در نوشتار قبلي (۲)(۱) در مورد بعضي از كتابها كه نبايد مطالعه كنيم، صحبت كردم. حال ميخواهم در مورد جزوه و كتابهاي جزوهاي بحث كنم. از ابتدا بايد نظرم را در مورد جزوه روشن كنم.
با جزوه كاملا مخالفم مگر اينكه در مورد موضوع مورد نظر، كتاب يا كتابهايي وجود نداشته باشد. از دوران دبيرستان يادم است كه بعضي دبيرها، با وجود كتابهايي نظير شيمي، فيزيك و…، جزوه ميگفتند. در واقع آنها كتابهاي چاپ شده توسط سازمان آموزش و پرورش آن زمان را براي دانشآموزان ساده ميكردند و در نتيجه بسياري از مطالب كتابها در اثر جزوه گفتن حذف ميشدند.
.
البته دانشآموزان بسيار خوشحال بودند كه مثلا كتاب ۴۰۰ صفحهاي به ۱۵۰ صفحه جزوه و به زبان ساده تبديل شده و با حفظ كردن مطالب جزوه، ميتوانستند نمرات بسيار بالايي را در آن دروس كسب كنند ولي هنگامي كه در آزمون دانشگاهها شركت ميكردند متوجه ميشدند كه پاسخ بسياري از سوالات را كه از خود متن كتابهاي درسي استخراج شده بود، نميدانند و اين به علت خلاصه كردن كتابها بود.
.
اصولا دانشآموز را بايد به مطالعه كتاب و نه جزوه، عادت داد زيرا كسب علم نبايد هميشه ساده باشد. براي كسب علم بيشتر، بايد دانشآموزان كتابهاي متعددي را مطالعه كنند، نه يك جزوه صد برگي را. علم را نميتوان با هيچ چيز خريداري كرد به جز با مطالعه وسيع و تحقيق گسترده.
.
حال كه بحث من در مورد دروس حسابداري و حسابرسي در دانشگاهها است، بايد به صراحت بگويم كه در شأن يك دانشجو نيست كه براي فراگيري مطالب دانشگاهي از جزوه استفاده كند. البته دانشجو از جزوه استقبال فراوان ميكند زيرا ميداند كه فقط آن چند صفحه جزوه را بايد طوطي وار حفظ كند و مدرس، سوالات امتحاني را از آن جزوه مطرح خواهد كرد و در نهايت كسب نمره بالا براي دانشجو با كمترين زحمت بسيار ساده ميشود.
.
نظر شخصي من اين است كه كلمه «جزوه» را بايد از فرهنگ دانشگاهي كاملا حذف و محو كرد و اين كار هنگامي عملي خواهد بود كه مدرسين از تدريس به صورت جزوه بپرهيزند. از نظر من، جزوات در دانشگاهها فاقد هر گونه ارزش و معني هستند.
.
اولين نتيجهگيري من در اين نوشتار اين است كه مدرسين در دانشگاهها و مراكز علمي، كتابهاي معتبري را به دانشجويان معرفي كنند و آنها را مجبور به مطالعه كتاب كنند. در بيشتر مواردي كه من در دانشگاهها تدريس ميكردم، بعضي از دانشجويان پيشنهاد ميكردند كه بجاي كتاب، جزوه به آنها بدهم.
.
دادن اين جزوه هم به دو صورت ميتواند انجام گيرد. يا جزوه فتوكپي شده در اختيار دانشجويان قرار داد يا اينكه مدرس، مثل كلاسهاي دبستاني ، مطالبي را از روي نوشتههايي در كلاس درس با صداي بلند بخواند و دانشجويان آن مطالب را بنويسند. اين عمل چند حسن دارد.
.
