غلامحسین دوانی
اجلاس سران ۲۰ کشور بزرگ در گلاسکو پیرامون مسائل زیستمحیطی، اقلیمی و اعتراضات مردم خوزستان و اصفهان به بیآبی نشان داده که عدم رعایت مسائل زیستمحیطی و فقدان برنامه توسعه پایدار هنجارهای زیست انسان را مورد تعرض قرار داده که تبلور آن در رشد جمعیت، گسترش بیرویه صنایع آلاینده، حرص و ولع و اشتهای سیریناپذیر سرمایهداری جهانی در بهرهکشی از انسان و طبیعت، نشان داده شده است.
مدتهاست که منتقدان نظام سرمایهداری جهانی هشدار میدهند که بهرهکشی از جان، تن، جسم انسان و حیوان و طبیعت و رقابت فزاینده برای غارت ثروت از این رهگذر جهان را با بنبست زیستمحیطی مواجه خواهد کرد اما دولتمردان نالایق و سردرفرمان سرمایهداری با مقرراتزدایی در حوزه طبیعت عملا به جادهصافکن آنان تبدیل شدهاند.
بهطوری که احداث کارخانجات همچون کشت سیبزمینی سراسر جهان را در هم نوردیده است اما با آشکارشدن واقعیتهای فاجعهبار تخریب زیستمحیطی مشخص شده عامل اصلی این فجایع ایجاد صنایع غیراستاندارد، بهرهکشی غیرقابل جبران از طبیعت، تولید گازهای گلخانهای و آلودهسازی رودخانهها، مصرف بیرویه و نسنجیده منابع طبیعی بهویژه آب، رقابتهای سیاسی و اقتصادی ملی و فراملی، کمبود آگاهی اجتماعی، و بیتوجهی به پیامدهای فاجعهبار آن بوده است. تولید برای بازدهی بیشتر و بهچنگآوردن هرچه سریعتر محصول، با استفاده از امکانات شیمیایی و صنعتی موجب ازدسترفتن باروری خاک میشود.
طبعا آلودهسازی شیمیایی خاک نیز موجب آلودگی بیشتر محیط زیست و ازدسترفتن هماهنگی زیستمحیطی و تعادل طبیعت (اکوسیستم) خواهد شد. تخریب طبیعت «نظیر سدسازیهای بیرویه، ایجاد صنایع پتروشیمی و فولاد بهخصوص در مناطق بحرانی» برای ایجاد فرصتهای بیشتر و سریعتر چهبسا به گسترش اهداف کوتاهمدت کمک کند، اما پیشرفت و توسعه براساس این سیاست، میتواند طبیعت و زندگی انسان را به مخاطره بیندازد. صنایع دودزا و کثیف، جنگ، فقر، نژادپرستی، بیعدالتی، گسترش صنایع نظامی و اتمی، استفاده گسترده و هولناک از سوختهای فسیلی، استفاده بیرویه از فراوردههای پتروشیمی ازجمله پلاستیک، سطح پایین دانش علمی و فرهنگی همه و همه به تخریب طبیعت و اکوسیستم انجامیده است. طبیعت سیستمی است دایرهوار که در آن، همه موجودات در گردشی ارگانیک چه از راه سازندگی و چه تخریب، بازیافت میشوند. انسان نیز بخشی فعال از این چرخه است.
بنابراین تخریب طبیعت، به تخریب انسان نیز میانجامد و بهدلیل آلودگیهای دیرپای محیط زیست و گرمایش زمین که از مرز و محدوده کشوری و منطقهای فراتر رفته، این خطر اکنون ابعاد جهانی یافته است. به همین دلیل راهحل نیز بیش از آنکه در سیستم اقتصادی سرمایهداری و یا سوسیالیسم محدود باشد به آیندهنگری و تعهد اخلاقی بشر، دانش و آگاهی او، توسعه پایدار و متوازن و نیز به مبادلات مادی و انرژی میان جامعه انسانی و دنیای طبیعی، یعنی «متابولیسم انسان با طبیعت» گره خورده است.
