با توجه به رشد روزافزون شکلگیری صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در کشور، بررسی ابعاد مختلف فعالیتی آنها اهمیت خاصی پیدا کرده است. بدیهی است که از نگاه بازار سرمایه، موضوع راهبری شرکتی و از جمله حسابرسی مستقل این صندوقها در میان سایر مباحث، جایگاه ویژهای دارد.
.
از طرف دیگر، به دلیل تجربه ارزنده کشورهای صاحب بازار سرمایه، بررسی نحوه عمل بینالمللی حسابرسی این صندوقها و تطبیق آنها با شرایط اقتصادی کشورمان امری ضروری به نظر میرسد. در این نوشته قصد داریم به منظور دستیابی به ایدههای مفید در انجام حسابرسی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، نحوه عمل حسابرسی موسسه ديلویت (یکی از موسسات بزرگ حسابرسی دنیا) را در مورد این گونه صندوقها به طور خلاصه ارائه كنيم.
.
متن زیر ترجمه و تلخیصی است از مقاله «حسابرسی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک؛ نگاهی فراتر از حسابها» نوشته فرانک دی یانگ، مدیر و ماوریک رولیکس، مدیر ارشد موسسه ديلویت. لازم به توضیح است که در این مقاله، به منظور رعایت اختصار و پرهیز از طرح مباحث تکنیکی و فنی که در حال حاضر در محیط ایران مصداق ندارد، تنها ابعاد و خصوصیات کلی صندوقهای سرمایهگذاری که موجب تفاوت نحوه عمل حسابرسی آنها با سایر واحدهای تجاری میشود، مورد بحث قرار میگیرد. بنابراین براي دستیابی به اطلاعات بیشتر و مطالعه تکنیکهای خاص حسابرسی، نظر مخاطبان محترم را به مطالعه اصل مقاله اشاره شده فوق جلب ميكنم.
.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، از دیدگاه حسابرس به دلایل زیر، صاحبکاران ویژهای هستند؛
اول از همه، سهام (واحدهای ) این صندوقها، بسته به ماهیتشان به طور روزانه یا هفتگی در حال صدور و ابطال هستند. بنابراین حسابهای پایان سال از اهمیت خاصی نسبت به مبادلات روزمرهای که طی سال مبنای محاسبه خالص ارزش دارایی (از این به بعد، NAV) قرار میگیرند برخوردار نیستند.
دوم، NAV ، بر اساس ارزش متعارف داراییها (و بدهیهای) مالی در هر تاریخ محاسبه، به دست میآیند. یعنی برای داراییهایی با نقدینگی پایینتر، مثل سهام شرکتهای خصوصی، سهام بورسی با حجم کم معامله، قراردادهای مشتقه قابل معامله در فرابورس، کیفیت NAV، مستقیما به کیفیت ارزشگذاری این داراییها مربوط میشود.
سوم، در محدوده فعالیت یک صندوق برخلاف سایر واحدهای تجاری، قسمتها و اجزاي متفاوتی ممکن است وجود داشته باشد (اوراق مشارکت، سپردههای سرمایهگذاری، سهام، و …). هر کدام از این اجزا حسابهای مرتبط با خود را دارد و مستلزم یک حسابرسی کاملا جداگانه است.
.
سه نکته يادشده روشن میسازد که حسابرسی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، نیازمند تخصص و رویکردی اختصاصی است. شاهد تجربی اثبات اين ادعا نیز بررسی قوانین برخی از کشورهای پیشرو در زمینه فعالیت صندوقهای سرمایهگذاری است. به عنوان مثال، در کشور بلژیک، قانونگذاران این کشور، خبرگی و تخصص کافی مرتبط با صندوقها را شرط لازم حسابرسی صندوقهای سرمایهگذاری دانسته اند.
.
به طور کلی روش بینالمللی حسابرسی موسسه ديلویت، مبتنی بر درک اهداف تجاری و ریسکهای مرتبط با صندوقهای سرمایهگذاری و بررسی کنترلهای کلیدی است که ریسک کلی حسابرسی را کاهش دهد. حاصل حسابرسی این موسسه اطمینان به مدیریت در مورد قابلیت اتکای کنترلهای کشفکننده و جلوگیریکننده صندوق در مقابل اتفاقاتی است که آبرو، راهبردها، و اهداف تجاری صندوق را تهدید میکند.
.
مراحل کلیدی که در ادامه میآید، بخش جداييناپذير فرآیند حسابرسی ديلویت است و به منظور اظهارنظر حسابرسی در مورد صورتهای مالی صندوق و ارائه توصیههای مفید به مدیریت، لازم است.
ابتدا ریسکها شناسایی ميشود. برای این منظور بايد قدمهای زیر برداشته شود؛
طراحی و ارزیابی ریسک. شناسایی اهداف تجارت، شناسایی و ارزیابی ریسکهای بالقوه کلیدی، تصمیمگیری در مورد نوع و نحوه حسابرسی، و برنامه ریزی حسابرسی. در پایان این مرحله برنامه حسابرسی تهیه ميشود.
.
آزمون کنترلها: درک فرآیند حسابداری، شناسایی اهداف کنترل، شناسایی نقاط ضعف کنترل، شناسایی نواحی ریسکی، انجام آزمونهای کنترل. در پایان این مرحله مستندسازی کنترلها صورت میگیرد.
رسیدگی به مانده حسابها: بررسی رویهها و حسابها، حسابرسی رعایت، آزمون ارزشگذاری و قیمتگذاری، تاییدیه اشخاص ثالث. در پایان این مرحله گزارش حسابرسی تهیه ميشود.
گزارشگری مستمر: توصیههایی برای مدیریت ارشد، صورتهای مالی، به روزآوری قوانین و مقررات موضوعه، برنامهریزی و مشاوره. نتیجه این مرحله نامههای مدیریت است.
