بخش اقتصاد را تکبعدی نمیشود نگاه کرد؛ شما باید تمام این موارد را با هم نگاه کنید و ببینید نیت از اصلاح ساختار چیست. آیا هدف صرفا وصول مالیات است یا تسهیل شرایط برای کار و سرمایهگذاری بیشتر؟
محسن صفاییفراهانی درباره شرایط اقتصاد ایران می گوید: «اقتصاد ایران در شرایط بسیار پیچیدهای قرار دارد و میراثی که بر این دولت مانده، میراث بسیار بد و سنگینی است.»
آنچه در ادامه میخوانید، مشروح گفتوگوی خبرگزاری خبرآنلاین با محسن صفاییفراهانی در کسوت یک کارشناس اقتصادی است.
شما عنوان کردید که دولت باید روی اصلاح محیط کسبوکار کار کند. در ماههای گذشته شاهد بودیم که اصلاحیه قانون مالیاتهای مستقیم ابلاغ شد که با واکنشهای متعددی به خصوص از سوی اصناف مواجه بود. برخی از کارشناسان عنوان میکنند که این قانون باعث رکود بیشتر بازار میشود. نظر شما در این زمینه چیست؟
بخش اقتصاد را تکبعدی نمیشود نگاه کرد؛ شما باید تمام این موارد را با هم نگاه کنید و ببینید نیت از اصلاح ساختار چیست. آیا هدف صرفا وصول مالیات است یا تسهیل شرایط برای کار و سرمایهگذاری بیشتر؟ ولی در کل دولت باید در یک مجموعه مشخص، مسایل را با هم ببیند؛ مالیات، گمرک، بانکداری و صدور مجوزها را. در واقع تمامی تسهیلاتی را که میتواند به جذب سرمایه منتهی شود، در خدمت تولید قرار دهد.
در حال حاضر عمده مشکل ما در کشور تولید است. اگر تولید بالا رود و رکود از بین رود، شرایط اقتصادی ایران کاملا تغییر خواهد کرد. به همین دلیل اگر دولت برای پساتحریم سیاستگذاری منظمی داشته باشد، باید تیم اقتصادی دولت مامور شوند که با دید باز و نه تنگنظری برای سرمایهگذار فرش قرمز بیاندازند. در واقع اگر ما علاقهمند هستیم که اقتصاد کشور از این وضعیت خارج شود و متکی به اقتصاد نفتی نباشیم، باید از سرمایهگذاری استقبال کنیم. استقبال فقط در شعار و کلام نباید خلاصه شود، استقبال باید به این مفهوم باشد که در کوتاهترین زمان ممکن، بهترین سرویس و شرایط را فراهم کنیم تا سرمایهگذار بتواند بهراحتی کار کند. وگرنه اگر سرمایهگذار قرار باشد از هفتخوان رستم رد شود تا بتواند سرمایهگذاری داشته باشد، مطمئنا امکاناتی که امروز در کشورهای همسایه همچون ترکیه یا حتی امارات به وجود آمده، جاذبه بیشتری برایشان ایجاد میکند تا اینکه بخواهند در ایران سرمایهگذاری کنند.
به نظر شما در شرایط رکود افزایش درآمدهای مالیاتی مفهومی دارد؟
بستگی به این دارد که مالیات را بر چه ببندیم. مثلا اگر مالیات بر واردات کالاهای مصرفی باشد، یا مالیات بر خدماتی که به واردات منتهی میشود، ایجاد مشکل نمیکند. ولی اگر این مالیات بخواهد به محیط کسبوکار لطمه بزند و تولید را منحرف کند، مطمئنا نباید از آن استقبال کرد.
شما الان به سراغ تولیدکنندگان یا اصناف که میروید، میگویند فروش ما نسبت به سال گذشته نهتنها افزایش نیافته، حتی کمتر هم شده است. ولی مالیاتی که برای ما تعیین شده، رقم خیلی بالاتری نسبت به سال گذشته داشته است.
