در تاريخ ۶/۱۱/۱۳۸۹ مقالهاي با عنوان جوانان و آزمون حسابداران رسمي در آن روزنامه وزين به قلم يك از همكاران حرفه چاپ شده بود كه چون حاوي اطلاعات و استنتاجات غيرمنطبق با واقعيت است؛ بنابراين به منظور روشن شدن اذهان عمومي نكات ذيل در مورد آن ارائه ميشود:
۱- در مقاله مطرح كردهاند «از ۱۹۶۳ داوطلب ۹۰۴ نفر در آزمون صبح شركت كردند و بعدازظهر حدود ۷۰۰ نظر حضور داشتهاند» اين آمار غلط است و تعداد ۹۰۴ نفر افرادي است كه در آزمون بعدازظهر شركت داشتهاند. افراد حاضر در آزمون صبح ۱۲۲۷ نفر بودهاند.
۲- ميفرمايند «مشترك اعتراض داوطلبان اين بود كه برخي سوالات با وظايف حسابدار رسمي در امر حسابرسي مرتبط نبوده و وقت امتحان كم بوده» مشخص نيست اين اظهار نظر بر مبناي چه رسيدگياي انجام شده است. نمونههاي بررسي شده ايشان نسبت به كل جامعه آماري چند مورد است آيا ميشود بدون بررسي علمي و نمونه گيري مناسب چنين نتيجهگيريهايي را صادر كرد.
۳- به وكالت از طرف جوانان داوطلب نظريه ميدهند كه انتظار نداشتند در عمل با موانع مواجه شوند، بار ديگر مشكل مستند نبودن مورد (مشابه رديف ۲ فوق) در اين زمينه نيز صادق است.
۴- مطرح كردهاند «روند انحصاري پذيرش حسابدار رسمي توسط هيات هفت نفره، تعداد كم قبولي، جلسات امتحان متشنج، جوانان داوطلب را نااميد و سرگردان ميكند» اين نيز با واقعيت منطبق نيست هيات هفت نفره تشخيص صلاحيت حسابداران رسمي با شرايط آييننامه مصوب هيات وزيران اقدام به تعيين صلاحيت ميكند و اتهام روند انحصاري به هيات غيرمنصفانه و غيرقابل قبول است ضمن آنكه مشخص نيست افزايش تعداد حسابداران رسمي به تعداد ۸۰۵ نفر طي ۸ دوره برگزاري آزمون با چه معياري «قبولي كم» تلقي ميشود مگر قرار است افراد با هر توانايي به عضويت جامعه حسابداران رسمي در آيند و مسووليت حسابرسي و بازرسي شركتهاي مختلف بزرگ و كوچك را به عهده گيرند. گفته ايشان از جلسات امتحان متشنج نيز خلاف واقع است و در هيچ جلسه آزموني تشنج وجود نداشته و امتحانات در كمال آرامش برگزار شده است.
۵- ايشان براي اثبات انحصار مورد ادعاي خود گفتهاند در حال حاضر ۱۸۰۰ نفر شاغل حسابدار رسمي داريم، درحاليكه با جمعيت ۷۰ ميليوني ۷۰هزار نفر حسابدار رسمي مورد نياز است. اگر بر فرض جامعه به تعداد حسابدار رسمي بيشتري نياز دارد (كه كاملا قابل بحث است) بايد هيات تشخيص از حداقل معيارهايي به منظور تعيين صلاحيت، دست كشيده و افراد غيرواجد را براساس نياز به عنوان حسابدار رسمي بشناسد. اين گونه استدلال كردن آنهم در شرايطي كه حرفه حسابرسي مشحون از رعايت معيار، ارتقا بر مبناي ارزيابي حرفهاي و… ميباشد كمي عجيب و نشان دهنده نگاه غيرحرفهاي به يك امر مهم موثر بر حرفه است. در مورد كمبود حسابدار رسمي نيز قابل توجه است كه طبق آمار رسمي ۲۸ درصد از حسابداران رسمي، شاغل در حرفه حسابرسي نيستند و درصد عمدهاي از موسسات حسابرسي عضو جامعه و نيز شاغلين انفرادي فاقد كار در سطح مناسب و قابل قبولي هستند. ضمن آنكه در شرايطي كه طبق آمار موجود موسسات حسابرسي تنها ۷ هزار نفر شاغل از رده كمك حسابرس تا شريك (حتي با احتساب نيروي پشتيباني) داريم چطور هيات تشخيص ميتواند ۷۰هزار حسابدار رسمي را شناسايي كند، ظاهرا شدت علاقهمندي ايشان به سرنوشت جوانان باعث شده كه آمار مغشوش و عجيبي اعلام كنند. نكته عجيب تر اينكه ايشان طي ۶ سال عضويت در هيات تشخيص از مجموعه شاغلين حرفه بدون آزمون، تنها حدود ۹۰۰ نفر را واجد شرايط حسابدار رسمي دانستهاند و ظاهرا قرار بوده مابهالتفاوت آن تا ۷۰ هزار نفر را هيات هاي تشخيص بعدي كه ايشان در آن عضويت نداشتهاند آنهم ظرف ۸ سال شناسايي كنند!
