سيدمحمد باقرآبادي و محمدمهدي مومنزاده / حسابدار رسمي
طي ساليان گذشته و با حرفهاي شدن فوتبال در ايران، گردش مالي اين رشته ورزشي رشد چشمگيري داشته است. در اين مقاله به بررسي لزوم استقرار و اجراي سيستمهاي حسابداري و گزارشگري مالي مناسب و روزآمد و همچنين لزوم استقرار واحدهاي حسابرسي داخلي در باشگاههاي فوتبال ميپردازيم.
توجه به گردش بالا و سرسام آور مالي باشگاههاي بزرگ فوتبال در دنيا مويد اين ادعاست که فوتبال هماکنون در سطح بينالمللي يک صنعت قابل توجه است و باشگاههاي فوتبال همچون بنگاههاي اقتصادي بزرگ عمل ميکنند که مخارج زياد خود را با درآمدهاي کلان از محل بليت فروشي، تبليغات، پخش تلويزيوني، فروش لوازم ورزشي و… پوشش ميدهند. در ايران نيز چند سالي است که با حرکت به سمت حرفهاي شدن باشگاههاي ورزشي، فوتبال در حال تبديل شدن به يک صنعت است. در اين خصوص نبايد فقط به بالا رفتن گردش مالي و هزينهها تمرکز کنيم، بلکه بايد همه جنبههاي فوتبال مورد بررسي و دقت قرار گيرد. يکي از اين جنبهها که تاثير قابل ملاحظهاي بر ساير ابعاد و در نتيجه تحقق حرفهاي شدن فوتبال دارد، برخورداري باشگاهها از سيستم حسابداري و گزارشگري مالي مناسب و استقرار نظام حسابرسي داخلي براي افزايش شفافيت اطلاعات مالي توليدشده است.
بررسي وضعيت گزارشگري مالي در باشگاههاي فوتبال
دقت در رويهها و دستورالعملهاي صادره از مراجع بينالمللي فوتبال نشان ميدهد مقررات باشگاهداري با نگاه كسبوكار تدوين ميشود. اين مقررات به صراحت باشگاه فوتبال را بهعنوان بنگاه اقتصادي و مانند يك شركت تجاري ميداند كه مديران توسط سهامداران براي بيشينه كردن سود از طريق كسب و كار در محيط فوتبال انتخاب ميشوند. بنابراين مديران باشگاه بايد گزارش عملكرد سالانه خود را در قالب، صورتهاي مالي تهيه و براي ارزيابي اعتبار اطلاعات مندرج در آن و اظهارنظر نسبت به درستي و منصفانه بودن صورتهاي مالي باشگاه، آن را در اختيار حسابرسان مستقل قرار داده تا به منظور اتخاذ تصميم در مجمع عمومي به سهامداران تسليم شود، بهعنوان مثال ميتوان از گزارشهاي مالي باشگاههاي بزرگ جهان چون منچستر يونايتد، چلسي، بارسلونا يا رئال مادريد ياد کرد که توسط موسسات حسابرسي بزرگ (BIG4) نيز حسابرسي شده و هر ساله منتشر ميشوند.
در چنين چرخهاي حسابداري بهعنوان زبان كسبوكار كه عملكرد مديران را بهصورت كمي قابل فهم و ارزيابي ميكند نقش كليدي دارد. در اين راستا، يکي از مواردي که به بهبود گزارشگري مالي ميانجامد استقرار واحد حسابرسي داخلي در باشگاهها است که ميتواند موجب افزايش شفافيت مالي و بهبود گزارشهاي صادر شده، حفاظت بهتر از داراييها، شناسايي فعاليتهاي پرريسک و ارائه راهحلهاي به موقع براي بهبود عملکرد باشگاه شود.
در دنياي امروز باشگاه فوتبال را بايد يك شركت تجاري تلقي كرد که در آن سهامداران نسبت به مواردي همچون سودآوري و بازده سرمايه تحت اختيار مديران، وجود يک هياتمديره آگاه به دانش مديريت و محيط كسب و كار و البته آماده پاسخگويي و آشنا به مسووليتهاي قانوني، توجه دارند. آنان همچنين به وجود يک واحد حسابداري توانمند، طراحي و استقرار نظام کنترل داخلي مناسب، واحد حسابرسي داخلي موثر براي حفاظت از داراييها و جهتدهي مناسب محيط گزارشگري و ارزيابي کارآيي و اثربخشي مديريت باشگاه در دستيابي به اهداف تعيين شده و همچنين حضور بازرس قانوني و حسابرس مستقل براي اظهارنظر نسبت به عملكرد مديران باشگاه، حساس هستند.