ما باید ببینیم مالیاتی که میگویند چند برابر شده، به نسبت چه درآمدی بوده است. من به دلیل اینکه خودم در سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ در وزارت امور اقتصادی و دارایی بودم و به صورت تنگاتنگ با بخش مالیاتی همکاری میکردم، میدیدم بسیاری از صنوف ایران از کارمندن جزء دولت هم کمتر مالیات پرداخت میکنند. بنابراین این به مفهوم این نیست که الان مالیات اضافی از صنوف میگیرند، بلکه آنها مالیات نمیدادند و حالا میخواهند مالیات پرداخت کنند.
یعنی اگر فردی قبلا برای مثال ۴۰۰ هزار تومان مالیات پرداخت میکرده و الان رقم مالیاتش چند برابر شده، او هم مالیات نمیداده است؟
باید درآمد را نگاه کرد. شما دقت کنید که اگر یک کارمند دولت ۲ میلیون تومان حقوق بگیرد، نزدیک به ۳۰۰ هزار تومان مالیات پرداخت میکند. به نظر شما صنوف در ماه بیشتر از ۲ میلیون تومان درآمد دارند یا کمتر از ۲ میلیون تومان؟ کمتر صنفی را میتوانید سراغ داشته باشید که حتی به ماهی ۱۰ میلیون تومان قانع باشد، بنابراین به طور طبیعی باید مالیات خود را پرداخت کند. مالیات ندادن و حالا مالیات گرفتن از او، به معنای بالا رفتن نرخ مالیاتی مفهوم ندارد. اینجا نباید مسایل را با یکدیگر اشتباه کنیم. مالیات اگر به تولید بسته شود و از تولیدکننده بخواهیم مالیات اضافی بگیریم، مورد سوال است. در مقابل، گرفتن مالیات از کسانی که تاکنون مالیات نمیدادند، اصلا عیب نیست.
در حال حاضر در ایران عموما فقط کسانی که دفاتر رسمی دارند و کارمندان دولت مشمول مالیات هستند و هر کس که دفاتر قانونی ندارد، مشمول مالیات نیست. بسیاری از صنوفی که شما در خیابانها میبینید، هیچکدام دفتر قانونی ندارند، بنابراین درآمد اینها را اصلا نمیتوانید حساب کنید. یک جواهرساز، پارچهفروش، مبلفروش چقدر در ماه فروش دارد؟ کمتر از یک کارمند درآمد دارد یا بیشتر از یک کارمند؟ اگر بیشتر از یک کارمند درآمد دارد، بنابراین در سال باید به اندازه یک کارمند هم مالیات پرداخت کند. الان یک کارمند به طور متوسط در سال بیشتر از ۲.۵ میلیون تومان مالیات پرداخت میکند. پس اگر از صنوف هم بیش از این مالیات بگیرند، به نظر من به آنها اجحاف نشده است. یعنی دلیلی وجود ندارد که از کسی که کارمند یا کارگر است و حقوق مشخصی نمیگیرد، اما در دفاتر قانونی حساب و کتاب دارد، مالیات گرفته شود، اما کسانی که در ایران در پوشش قانونی قرار نمیگیرند، از مالیات فرار کنند. اینها را نباید اشتباه کنیم.
الان ۶۰ درصد اقتصاد ایران مالیات پرداخت نمیکنند. به نظر شما این ۶۰ درصد را باید در میان صنوف پیدا کنیم یا در بخشهای دیگر؟
بخشهای زیادی در ایران وجود دارند که مالیات پرداخت نمیکنند؛ فقط صنوف نیستند. بسیاری از شرکتها دو دفتره هستند. یعنی یک دفتر قانونی دارند که فقط معاملات دولتیشان را در آن ثبت میکنند و در دفتر دیگرشان نیز تمامی معاملاتشان را ثبت میکنند. فرار مالیاتی در ایران زیاد است و شاید تا بیش از ۵۰ درصد در ایران فرار مالیاتی داریم. بههرحال باید کمک کرد که این فرار مالیاتی از بین رود، ولی اینکه آیا این فرار مالیاتی به این مفهوم است که ما به تولیدکننده فشار بیاوریم، اشتباه است. من میگویم به تولیدکننده نباید فشار آورد، بلکه کسانی را باید شناسایی کرد که درآمد دارند و از پرداخت مالیات فرار میکنند. آنها را باید در قالب و چارچوبهای مشخص قانونی آورد و از آنها مالیات گرفت.