نرم افزارحسابداری صدگان

“مخابره سيگنال‌هاي خروج سهامداران خرد از بورس”

0 741

حسابداراپ

بررسي روند ابطال واحدهاي صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري مشترك ار دید محسن عباسی کارشناس بازار سرمایه و استاد دانشگاه طباطبایی

وی در گفت‌وگوي تفصيلي با فارس، اظهار کرد : صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري با نقش‌هاي منفي كه بازي كرده‌اند، سمت و سوي كلي بازار سهام كشور را تحت تاثير رفتارهاي خاص خود قرار داده و در غياب عملكرد شركت‌هاي سرمايه‌گذاري كه فقط به فكر كسب درآمد و تقسيم سود هستند، موجب توسعه رفتار نوسان گيري در بازار سهام شده‌اند. بنابراين در اين شرايط تغيير تاكتيكي بازيگران بازار سرمايه و پوست اندازي بورس تهران يكي از الزامات اساسي است كه بايد رخ دهد.

زور صندوق‌ها بر بازار مي‌چربد

وي با بيان اينكه بورس تهران در گذر زمان ثابت كرده هميشه درگير فراز و نشيب‌هاي گوناگوني بوده و هميشه براي توجيه نوسانات پردامنه خود بهانه‌هاي فراواني پيدا كرده، اظهار داشت: بعد از تصويب قانون جديد بازار سرمايه در سال ۸۴ شاهد توسعه و بهبود معنادار بازار بورس و نقش آن در مناسبات اقتصادي بوديم، به گونه‌اي كه بعد از چندين سال دوباره بسياري از بازيگران سال‌هاي قبل كه در اثر ريزش بازار در سال‌هاي ۸۲-۸۳ از بازار بيرون رفته بودند به تدريج وارد بازار شدند.

عباسي ادامه داد: ضمن اينكه با تصويب قوانين جديد بازيگران جديدي نيز مانند موسسات تامين مالي، شركت‌هاي مشاوره سرمايه‌گذاري ،شركت‌هاي سبدگردان و از همه مهم‌تر صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري وارد بازار شدند كه طي يكسال گذشته به شدت افزايش يافته‌اند و روز به روز نيز بر تعداد آنها افزوده مي‌شود.

بازار با صندوق‌ها تغيير رويه داد

وي با اشاره به اين نكته كه در اين ميان شايد مهم‌ترين نقش اين صندوق‌ها كمك به جمع‌آوري سرمايه‌هاي خرد و هدايت كردن آن به سمت بازار سرمايه باشد، ادامه داد: يكي از ايرادهاي وارده به صندوق‌ها اين است كه به جهت گسترش كمي اين صندوق‌ها شاهد تغيير رويه بازار سرمايه در طول يك سال اخير هستيم به گونه‌اي كه استراتژي سفته بازي كوتاه مدت (SPECULATION) در بازار بر استراتژي خريد و نگهداري ميان مدت و بلند مدت (BUY AND HOLD) غلبه كرده و به اصطلاح زور اين بازيگران جديد يعني صندوق‌ها بر كليت بازار مي‌چربد!

عباسي افزود: درتمام بازار‌هاي مالي دنيا وجود فعالاني با انگيزه سفته بازي يعني همان خريد و فروش كوتاه مدت لازم و حياتي است، چرا كه در واقع اين گروه از فعالان بازار هستند كه بازار را به تعادل مي‌رسانند و فرصت كسب سود بدون ريسك (آربيتراژ) را به سرعت از ميان مي‌برند بنابراين فلسفه وجودي اين نهادها به خودي خود ضروري است، اما نكته‌اي كه نبايد از ذهن دور بماند اين است كه اين بازيگران كوتاه مدت كه به شدت از ريسك گريزانند و معمولا شايعات و تا اندازه‌اي تحليل متغيرهاي

كوتاه‌مدت اقتصادي و تحليل‌هاي تكنيكالي را چاشني خريد و فروش مي‌كنند و فاقد افق بلند مدت و حتي ميان مدت هستند تا چه‌اندازه بازيگران بازار را تشكيل مي‌دهند؟

اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي ادامه داد: آيا اين نهادها واقعا «تحليل‌هاي متغيرهاي اقتصادي را مبناي تصميم گيري مي‌كنند؟ و اينكه تا چه‌اندازه عوامل تاثير‌گذار بر بازار را به درستي تشخيص داده و نسبت به آن واكنش مناسب نشان مي‌دهند؟ سرمايه‌گذاران در اين صندوق‌ها عموما چه كساني هستند و تا چه‌اندازه با بازار سرمايه آشنايي دارند؟ چقدر نقدينگي در اختيار اين صندوق‌ها وجود داشته و تا چه‌اندازه‌اي مي‌توانند روند بازار را تغيير دهند؟

اين كارشناس بازار سرمايه خاطر نشان كرد: با پاسخ به اين پرسش‌ها متوجه خواهيم شد هم اكنون اين صندوق‌ها هستند كه مديريت روند بازار را در اكثر اوقات به دست گرفته‌اند و به علت واكنش سرمايه‌گذاران اين صندوق در مواقعي كه بازار شرايط عادي ندارد شاهد نوسانات بيش از اندازه نسبت به وقايع محيط كسب و كار هستيم.

عباسي تاكيد كرد: اين واكنش هم در زمان بهبود و رونق رخ مي‌دهد و هم در زمان ركود و بحران! به گونه‌اي كه اقدامات عجولانه در خريد و فروش اين صندوق‌ها و عكس‌العمل بيش از اندازه سرمايه‌گذاران آن به اخبار مثبت و منفي باعث ايجاد رفتار اريب در بازار شده و در نهايت باعث گران خريدن سهم يا بيش از اندازه ارزان فروختن آن مي‌شود، زيرا خيل عظيم اين صندوق‌ها در واكنش به اخبار مثبت و بهبود كلي فضاي كسب و كار خواهان خريد سهم و در مواقع منفي همگي خواستار فروش سهم هستند كه خود نتيجه فشار سرمايه‌گذاران اين صندوق‌هاست كه به علت عدم آشنايي و يا عدم درك تجزيه و تحليل درست شرايط اقتصادي دچار رفتار هيجاني مي‌شوند، اما اين پايان ماجرا نيست!

نقش صندوق‌ها در شائبه وجود حباب

به گفته عباسي، فشار فروش يا فشار خريد علاوه بر اينكه ساير صندوق‌ها را به ميدان مي‌كشاند باعث تغيير در رفتار ساير بازيگران بازار از جمله شركت‌ها و افرادي كه افق بلندمدت‌تر نيز دارند مي‌شود، به گونه‌اي كه هر لحظه بر شتاب اين حركت افزوده مي‌شود تا اينكه قيمت اكثر سهام موجود در بازار از ارزش ذاتي خود چه در جهت مثبت و چه در جهت منفي دور مي‌شود. در واقع زمان رسيدن به نقطه تعادل بازار با عكس‌العمل‌هاي نادرست به تعويق مي‌افتد و افت و خيز بازار در ابعاد بسيار متفاوتي اتفاق مي‌افتد و اين جريان در نهايت شائبه وجود حباب يا شائبه بيش از اندازه ارزان فروشي سهام را به بازار القا مي‌كند.

به گفته وي شايد اين عارضه يكي از عيوب ساختاري بازار سرمايه باشد كه در يكي دو سال اخير گريبان بازار را گرفته و رسيدن به نقطه تعادل واقعي و تشخيص قيمت‌هاي ذاتي را براي بازار مشكل كرده است.