بررسي صورتهاي مالي چند باشگاه فوتبال ايراني ايرادات عمدهاي را در اين صورتهاي مالي نشان ميدهد، از جمله اينکه پرداختهاي انجام شده بابت قراردادهاي بازيکنان به حساب هزينه منظور ميشود و هيچگونه دارايي از اين بابت در ترازنامه افشا نميشود در حالي که براي مثال باشگاههاي بزرگ جهان چون بارسلوناي اسپانيا، منچستر يونايتد و آرسنال و ليورپول انگلستان و رنجرز اسکاتلند، مخارج مربوط به تحصيل بازيکنان را به حساب داراييهاي نامشهود در ترازنامه منظور و در طول عمر قرارداد اين مخارج را به روش مستقيم مستهلک ميکنند چرا که بازيکنان فوتبال مهمترين و گرانترين دارايي باشگاههاي فوتبال هستند و مبالغ زيادي در بازارهاي مربوطه براي آنها پرداخت ميشود. هزينههاي تحميل شده بابت تمديد قراردادها تنها وقتي سرمايهاي ميشوند که منجر به بهبود قرارداد اوليه شود و براساس عمر قرارداد جديد مستهلک ميشود، پرداختهاي متغير که وابسته به رخدادهاي ورزشي خاص توسط بازيکن يا باشگاه است، در دوره وقوع هزينه ميشود. ولي برخلاف نمونههاي خارجي در صورتهاي مالي باشگاههاي ايراني خلاصه اهم رويههاي حسابداري افشا شده بسيار مختصر بوده و هيچگونه توضيحاتي درخصوص نحوه رفتار با بسياري از مسائل خاص ارائه نشده است، در نتيجه اين صورتهاي مالي وضعيت مالي و عملکرد باشگاهها را به نحو مطلوب نشان نميدهند.
لزوم استقرار واحد حسابرسي داخلي در باشگاههاي فوتبال
اگر باشگاههاي فوتبال ايراني با حرکت به سمت خصوصيسازي به سودآوري برسند، سرمايهگذاران و تامينکنندگان منابع مالي در بازارهاي پول و سرمايه به آنها روي خوش نشان خواهند داد.
وقتي صحبت از سرمايهگذاري و تامين مالي به ميان ميآيد، نميتوان کارکرد صورتهاي مالي که بر اساس استانداردهاي حسابداري و حسابرسي تهيه و حسابرسي شده و همچنين نقش حسابرسي داخلي را در شفافيت هرچه بيشتر اطلاعات توليد و منتشر شده ناديده گرفت. يکي از موارد بسيار مهمي که جاي خالي آن در باشگاههاي فوتبال ايراني به شدت احساس ميشود واحد حسابرسي داخلي است. استقرار واحد حسابرسي داخلي موثر و کارآ در باشگاههاي فوتبال ميتواند بر جريان مالي نظارت و نواقص موجود در اين زمينه را رفع و تنظيم کند. نظارت بر اداره بهينه داراييها، امكانات و همچنين ارزيابي مستمر كارآيي آنها و نظارت بر تامين مالي و مديريت بدهيها از ديگر وظايف واحد حسابرسي داخلي است. واحد حسابرسي داخلي مؤثر و مستقل ميتواند به ايجاد يک نظام کنترل داخلي قوي کمک کند زيرا حسابرسي داخلي با شناخت به موقع نقاط ضعف سيستم کنترل داخلي، اطلاعات کافي را براي مديريت ارشد باشگاه فراهم ميکند تا در برابر اين ضعفها واکنش مناسب و به موقع نشان داده و اقدامات اصلاحي لازم را در زمان مناسب انجام دهد. کنترلهاي داخلي مکانيزمي است که به واسطه آن گردانندگان باشگاهها اطمينان مييابند عمليات و فعاليتها در زمينه دستيابي به اهداف باشگاه به درستي انجام ميشود و اگر انحرافي نسبت به بايدها و نبايدهاي باشگاه وجود داشته باشد به موقع کشف و اصلاح ميشوند. نظام كنترلهاي داخلي در برگيرنده سياستها، فرآيندها، وظايف، رفتارها و ساير جنبههايي است که در مجموع:
الف- باشگاه را قادر ميسازد اثربخشي و کارآيي عمليات خود را در دستيابي به اهداف موردنظر بهبود بخشد و از منابع و داراييها در برابر اتلاف، تقلب و سوءاستفاده محافظت کند.
ب- به حصول اطمينان از کيفيت گزارشگري مالي باشگاهها کمک ميکند. اين امر مستلزم بهکارگيري فرآيندها و نگهداري مستندات مناسب جهت انتقال اطلاعات قابل اتکا، مربوط و بهموقع است.
ج- به حصول اطمينان از رعايت قوانين و مقررات مربوط و همچنين رعايت سياستهاي داخلي مرتبط با فعاليت ورزشي باشگاه کمک ميکند.
