نرم افزارحسابداری صدگان

چرا دروغ می‌گوییم؟

1 1,142

حسابداراپ

غلامحسین دوانی- عضوشورای ادوار جامعه حسابداران رسمی ایران

فصل انتخاب دوره هشتم شورای عالی جامعه حسابداران رسمی ایران فرا رسیده است. هر شخص و گروهی بنا به سلائق خود شعار و گفتارهای انتخاباتی سر داده است.

پندار سیستم

یكی می‌گوید: «چرا ائتلاف؟ ما باید به نخبگان و برجسته‌ترین‌ها رای بدهیم» اما عملا خودشان در مقابل سایرین ائتلاف تشكیل داده‌اند. دوست دیگری هم ضمن تشریح پدیده ائتلاف، مبانی و مفروضات ائتلاف را مورد نقد قرار داده اما ظاهرا خود ائتلاف را پذیرفته است.

فصل انتخاب دوره هشتم شورای مالی جامعه حسابداران رسمی ایران فرا رسیده است. هر شخص و گروهی بنا به سلائق خود شعار و گفتارهای انتخاباتی سر داده است. یكی می‌گوید: «چرا ائتلاف؟ ما باید به نخبگان و برجسته‌ترین‌ها رای بدهیم» اما عملا خودشان در مقابل سایرین ائتلاف تشكیل داده‌اند. دوست دیگری هم ضمن تشریح پدیده ائتلاف، مبانی و مفروضات ائتلاف را مورد نقد قرار داده اما ظاهرا خود ائتلاف را پذیرفته است.

آن دیگران داد برآورده‌اند كه «در هنگامه انتخابات طرح موضوعاتی نظیر سیطره حسابرسی بخش دولتی بر حسابرسی و كار دست دوم انحراف است» و در شلوغی شعارها قرارداد میلیارد تومانی با بخش دولتی منعقد كرده‌اند كه ظاهرا حسابرسان شاغل بخش دولتی كه در بعضی اظهارات این آدم‌ها شك کرده‌اند قرارداد دست دوم را به اشتراك گذاشته‌اند. عده‌ای نیز زحمت سفر بر خود بسته و با سفر زیارت انتخاباتی و با شعار «آن سفر كرده كه صد قافله همراه اوست» به پیشواز شهرستانی‌هایی رفته‌اند كه تا همین چند روز پیش حقوق انتخاباتی منطقه‌ای آنان را زیر سوال برده بودند.

تاملی در اسامی گروه‌ها و مشتركان حرفه‌ای (به جای ائتلاف) نشان می‌دهد كه واژه «مستقل و استقلال» در همه برنامه‌های آنان هویدا بوده و مرتبا تازیانه بر كفل اسب استقلال می‌كوبند. از همه مهم‌تر آنكه شخصی كه حضورش در هر گروهی باعث اخلال در افكار و عقاید آنان می‌شود ناگهان در یك گروه و شبكه ظاهر می‌شود و با خشونت كلامی كاسه و كوزه استقلال آنها را به هم می‌ریزد و همچون گرگی شكسته پا می‌گریزد.

آنچه مایه حیرت اعضای فرهیخته جامعه شده دوگانگی كسانی است كه تا همین چندی پیش كلمه «خارجی- خارج‌نشین- دوتابعیتی» را خلاف حرفه پنداشته و حاضر نبودند آن را بپذیرند.و اما ائتلاف چیست؟ فرهنگ عمید ائتلاف را به هم پیوستن دو یا چند گروه یا سازمان برای رسیدن به اهداف خاص می‌داند و فرهنگ دهخدا ائتلاف را اتحاد، اتفاق، پیوستگی، موافقت و همبستگی دانسته است.

اما در عمل هرگاه دو یا چند گروه (سیاسی- حرفه‌ای، غیرسیاسی و…) نتوانند روی همه اصول، برنامه و سیاست خود توافق كنند باید بتوانند روی مشترکات خود که می‌تواند حداقلی یا حداکثری باشد توافق و اعلام حضور كنند تا بلكه به حداقل‌های خود دست یابند، زیرا اگر توافق بر همه اصول، سیاست و برنامه امكان‌پذیر باشد دیگر ائتلاف بی‌معنی و گروه‌های یكسان «ادغام» و یا یك گروه خواهند شد.

در عالم واقع تاریخ تاكنون یكسان شدن را به ندرت شاهد بوده است. بدیهی است در جامعه تكثرگرای وحدت‌گریز ایرانی حتی دستیابی به ائتلاف نیز اگرچه ممكن است، اما بسیار سخت است. با این پیش‌گفته به نظر نمی‌آید كه كسی با ائتلاف مخالف باشد اما حتما كسانی با لیست ائتلاف و یا یك ائتلاف خاص مخالف خواهند بود كه امری بدیهی، عقلی و طبیعی است.