پندار سیستم

اين كارشناس در ادامه اظهارات خود به طرح سوال‌هاي ديگري پرداخت و ادامه داد: درست است گسترش سرمايه‌گذاري در بازار سرمايه به خودي خود بسيار مولد و مفيد است اما سوال اينجاست كه آيا اين توسعه نبايد در همه ابعاد بازار اتفاق بيفتد؟ آيا نبايد ابتدا ابعاد مختلف بازار براي كساني كه مي‌خواهند وارد آن شوند براي آنها شرح داده شود؟ به راستي چرا هنوز نقش شركت‌هاي مشاوره و سبدگردان و مهم‌تر از آنها شركت‌هاي سرمايه‌گذاري و صندوق‌هاي بازنشستگي تا اينقدر در بازار كمرنگ است به‌گونه‌اي كه هيچ تحرك خاصي از اين مجموعه‌ها در بازار ديده نمي‌شود؟ شركت‌هاي سرمايه‌گذاري و صندوق‌هاي بازنشستگي و ساير نهادهاي سرمايه‌گذاري كه ديد بلند مدت نسبت به بازار سرمايه دارند و معمولا به صورت فاندامنتال در بازار سرمايه اقدام به سرمايه‌گذاري مي‌كنند هم اكنون در كجاي بازار قرار دارند؟ آيا به نظر نمي‌رسد اين گروه از سرمايه‌گذاران در بيشتر مواقع منطق سرمايه‌گذاري خود را فراموش مي‌كنند و به گروه سرمايه‌گذاران كوتاه مدت در بازار مي‌پيوندند؟ آيا تنها راه ورود سرمايه‌هاي سرگردان به بورس صندوق‌ها و تنها نهاد فعال در بازار اين گروه‌ها هستند؟ چرا نقش شركت‌هاي سرمايه‌گذاري بزرگ كشور در اين بازار تا اين حد كمرنگ است؟

سكان هدايت بازار در دست نوسان‌گيران

عباسي افزود: اين همه درحالي است كه متاسفانه شركت‌هاي سرمايه‌گذاري و ساير نهادهاي بزرگ تنها به فكر برگزاري مجامع و تقسيم سود بوده و نقش مديريت بازار را از ياد برده و سكان هدايت بازار را به سرمايه‌گذاران كوتاه مدت واگذار كرده‌اند، اما لزوم توجه به ارزش‌هاي بنيادين يك كسب و كار كه در بلند مدت صاحبان سهام را ثروتمند مي‌كند مي‌تواند سر لوحه كار اين‌گونه شركت‌ها باشد.

وي ادامه داد: بنابراين آيا بهتر نبود تا در سال جهاد اقتصادي، شركت‌هاي سرمايه‌گذاري نيز در كنار صندوق‌هاي جديد تشكيل مي‌شدند يا شركت‌هاي موجود اقدام به افزايش سرمايه مي‌كردند؟ در پاسخ بايد گفت با كمي دقت خواهيم ديد افق ميان مدت و بلندمدت اقتصادي دنيا مثبت است و خوش بيني‌هاي بسياري براي بهبود فضاي كسب و كار فراهم آمده است.

اين كارشناس بازار سرمايه خاطر نشان كرد: در اين بين دولت نيز مي‌توانست با تسريع در واگذاري شركت‌هاي اصل ۴۴ به رشد بازار سرمايه كمك كند، چراكه عمق بخشيدن به بازار توسط شركت‌هاي جديد و گسترش ديدگاه‌هاي بلند مدت تر در بازار توسط افزايش تعداد شركت‌هاي سرمايه‌گذاري يا افزايش كمي و كيفي ساير نهادها در كنار افزايش صندوق‌ها به تعادل بازار كمك بيشتري خواهد كرد و هر چقدر ديدگاه‌ها نسبت به كسب و كار در بازار بيشتر باشد شاهد تعادل بهتر و منطقي تري در بازار خواهيم بود.

صندوق‌ها باعث گسترش ديدگاه كوتاه مدت شده‌اند

عباسي با اشاره به اين نكته كه توسعه بازار سرمايه بايد از تمامي جوانب بررسي شده و تمام ابعاد آن متناسب با يكديگر رشد كنند تا توازن در همه بخش‌هاي بازار اعم از اطلاع رساني، تجزيه و تحليل اطلاعات، سرمايه‌گذاري و آموزش برقرار شود، ادامه داد: متاسفانه گسترش بي رويه صندوق‌ها و غالب شدن ديدگاه كوتاه مدت در سرمايه‌گذاري در بلندمدت باعث تغيير رفتار و فرهنگ سهامداري خواهد شد، به گونه‌اي كه هم اكنون نيز رفته رفته شاهد بروز آن هستيم.