اول اينكه با گفتن جزوه، وقت كلاس ميگذرد! دوم اينكه دانشجو كمتر از مدرس سوال ميكند و سعي ميكند كه هر چه بهتر و تميزتر، جزوه را بنويسد و بعدا چند روز قبل از امتحان آن را بخواند و حفظ كند و نمره عالي از آن درس بگيرد. حسن ديگر اين جزوهها اين است كه دانشجويان اجباري ندارند كه به كتب مختلف در مورد يك موضوع مراجعه كنند زيرا ميدانند كه سوالات امتحان از آن جزوه خارج نخواهد بود.
.
دانشجويان بايد بدانند كه دانشگاهها محل كسب دانش و افزايش هر چه بيشتر معلومات آنها است زيرا در آينده بايد از محل آموختههاي خود، در كارهاي اجرايي و در زندگي واقعي استفاده كنند. حفظ چند صفحه جزوه نميتواند در دنياي كار و دنياي واقعي و رقابت، به آنها كمك كند، مگر اينكه نظر آنها تنها اخذ مدركي باشد كه آن را قاب كنند و در اتاق پذيرايي در معرض ديد همگان قرار دهند.
.
البته بيشتر دانشجويان در زمان درس خواندن در دانشگاهها، بيشتر به فكر اخذ مدرك هستند تا كسب علم و دانش. اين افراد هنگامي متوجه ميشوند كه اين جزوات خلاصه شده آنها را افرادي بي دانش و بي علم بار آورده است كه ميخواهند براي دوره كارشناسي ارشد در آزمون مربوطه شركت كنند.
.
در آن زمان تازه متوجه ميشوند كه سوالات كنكور كارشناسي ارشد و جامعه حسابداران رسمي ايران با مطالبي كه آنها از جزوات ياد گرفته اند (حفظ كردهاند) بسيار متفاوت است و گويا مطالب و سوالات مطرح شده در كنكور كارشناسي ارشد يا آزمون جامعه حسابداران رسمي ايران، مطالب بسيار جديدي هستند كه بايد وقت زيادي را براي آموختن آنها صرف كنند.
.
اگر اين دانشجويان در دوره كارشناسي در دانشگاهها، مطالب درسي را به صورت عميق از كتابهاي معتبري كه وجود دارد و تعداد آنها هم كم نيست، ياد گرفته بودند، در آزمونهاي بعدي دچار مشكلات فراوان نميشدند و اعتراض نميكردند كه سوالات آزمون بسيار مشكل بود. نه اينطور نيست.
.
سوالات آزمونهاي كارشناسي ارشد رشته حسابداري و آزمون جامعه حسابداران رسمي ايران، سوالات مشكلي نيستند، بلكه بعضي شركت كنندگان، آن مطالبي كه در اين آزمونها مطرح ميشود، به هيچ وجه در دوران دانشگاهي با آنها روبرو نشدهاند و فقط چند صفحه جزوه سطحي را مطالعه كردهاند.خوشبختانه اين مطلب عموميت ندارد و در بيشتر جاهايي كه من ميشناسم، كتابهاي معتبر به دانشجويان معرفي ميشود و آنها مجبور به مطالعه آن كتابها هستند.
.
در نوشتارهاي قبلي قيد كرده بودم كه سوالات جامعه حسابداران رسمي ايران بايد مشكل باشد. منظور من اين نيست كه سوالات به حدي مشكل باشد كه اكثريت نتوانند به آنها پاسخ دهند. اين روش در واقع مشكلي را حل نميكند. منظور من از مشكل بودن سوالات اين است كه سوالات بيشتر علمي و كاربردي و فني باشند تا فقط كساني بتوانند از عهده آن آزمونها برآيند كه كتابهاي متعدد و معتبري را در مورد هر موضوع آزمون با تعمق مطالعه كرده اند و در آينده ميتوانند به حسابداران و حسابرسان واقعي تبديل شوند.
.
