امروزه با توجه به نوآوريهای گسترده در عرصه بانکداری و به موازات آن بحرانهای مالی و بانکی، سيستمهای نظارتی و مقررات مرتبط با آن هم با تغييرات اساسی همراه بوده است.
.
ادامه حيات بانک نيازمند بهبود شناسايي ريسکها و نواقص کنترلهای داخلی موجود، ارزيابی عملکرد، نظام گزارشدهی مطمئن و رعايت مقررات و الزامات قانونی است. در اين خصوص نگاهی به نحوه فعاليتهای تطبيق، حسابرسی داخلی و بازرسی در بانکها داريم.
.
تطبيق (Compliance): نظارت بر سازگاری فعاليتهای موسسه اعتباری با قوانين، مقررات و استانداردهای مرتبط با آن جهت کاهش ريسک تطبيق که شامل مجازاتهای قانونی يا نظارتی، زيانهای مالی يا آسيبهای وارده بر اعتبار بانک، در نتيجه عدم رعايت قوانين، مقررات، ضوابط و استاندادرهای مناسب اجرايي و آيين نامههای مربوط در فعاليتهای بانکی است.
.
حسابرسی داخلی (Internal Audit): ارزيابي مستقل از سيستم كنترلهاي داخلي و نتيجه بررسی كفايت اين سيستم از لحاظ اثربخشي و كارآمد بودن استفاده از منابع سازمان را گزارش ميكند.
.
بازرسی(Inspection): مروری انتقادی و مستقل بر نظامهای کنترلی و اجرايی درون بانک برای رسيدن به خط مشی و دستورالعملهای قابل قبول، رعایت معيارها و استانداردها، استفاده از منابع به طور اقتصادی و با بهرهوری بالا، محول کردن وظايف به افراد به طور واقعی و خودداری از ظاهرنمایی.
.
استقلال، بیطرفی، مجرب بودن پرسنل و حمايت مديريت ارشد و هيات مديره هر بانک از موارد مشترک اين سه فعاليت بوده و همگان بر آن اتفاق نظر داشته؛ اما در بيشتر موارد در خصوص تفاوتهای وظايف آنها در بين مديران ارشد بانکی فصل اشتراکی وجود ندارد وحتی در برخی موارد موازیکاری در اين واحدها مشاهده میگردد.
.
در خصوص وظايف واحد تطبيق میتوان به «نظارت بر کليه عمليات اجرايي، مصوبات و محصولات بانک با توجه به مقررات و قوانين کشوری که شامل مقررات بانک مرکزی و قوانين مالياتی، ثبتی و گزارش هرگونه مغايرت آنها به هيات مديره بانک» نیز اشاره کرد.
.
تشخيص تفاوتهای بين وظايف واحدهای حسابرسی داخلی و بازرسی اهميت خاصی دارد. اين دو حرفه در عين شباهت با يکديگر تفاوت دارند؛ به طوري که هر يک از دانش و استاندارد متفاوتی استفاده می کنند. حسابرسی متکی بر استانداردهای حسابرسی، اصول، خط مشیها و رويههای حسابداری است و بازرسی بر قوانين مربوط به شهود و مدارک تکيه دارد.
.
حسابرسی به منظور يافتن اشتباهات و کاربردهای نادرست مقررات و قواعد حسابداری تعبيه شده است. يافتن تقلب ماهيتا در حسابرسی دشوار است؛ زيرا اقدامات زيادی توسط متقلبان برای مخفیسازی تقلب انجام میشود. متقلبان تلاش میکنند تقلب را نه تنها از مديريت بلکه از حسابرسان هم پنهان کنند. حسابرسی اغلب بسيار استاندارد است؛ ضمن اينکه رسيدگی به موارد خاص در چارچوب معمول انجام میشود.
.
حسابرسان اساسا به دنبال مستنداتی هستند که ثبتهای حسابداری را پشتيبانی میکنند؛ اما معمولا سعی نمیکنند سنديت و اصلی بودن اسناد را تائيد يا تعيين کنند که آيا معاملات مورد رسيدگی شکبرانگيز است یا خیر؟ هيچ فرآيند استانداردی در بررسيهای بازرسی وجود ندارد؛ چک ليستها و رهنمودهای بازرسی میتوانند تا حدودی کمکرسان باشند؛ اما روشهای بازرسی در بیشتر موارد بر مبنای نتايج کار تکميل و تعيين میشوند.
.
بازرسی عمليات معمولا بر مبنای سيستم آزمون يا نمونهگيری انجام نمیشود، به طوري که بخش مورد ترديد جدا میشود و بازرس معمولا تمام معاملات و پروندههای مشابه در آن بخش را رسيدگی میکند. به طورمثال در بررسی يک پرونده تسهيلاتی که وثيقه آن سفته تضمينی بوده وجود امضای ضامن ظهر سفته حسب چکليست حسابرسی برای حسابرس کفايت میکند؛ اما بازرس موظف است موارد ذيل را هم بررسی کند:
.
امضا توسط چه کسی انجام شده؟ آيا مدارک شغلی مربوط به ضامن، موجود در پرونده واقعی است؟ آيا ضامن مورد نظر تسهيلات ديگری را هم ضمانت کرده؟ ميزان تعهدات مستقيم و غير مستقيم ايشان در سيستم بانکی به چه صورت است؟
اين درحالي است که واحد حسابرسی داخلی موظف است احاطه لازم برکنترل و نظارت کليه حسابها وسرفصلهای صورتهای مالی بانک داشته باشد.
.
در هر حال اين سه واحد مجزا، واحدهای نظارتی هر بانک بوده و موفقيت هر بانک نيازمند حمايت مديريت ارشد و هيات مديره از آنها در همه حال است.
.
حسين کورش پسنديده
.