۶- ايشان در بخش «اشكال كجاست» با طرح آمار حسابداران رسمي انگلستان و آمريكا نتيجه گرفتهاند «ضروري است اعضاي هيات تشخيص صلاحيت از سطح علمي دانشگاهي برخوردار بوده و برگزاري آزمون به دانش علمي و تجربه نياز دارد» اينكه ايشان در متن مقاله و بخش پاياني آن خود را داراي ۳۸ سال سابقه تدريس و ۴۴ سال سابقه كار حسابرسي معرفي كردهاند به طور قطع امري تصادفي است و ارتباطي به پيشنهاد ايشان در اين قسمت ندارد، جالب توجه آن است كه در سنوات اخير اكثريت قريب به اتفاق اعضاي هيات هم داراي تجارب علمي سطح بالا و هم سابقه تدريس ممتد در دانشگاهها و مراكز علمي بوده و آزمون با رعايت استانداردهاي علمي و با استفاده از همكاري كارشناسان متعدد دانشگاهي و حرفهاي برگزار شده، به نظر ميرسد اينگونه برخوردها روش حرفهاي مناسبي نيست.
۷- در بخش الف مشكلات مطروحه در خصوص «دروس آزمون» مطرح فرمودهاند يكي از مشكلات دروس آزمون داوطلب شدن ۱۹۶۳ و شركت ۷۰۰ نفر در بعدازظهر است، همانطور كه در بند ۱ فوق مطرح شد آمار غلط است، ولي صرف نظر از آن، نداشتن آمادگي برخي داوطلبان براي شركت در آزمون چه ارتباطي به اشكال دروس آزمون دارد. اگر داوطلبي به هر دليل براي آزمون آماده نشد اين اشكال از دروس آزمون است؟!
در مورد جزئيات آزمونها مسائلي را طرح كردهاند كه پاسخگويي آن را به مقالات آتي واگذار ميكنيم، اما در مورد سوالات تشريحي حسابرسي، ايراد مطرح كردهاند كه آزمون در سطح مديران ارشد و شريك حسابرسي است، عجيب است كه ايشان اطلاع ندارند افرادي كه واجد شرايط حسابدار رسمي شناخته شدند طبق مقررات فعلي قادر به شراكت در موسسات، امضاي گزارش شركتهاي بزرگ و كوچك و پذيرش مسووليت در بالاترين رده حرفهاي هستند. همانطوري كه به صراحت در آگهيهاي آزمون مطرح شده «آزمون در سطحي برگزار ميشود كه صلاحيت افراد براي امضاي گزارش حسابرسي و بازرس قانوني بهطور مستقل احراز شود، بنابراين توقع كمتر از حسابداران رسمي منطبق با قوانين مقررات جامعه و هدف تشكيل جامعه حسابداران رسمي نيست.