حال اين سوال پيش ميآيد كه چه كتابهايي معتبر و مفيد هستند؟ متاسفانه در حال حاضر بعضي كتابهاي جزوهاي داراي بازار داغي هستند و شركت كنندگان در آزمونهاي كارشناسي ارشد و جامعه حسابداران رسمي ايران، ميدانند كه با مطالعه آنها كه نياز به وقت زيادي هم ندارد (حداكثر دو تا سه هفته قبل از هر آزمون)، ميتوانند شانس قبولي زيادي را در اين آزمونها داشته باشند!
.
متاسفانه اين كتابهاي جزوهاي هم مطالب جديد و علمي چنداني ندارند و در نهايت نتيجه اين ميشود كه بعضي از افرادي كه براي كار حسابداري يا حسابرسي به شركتها يا موسسات حسابرسي معتبر مراجعه ميكنند، بيشتر مطالبي را كه براي انجام به آنها ارجاع ميشود، براي آنها تازگي دارد.
.
بنابراين، مدرسين محترم علاوه بر حذف جزوه از فرهنگ دانشگاهي، به حذف كتابهاي جزوهاي يا كتابهاي بيمحتوا و ساده نيز بپرهيزند. دانشجويان بايد بدانند كه در دانشگاهها بايد درس بخوانند و مطالب رشته خود را با تعمق و به طور گسترده مطالعه كنند.
.
بنا براين اين دانشجويان نبايد از اينكه كتابهاي جزوهاي ساده به آنها معرفي ميشود و به سادگي از عهده امتحانات آنها برميآيند، خوشحال باشند. بله، ممكن است در آن زمان كه دانشجو هستند و انتظار زيادي هم از آنها نميرود از اين كتابهاي جزوهاي يا كتابهاي ساده بي محتوا خوشحال باشند و از اينكه مجبور نيستند در محل خلوتي ساعتها با تعمق، مطالب زيادي را از كتابهاي متعدد مطالعه كنند، استقبال فراوان كنند، ولي بعدها كه در آزمونهاي يادشده شركت ميكنند يا در محلي استخدام ميشوند، متوجه ميشوند كه آن كتابهاي جزوهاي و بيمحتوا، چيزي را به آنها نياموخته و تمام خوشي آن زمان دانشجويي از بين ميرود و مجبور ميشوند كه با واقعيتهاي كاري و زندگي روبرو شوند و به يك كار ساده حسابداري يا حسابرسي (در حد تيك زدن) مشغول بكار شوند.
.
در نوشتار بعدي در مورد كتابهاي جزوهاي و بيمحتوا به طور مفصل بحث خواهم كرد و منظور خود را از اين نوع كتابها روشن ميسازم تا مطلب براي دانشجويان واضح و روشن شود زيرا دانشجويان در دوران دانشجويي از سطح محتويات كتابهايي كه به آنها معرفي ميشود، آگاه نيستند كه چقدر بعضي از آنها به طور سطحي از مطالب مهم گذشته اند و چيزي را به آنها نياموخته اند، در حالي كه نمرات آنها در آن آزمونهاي قبلي هميشه بيست يا بسيار بالا بوده است، شايد بالاتر از بيست!
.
تا نوشتار بعدي، دانشجويان سعي كنند كتب جزوهاي را خود تشخيص دهند و با نوشتار من مقايسه كنند و خود را آزمايش كنند كه آيا ميتوانند يك كتاب پر محتوا (كه احتمالا كمي هم مشكل است) را از يك كتاب جزوهاي (كه كافي است دو يا سه روز قبل از امتحان آنرا مطالعه كنند و نمره بيست بگيرند) تشخيص دهند؟آيا ميتوانند كتابي كه زحمت فراوان روي آن كشيده شده از كتابي كه مطالب آن در عرض دو هفته ترجمه يا گرد آوري شده، تشخيص دهند؟
.