به جز موارد مذکور يکي از موثرترين کارکردهاي واحد حسابرسي داخلي بررسي ريسکهاي متوجه مجموعه و ارائه راهکارهاي کنترلي براي آن است. واحد حسابرسي داخلي با استفاده از روشهاي مدون و به روز همانند استفاده از مدل کوزو (COSO) ميتواند از طريق بررسي محيط کنترلي و ارزيابي ريسکهاي موجود و ارائه راهحلهاي کنترلي و پايش مستمر فرآيندهاي مربوطه، مجموعه را در مديريت ريسکهاي موجود ياري دهد و از اين طريق به بهبود وضعيت مالي و عملياتي باشگاه بهطور قابل توجهي کمک کند. نگرش مديريت ارشد باشگاه اعم از مدير عامل و هياتمديره به كنترلهاي داخلي، کميته حسابرسي، رعايت ارزشهاي اخلاقي، صلاحيت كاركنان، تعيين حدود مسووليتها و اختيارات، ساماندهي تفويض اختيارات، نظاممندكردن ارتقاي بازيکان از ردههاي پايه، آييننامه نحوه خريد بازيکنان، مباحث مربوط به تيمهاي پايه، ساير رشتههاي ورزشي زير مجموعه باشگاه و رهنمودهاي مديريت براي كمك به بهبود محيط كنترلي، برخي از عوامل اصلي محيط كنترلي باشگاه هستند که در فرآيند انجام حسابرسي داخلي مورد بررسي و بهبود قرار ميگيرند.
اگر فوتبال ايران به سامانههاي حسابداري و گزارشگري مالي روزآمد تجهيز شود و صورتهاي مالي حسابرسي شده را به موقع، در اختيار عموم قرار دهد، آنگاه ميتوان عملکرد باشگاهها را دقيقتر با هم مقايسه کرد و مهمتر از آن عملکرد مديران باشگاهها را سنجيد. براي اين منظور علاوه بر لزوم استقرار سيستمهاي روزآمد گزارشگري مالي، بايد نسبت به استقرار واحدهاي حسابرسي داخلي با کيفيت براي حرکت به سمت شفافيت گزارشهاي مالي و تخصيص بهينه منابع حرکت کرد. حسابرسي داخلي با بررسي فرآيندهاي مختلف موجود در باشگاه براي ايجاد موازنه بهينه بين هزينهها و نتايج، بهحداقلرساندن هزينهها را ارزيابي ميكند، البته كاهش هزينهها تا جايي صورت ميگيرد كه حصول نتايج باشگاه ميسر باشد. بهعلاوه، حداكثركردن بهرهوري از منابع انساني شامل بازيکنان و مربيان و… نيز تا جايي انجام ميشود كه هزينهها بيش از حد افزايش نيابد. حسابرسي داخلي براي ارزيابي صرفه اقتصادي و كارآيي، استفاده از منابع، نيروي انساني، امكانات، تجهيزات، ملزومات و نقدينگي را مورد تجزيه و تحليل قرار ميدهد. براي نمونه، واحد حسابرسي داخلي به تحليل موارد زير ميپردازد:
– تعيين مسووليتها و اختيارات درونسازماني
– نحوه استقرار فيزيكي يا توزيع منابع و نحوه خريد بازيکنان يا پرورش بازيکنان از ردههاي پايه در باشگاه
– زمانبندي منابع، زمان كار نيروي انساني و زمان استفاده از امكانات و بازيکنان (شامل زمان مناسب براي ترانسفر کردن بازيکنان يا ارتقاي بازيکنان ردههاي پايه به تيم اصلي)
– تقسيم منطقي وظايف ميان گروه هاي مختلف در باشگاه شامل قسمتهاي اداري و پشتيباني و عملياتي
– هماهنگي ميان سطح مهارت، ظرفيت، توان عملياتي و نحوه استفاده از کارکنان و ساير منابع
– هزينههاي پرداختشده براي خريد بازيکن و کادر فني و تحليل بازده مناسب از سرمايهگذاري صورت گرفته
– تعداد بازيهاي انجامشده در ليگ، جام حذفي، ليگ قهرمانان و رقابتهاي مختلف و بررسي لزوم حضور در ساير مسابقات و رقابت ها.
يکي از نتايج اهميت ندادن به استقرار واحد حسابرسي داخلي در باشگاهها، طرح مكرر ادعاهاي مالي و دعاوي مطروحه بازيكنان و مربيان عليه باشگاهها است. همچنين استقرار محيط مناسب براي كارآيي و اثربخشي امكانات، برقراري انضباط مالي و معرفي اندازه مالي باشگاه بهصورت واقعي، محصول ساختار مناسب حسابداري و استقرار واحدهاي حسابرسي داخلي و عملياتي هستند. باشگاهها بايد با به کارگيري نيروي انساني توانمند به ويژه در بخشهاي مالي و حسابرسي داخلي اصلاحات ساختاري را آغاز کنند و همانگونه كه تيمهاي فوتبال بهدنبال بازيكنان و مربيان بزرگ و نامدارند، بايد در جذب حسابرسان داخلي کاربلد و تصويب نظامهاي مالي مناسب اهتمام داشته باشند.
نتيجهگيري
با توجه به حرکت باشگاههاي فوتبال به سمت خصوصي شدن و در نظر گرفتن خصوصيات يک صنعت براي فوتبال، نياز به رعايت دقيق الزامات گزارشگري مالي و استقرار واحدهاي کارآ و موثر حسابرسي داخلي براي توليد و ارائه اطلاعات مالي شفاف و قابل اتکاء براي تصميمگيري بهتر و افزايش اعتماد سرمايهگذاران براي سرمايهگذاري در باشگاههاي ايراني امري اجتنابناپذير محسوب ميشود.
منبع:دنیای اقتصاد