۸- ايشان بار ديگر با متهم كردن هيات تشخيص صلاحيت به انحصار، مطرح ميكنند كه براي حسابدار رسمي شدن جوانان «هفتخان رستم» گذاشتهاند، معلوم نيست هفتخان مورد نظر ايشان كدام است، اما اگر اين هفتخان، ۷ مورد ضوابط مطروحه در آييننامه تشخيص صلاحيت حسابداران رسمي است كه اينها مقررات مصوب هيات وزيران است و هيات تشخيص در تدوين آن نقشي نداشته و مجري آن است ضمن آنكه شرايط مزبور، غيراز مدرك تحصيلي و سابقه كار، بيشتر به موفقيت در آزمون خلاصه ميشود. ظاهرا براي دستيابي به روياي ۷۰هزار حسابدار رسمي ايشان بايد از شرايط مدرك تحصيلي و سابقههاي حرفهاي و موفقيت در آزمون گذشت و جوانان داوطلب را براي نااميد نشدن بهطور دسته جمعي و گروهي صاحب عنوان حسابدار رسمي كرد تا نياز كشور رفع شود. توجه شود كه متاسفانه اين تفكر چه ميزان نزديك به تفكر حاكم بر حذف آزمون براي مديران دولتي است. بايد سوال كرد آيا ايشان براي سهيم شدن در ثواب تحقق ۷۰ هزار حسابدار رسمي حاضر هستند تمامي همكاران خود از سطح كمك حسابرس به بالا را (البته اگر جوان هستند) به رده مدير حسابرسي و داراي امضاي مجاز حرفهاي ارتقا دهند؟ و اگر حاضر نيستند چگونه هيات تشخيص صلاحيت را به گذشتن از معيارها تشويق ميكنند؟
۹- در پايان از ايشان با سابقه ۴۴ سال در حرفه با ارزش حسابرسي، انتظار ميرود به جاي نمايش و فضا سازيهاي غيرواقع و تخطئه غيرمنصفانه فعاليت ديگران و تهييج و احساسي كردن مسائل بهطور منطقي و نظام مند به مسائل نگاه كنند تا دچار تضاد و تناقض در ارائه مطالب نشوند.
جوامع حرفهاي توسعه يافته با كار منطقي و علمي زمينه رشد خود را فراهم كردهاند، افزايش تعداد حسابداران رسمي در كشور مستلزم داشتن تشكل حرفهاي قوي، ترويج فرهنگ حسابخواهي، حسابدهي و حسابرسي، رشد بخش خصوصي در اقتصاد، بازاركار مناسب و تضمين شده براي حسابداران، دارا بودن تعداد عمده موسسات حسابرسي به معني واقعي كلمه (داشتن سلسله مراتب حرفهاي، برنامههاي آموزشي، كنترل كيفيت قوي، امكان سرمايهگذاري بلند مدت در منابع انساني و…) هستند كه اگر اين شرايط حرفهاي فراهم نباشد صحبت از ۷۰ هزار نفر حسابدار رسمي، تنها طرح شعار به منظور مشغول كردن ذهن جوانان است تا ارائه راهكار عقلي و منطقي. از دوستان انتظار ميرود براي صدور اينگونه مقالات احساسي بيشتر به طيف زماني انتخابات بسنده كنند و در فاصله دو انتخاب به مسائل و مشكلات جامعه به صورت علمي، عيني و واقعي بپردازند تا گرهاي از مشكلات عديده جامعه حرفهاي باز شود.
* حسابدار رسمي
*دكتر هوشنگ نادريان
جناب آقاي نادريان چرا قبول نداريد عزير دل من الان ۷ سال حسابداري كار ميكنم و حاضرم با تعدادي از حسابرسان شما مسابقه بذارم ، من تا حال قريب ۱۶ بار حسابرسي شدم تقريب ۴ حسابرس ولي متاسفانه در بديهيات حسابداري هم كم آوردند بخواهيد محل شاهد هم مي آورم ولي آنها حسابدارند و ما كشك چرا چون من بايد كار بگيرم و او بايد امضا كند من كار كنم او پول بگيرد عزيزم ، دكتر هشي راست ميگويد انحصار اندر انحصار است من الان ۳۱ سال دارم از الان بخواهم براي خودم سوابق جمع كنم ۴۰ سالگي شدم حائز شرايط امتحان بر فرض قبول شدم چند سال طول ميكشد تا بازار به من اقبال كند تا موسسه من رونق پيداكند خدا عالم است از اين گذشته من چند سال سايقه حسابداري حاضرم نزد شما كارآموزي كنم آيا مايليد امثال مرا بپذيريد ؟ مني كه بچه شهرستانم حسابرس ار كجا بيارم تا بتوانم كارآموزي كرده سوابق جمع كنم مگر منه جوان شهرستاني كه كل استان ۴ تا موسسه حسابرسي دارد نبايد شرايط برايم مهيا باشد يا بايد مثل مافيا تمام قدرت در مركز و براي عده خاصي محدو باشد
اقاي نادريان همكار محترم شما بايد بدونيد كه اين جوانان بايد روزي جاي شما و امثال شما رو بگيرند پس با احترام حرف اكثريت معترضين رو توجه كنيد نه اينكه سخت بودن ازمون رو بيندازيد گردن هيئت وزيران لطفا در زمان طراحي سوال به فكر سختيهايي كه كشيديد نيفتيد با تشكر.