بنابراين نميخواهم كه كسي از من برنجد و بگويد كه چرا ايشان هميشه اصرار دارند كه آزمون جامعه حسابداران رسمي ايران بايد يك آزمون در سطح بالا باشد. حقيقت امر اين است كه سوالات آزمون جامعه حسابداران رسمي ايران مشكل نيستند ولي براي كساني كه موضوعات مطرح شده در اين آزمون را تا بحال نديده اند يا آنها را نشنيده اند، بسيار مشكل بنظر ميرسد.
.
بله اين افراد حق دارند ادعا كنند كه اين آزمونها در سطح مشكلي مطرح ميشود. من اين حق را به اين دليل به اين افراد ميدهم كه براي مثال، كسي كه رشته شيمي را خوانده و تحصيلات خود را در آن رشته به پايان رسانده، در نهايت آزموني از او بعمل آيد كه سوالات آن در مورد شيمي است ولي براي آنها شبيه سوالات فيزيك است و فكر ميكنند كه اشتباها به جاي سوالات شيمي، سوالات فيزيك به آنها داده شده است.
.
نه جانم اينطور نيست، سوالات مطرح شده در مورد همان شيمي است، ولي مطالبي است كه يا آنها را مطالعه نكردهاند يا بطور سطحي و با عمق يك ميلي متري يا كمتر از آنها گذشتهاند و در آن زمان از ساده بودن مطالب درسي خوش و خندان بودند.
.
از مسوولان محترم برگزاري آزمون جامعه حسابداران رسمي ايران در خواست دارم كه آنچه يك حسابدار يا حسابرس بايد در عمل بطور كامل و مسلط بداند، از او آزمون بعمل آيد. حالا اين آزمون براي بعضيها ممكن است بسيار ساده باشد (البته اگر در دوران دانشگاهي مطالعات وسيع و عمقي داشتهاند) و براي بعضيها هم كه مطالعات جزوهاي و كتابهاي به قول معروف «بازاري» را مطالعه كردهاند، بسيار مشكل باشد.
.
بايد اين مطلب را همه ما كاملا درك كنيم كه هر گاه در آزمون جامعه حسابداران رسمي ايران شركت ميكنيم، قرار است كه در صورت قبولي در آن آزمون، به مسائل حسابداري، حسابرسي و… تسلط كامل داشته باشيم و نه در حد دانشجوي ترم اول دانشگاه كلمات «بدهكار» و «بستانكار» را به طور ناقص شنيده يا ياد گرفته باشيم و به قول معروف، «بدهكار» بايد در سمت راست و «بستانكار» در سمت چپ باشد! با آرزوي موفقيت براي كليه كساني كه با مطالعات وسيع و عميق در آزمون جامعه حسابداران رسمي ايران و ساير آزمونها شركت ميكنند.
.
فقط يك نكته را ميخواهم به همه شركتكنندگان در اين آزمونها يادآوري كنم كه كلمه «شانس» در اين نوع امتحانات حرفهاي هيچگونه جايگاهي ندارد. اين جمله آخري را بدون هيچ گونه شك و شبههاي از من قبول داشته باشيد تا در آينده جاي گله و شكايت باقي نماند. در صورتي كه فكر ميكنيد كه در آزمون جامعه حسابداران رسمي ايران كه چند روز قبل برگزار شد موفق نخواهيد شد، به هيچ وجه اميد خود را از دست ندهيد. از همين امروز، منظور همين الان، شروع به مطالعه عميق مطالب آزمون از كتابها و منابع معتبر كنيد.
گارو هوانسيان فر – عضو پيوسته انجمن حسابداران خبره مديريت انگلستان
سلام و خسته نباشید، من دانشجوی ترم سه حسابداریم…میخام بدونم چه چیزایی از کتابای کارشناسی
واسه ارشد حسابرسی مهمه؟؟چه کتاباییبخونم باسواد باشم؟اصول ۱و۲و۳حسابداری چقد مهمه؟چه کتابایی واسشون بخونم باسواد شم؟؟