهارنظر (يا عدم اظهارنظر) حسابرس مطمئن شوند.
مطلع بودن از تمام موارد بالا و توانايي در بحث حرفهاي با حسابرسان نياز به داشتن تسلط كامل به استانداردهاي حسابداري و حسابرسي دارد.
بنابراين به كليه مخاطبان اين نوشتار به عنوان يك حسابرس پيشنهاد ميكنم كه كتاب استانداردهاي حسابرسي را به طور كامل و به صورت عمقي مطالعه كرده و تاكيد زيادي بر بخشهاي گزارشات حسابرسي داشته باشند.
گارو هوانسيانفر – عضو پيوسته انجمن حسابداران خبره مديريت انگلستان