محصولات نهایی هر مرحله (مثل گزارش حسابرسی و نامه مدیریت) پس از برقراری ارتباطات مورد نیاز با مدیریت تهیه ميشوند. همینطور به عنوان مرحله آخر، فرصتهایی که برای بهبود و ارتقای فعالیت صاحبکار وجود دارند شناسایی ميشود.
هر مرحله در فرآیند کلی حسابرسی اهمیت خود را دارد و نیاز است که به منظور ارائه اظهارنظر حسابرسی در مورد صورتهای مالی صندوق انجام شود.
.
همانطور که عنوان شد، حسابهای پایان سال تفاوتی نسبت به حسابهای روزانه یا هفتگی که مبنای محاسبه NAV قرار میگیرند ندارد. بنابراین رویکرد حسابرسی صندوقهای سرمایهگذاری، قدری متفاوت از آنهایی است که در یک محیط صنعتی/ تجاری عادی استفاده میشود. ديلویت عقیده دارد که اظهارنظر حسابرس باید فراتر از صورتهای مالی پایان سال باشد و باید در مورد قابلیت اتکای NAVهای روزانه و هفتگی منتشره در رسانههای مالی اطمینان دهد. به منظور دستیابی به این هدف، برخی ابزار حسابرسی که در رسیدگی به حسابهای پایان سال و مجموعهای از NAVهای طی سال کمک ميكند، مورد استفاده قرار میگیرد. دو ابزار اصلی و مهم مورد استفاده در حسابرسی صندوقهای سرمایهگذاری سهام، با درآمد ثابت، و مختلط عبارتند از؛
.
۱) ابزار تحلیل و حسابرسی پرتفولیو
۲) محک زنی و تحلیل پرتفولیوی مبتنی بر بازدهی
ابزار تحلیل و حسابرسی پرتفولیو یک ابزار ارزشگذاری خودکار است که نقش کلیدی در ارزشگذاری ترازنامههای پایان سال صندوقهای مختلف بازی میکند. درابتدا، اطلاعات پرتفولیو شامل کدهای ISIN (شماره بینالمللی شناسایی اوراق بهادار)، تعداد، قیمت بازار، ارز، نرخهای بهره، تفاوت بهره، دوره بهره و سررسید بهره که صاحبکار ارائه ميكند، در یک پایگاه اطلاعاتی مرکزی بارگذاری میشود. ابزار حسابرسی مورد اشاره، فهرستی از همه اوراق حاضر در پرتفولیو را تهیه ميكند.
.
سپس بر روی فهرست تهیه شده، قیمتها و سایر اطلاعات مورد نیاز از منابع مستقل از صندوق بارگذاری میشود و در صورت نیاز قیمتها و روشهای محاسبه اصلاح و تعدیل میشوند. در مرحله آخر، این فایل در پایگاه اطلاعاتی مرکزی بارگذاری شده و این ابزار میتواند گزارشی از اشتباهات قیمتگذاری را برای هر صندوق ارائه دهد. در مورد اوراقی که مشکلات قیمتگذاری مکرر دارند، روشهای قیمتگذاری صاحبکار مورد رسیدگی بیشتری قرار میگیرند. از جمله مشکلات قیمتگذاری میتوان به نبود قیمت از منبع یا وجود تفاوتهای معنادار بین قیمتهای مورد استفاده صندوق و منبع قیمتهای مورد استفاده حسابرس اشاره كرد.
.
دومین ابزار، یعنی ابزار محک زنی و تحلیل پرتفولیوی مبتنی بر بازدهی، حسابرس را قادر به ارزیابی NAV روزانه صندوقها ميكند. فرض بنیادی این ابزار آن است که میتوان برای پرتفولیو، یک معیار تعیین کرد(برای مثال در صندوقهایی که بازده تضمین شده دارند نرخ بازدهی چنین معیاری را به دست میدهد). اگر بتوان یک معیار تعیین كرد میتوان از بازدهی روزانه صندوق براي بررسی دو موضوع استفاده كرد: کشف تاریخهایی که اشتباهات ارزشگذاری دارند و ارزیابی فرآیند سرمایهگذاری و تغییرات مربوطه.
.
لازم به توضیح است که در این تحلیلها، هم روشهای آماری و هم روشهای غیرآماری مورد استفاده قرار میگیرند. در بيشتر موارد هدف تحلیلهای کمی، خود اعداد نیستند، بلکه هدف آنها نتایجی است که میتوان از آن اعداد استخراج كرد (مثلا فرآیند سرمایهگذاری، دفعات برگشت بازدهی و …). خروجی تحلیلهای کمی اغلب به عنوان ورودی تحلیلهای کیفی در نظر گرفته میشوند.
.
اگر شبیه صندوقهای نیکوکاری نتوان معیاری را به آسانی تعریف كرد تحلیلهای حالتی (style analyses) براي رسیدن به اهداف يادشده مورد استفاده قرار میگیرد. تحلیل حالتی، فرآیند تشخیص نوع رفتار سرمایهگذاری یک سرمایهگذار یا مدیر هنگام اخذ تصمیمات سرمایهگذاری است. به عبارت دیگر، در صندوقهایی که معیاری برای مقایسه بازدهی و کشف اشتباهات در محاسبه بازدهی وجود ندارد، بررسی رفتار سرمایهگذاری مدیران صندوق، ایدههایی در مورد نرم و متوسط بازدهی صندوق به دست میدهد و حسابرس میتواند از آن متوسط بازدهی جهت کشف اشتباهات استفاده كند.
.
علیرضا شهریاری- دانشجوی دکتری حسابداری و حسابرس
منبع : دنياي اقتصاد
.
shahr_iari@yahoo.com