آنچه در این میان حیرت‌انگیز است كه همه گروه‌هایی كه تاكنون به این طریق تشكیل شده‌اند عملا ائتلاف هستند اما ظاهرا همچون آن قصه معروف است كه «بهرام‌شاه پس از شکست از ملک علاءالدین به خانه دهقانی پناه برد. هنگام شب از سوز سرما بالاپوشی از دهقان خواست و او برایش نمدی یا جل خری آورد و بهرام‌شاه با عصبانیت نمد را پرت کرد اما سوزش سرما نیمه شب او را به پذیرش نمد راضی کرد. اما فریاد برآورد که‌ ای مرد همانی که گفتی بیاور ولی اسمش را نیاور.» ظاهرا نام ائتلاف دشمن‌شکن شده اما عملش نه‌تنها قباحت ندارد كه همگان بر چارچوب آن سوار شده و در گروه‌های خاص این كاندیدا برای آن كاندیدا آرزوی موفقیت و آن كاندید هم از این كاندید پشتیبانی می‌کند.

هر كس با فرهنگ ایرانی آشنا باشد می‌پندارد با چه فرهیختگانی مواجه شده كه برخلاف خارجیان دوتابعیتی كه فردای نتایج انتخابات به برنده تبریك می‌گویند در ایران قبل انتخابات به یكدیگر تبریك می‌گویند و آرزوی موفقیت می‌کنند.دوستان و همكاران گرامی، به عنوان شخصی كه چندصباحی در حرفه بوده و از اولین ادوار انتخابات فعال حضور داشته‌ام برای یادآوری و ثبت در تاریخ باید بگویم که همیشه نوعی ائتلاف نوشته یا نانوشته در انتخابات وجود داشته است. پس ائتلاف به خودی خود امری مذموم نیست چرا كه برخی دوستان رنج سفر بسیار می‌برند تا ائتلافی پدیدار كنند، پس ائتلاف خوب است اما ماهیت و اهداف ائتلاف چه باید باشد؟ آن هم مهم است.

در شرایط فعلی موضوع نهاد ناظر، چگونگی برخورد با نهاد ناظر، تكلیف پایداری جامعه حسابداران رسمی پس از نهاد ناظر و موضع‌گیری نسبت به کار دست دوم یا غلطیدن به زیر چتر سوراخ‌شده بخش دولتی از مهم‌ترین وظایف پیش‌روی جامعه است.

اما راهبری شورای‌عالی باید با كسی باشد که ویژگی‌های ممتاز سخنوری، توانایی برقراری ارتباطات با سازمان‌ها و نهادهای اصلی ذی‌نفع، هدایت جلسات به‌گونه‌ای كه حافظ منافع جامعه باشند، تشویق و تشدید همفكری اعضای شورای عالی حول محورهای اساسی بالا را موردنظر قرار دهد. هركس این ویژگی‌ها را داشته باشد شایسته رای دادن است و هركس كه در دوره تبلیغات عاجز از یك شعار حرفه‌ای باشد بدون شك امید چندانی به كارایی و صندوق رای نخواهد داشت.

پس بر اساس سنت قدیمی جامعه ایرانی حول شعار «گفتار نیك، کردار نیک و پندار نیک» جمع شویم و از دروغ اجتناب كنیم كه دروغ آفت جامعه است و انسان دروغگو نه‌تنها دشمن خدا كه حتما دشمن جامعه حسابداران نیز خواهد بود. اما چه باید کرد؟ شایسته‌سالاری بر اساس وضعیت موجود و لیست كاندیداها (با وجود محدودیت‌هایی كه در آن هست) تنها راهكار فعلی است.

سر راست به اعضای جامعه بگوییم كدام طرف هستیم؟ از عناوین قلابی دكتر، مهندس و استاد و مشاهیر و دكتر بعد از این و… خودداری كنیم چون فرداروزی ممكن است یكی از اعضای جامعه مریض شود و به تصور آنكه شما دكتر هستید به دفتر شما جهت مداوا مراجعه كند. فراموش نكنید قبل از ما و شما كسان بسیار آمده‌اند و رفته‌اند اما آنكه ماندگار است همانی است كه نامش به نكویی ببرند.

محل تبلیغ شما

1 نظر
  1. طاهر می گوید

    احسنت به این استاد همیشه و همیشه کلام نافذ و سنجیده میفرمایند من یک حسابدار هستم لذت میبرم از کلام علمی و فنی ایشان خداوند خیرشان دهد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.