وي افزود: گسترش بي رويه صندوق‌ها يادآور گسترش بي رويه شركت‌هاي كارگزاري در سال‌هاي دور است كه آنها هم براي كمك به توسعه بازار ايجاد مي‌شدند اما درحال حاضر واقعا چند شركت كارگزاري در مقياس قابل قبولي فعاليت مي‌كنند؟ از طرف ديگر تعداد كارگزاري‌هايي كه رو به افول گذاشته يا در حال واگذاري هستند در حال افزايش بوده و شركت‌هاي كارگزاري كوچك هم به تدريج يا حذف شده‌اند و يا واگذار شده‌اند.

 اتفاقي كه در ۳ ماهه اخير دو بار رخ داد

عباسي در بخش ديگري از اين گفت‌وگو خاطرنشان كرد: نوسانات، جزئي از بازار است اما زمان رسيدن به تعادل كه توسط فعالان بازار تعيين مي‌شود، نبايد به‌اندازه‌اي باشد تا هميشه دچار گران فروشي و ارزان فروشي در بازار شويم. به طور قطع اين سرمايه‌گذاران نهادي هستند كه مي‌توانند با حضور پر قدرت در بازار بر اساس تحليل‌هاي اقتصادي خود از شرايط كسب و كار از بروز هيجانات كاذب جلوگيري كنند.

وي افزود: اما اتفاقي كه در ۳ ماهه اخير دو بار شاهد آن بوديم نكات ديگري را به نظاره گذاشتند. به گونه‌اي كه با افزايش بي‌رويه قيمت در ابتداي سال نه دولت توانست اين نقدينگي را با عرضه شركت‌هاي جديد جذب كند و نه شركت‌هاي سرمايه‌گذاري توانستند بازار را به تعادل بكشانند. در نتيجه عكس‌العمل بيش از اندازه بازاري كه همه افراد آن به مانند هم فكر مي‌كنند باعث افزايش قيمت و در نتيجه تركيدن حباب قيمتي و افت دو هزار واحدي شاخص شد. به باور اين كارشناس بازار سرمايه، ‌همچنين در اتفاقات اخير سياسي نيز عكس‌العمل بيش از اندازه همان بازار كه حالا همه فعالان آن به گونه‌اي ديگر يعني در جهت منفي فكر مي‌كنند باعث ارزان فروشي اكثر سهام موجود در بازار شد به طوري كه به‌رغم بهبود قيمت نفت و فلزات به عنوان عامل اصلي كسب و كار تمام شركت‌هاي مرتبط و موثر بورس، بازار روند نزولي و غير منطقي در پيش گرفت.

زمان پوست‌اندازي بورس تهران فرارسيده

عباسي خاطر نشان كرد: اين موارد درس‌هايي است كه بارها توسط بازار به سرمايه‌گذاران داده شده است، بنابراين مي‌توان گفت زمان پوست اندازي بورس تهران فرارسيده اما به علت اينكه توسعه بازار بخشي بوده، فاقد قدرت‌هاي لازم در ساير نهادها و بخشهاي بازار هستيم تا با ديدگاه‌ها و استراتژي‌هاي متفاوت باعث انجام معامله و ايجاد تعادل در بازار شوند و بازار را از اين تك‌انديشي نجات دهند.

وي در خاتمه و با بيان اينكه متاسفانه زماني كه بازار خوب است كسي به فكر فروش نيست و وقتي بازار منفي است كسي هم حاضر به خريد نيست تا كمتر شاهد صف‌هاي خريد و فروش باشيم، گفت: اميد است روزي تنوع سرمايه‌گذاران در بازار سرمايه كشور به حدي برسد كه در هر زماني چه رونق و چه ركود شاهد معاملات منطقي باشيم و ورود و خروج سرمايه در بين بازارها باعث رونق يك بازار و بحران در بازارهاي موازي ديگر نشود. اين درحالي است كه قطعا با تدابير لازم مي‌توان اثرات منفي يا تضادهايي كه ممكن است در هنگام توسعه بازار آن را دچار اخلال كند را از ميان برداريم و اين در گرو توجه به همه بخش‌هاي بازار و توسعه و بهبود آنها است.

برگرفته از روزنامه دنیای اقتصاد

محل تبلیغ شما

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.