برخلاف نظر نئولیبرالیستها که معتقدند «طبیعت و هرچه در آن است، هم کالاست و باید مورد خرید و فروش قرار گیرند»، معتقدان به سیستمهای مردمسالار بر این باور هستند که زندگی موجودات زنده، هم انسان و هم حیوانات، بهطور فیزیکی نشان میدهد که در واقعیت، انسان (شبیه حیوانات) بر بستر طبیعت غیرارگانیک (آلی و معدنی) زندگی میکند؛ هرچه انسان عالمگیرتر با حیوانات تطابق مییابد، طبعا قلمرو طبیعت غیرارگانیکی که او در آن زندگی میکند نیز فراگیرتر میشود.
همانگونه که گیاهان، حیوانات، سنگها، هوا، نور و… به بخشی از آگاهی انسان در قلمرو نظری (تئوری)، بخشی به موضوعهای علوم طبیعی، بخشی به موضوع هنر و طبیعت معنوی غیرارگانیک او تبدیل میشود و بخشی نیز زندگی و فعالیتهای روزمره انسان را تشکیل میدهد. حسابداری مسئولیتهای اجتماعی از جدیدترین مباحث حسابداری است که زاییده تفکر حضور مردم در حاکمیت و منبعث از حکمرانی خوب است که کوشش دارد با اعمال مقررات خاص ازطریق تدوین چارچوب پاسخگویی، حسابدهی و حسابرسی اجتماعی، با نگاه به توسعه پایدار به مقابله با تخریب جامعه در همه سطوح برآید.
در بررسیهای بهعملآمده هزینههای اجتماعی ناشی از آلودگی هوا، هزینههای اجتماعی ناشی از نقصان و انهدام منابع حیوانی، هزینههای اجتماعی ناشی از نقصان نابهنگام منابع انرژی «ساخت بیرویه واحدهای پتروشیمی و فولاد که دریافت حق کمیسیون یکی از دلایل آن بوده» از مهمترین چالشهای زیستمحیطی کشور بوده که در صورت حسابرسی اجتماعی حتما عدهای باید پاسخگوی احداث دهها کارخانه فولاد و پتروشیمی در نقاطی شوند که امروزه زیست مردم را با مشکل مواجه کرده است.
اگر حسابداری اجتماعی را بخشی از دانش حسابداری بدانیم که غایت آن اندازهگیری و گزارشگری اثرات اجتماعی (هزینهها و منافع اجتماعی) ناشی از فعالیتهای واحدهای تجاری و اقتصادی است با آگاهی روزافزون مردم نسبتبه سلامت خود و محیط پیرامونشان تقاضا برای انجام حسابداری اجتماعی رو به افزایش است زیرا مردم و جامعه قبل از وقوع فجایع زیستمحیطی «مشابه مشکل آب در خوزستان و اصفهان» به تأثیرات آن آگاه شده و درصدد مقابله با اجرای پروژههای سودآور برای پیمانکاران و گروههای خاص و زیانآور برای سلامت جامعه برخواهند آمد. مضافا حسابداری مسئولیتهای اجتماعی علاوهبر آلودگی محیط زیست، توزیع ناعادلانه درآمد، افزایش بیکاری و پیامدهای آن را نیز دربر گرفته و از این طریق حسابداری سهم خود را در ارائه راهحل برای حل مسائل اجتماعی ادا خواهد کرد. شاخه اصلی حسابداری مسئولیتهای اجتماعی همانا حسابداری زیستمحیطی است. حسابداری زیستمحیطی شامل مجموعه فعالیتهایی است که موجب افزایش توان سیستمهای حسابداری در جهت شناسایی، ثبت و گزارشگری آثار ناشی از تخریب و آلودگی زیستمحیطی میشود.
در کشورهای پیشرفته که جان شهروندان ارزش دارد تأکید دارند از آنجایی که هر واحد تجاری عضوی از جامعهای است که در آن فعالیت میکند و به طور مستمر در تعامل با سایر اعضای جامعه است و با استناد به قراردادهای اجتماعی «نوشته و نانوشته» بین گروههای مختلف جامعه که برای حفظ منافع تمامی آحاد جامعه وضع شدهاند، ضرورت دارد، واحد تجاری از تعهدات و مسئولیتهای خود آگاه باشد و آنها را محدود به حفاظت منافع سهامداران نداند، بلکه تعهدات و مسئولیتهای دیگری در قبال سایر گروههای اجتماع از قبیل اعتباردهندگان، کارکنان، مشتریان و فروشندگان و گروههای موجود در جامعه و همچنین محیط زیست پیرامون خود احساس کند.
با کاربست حسابداری مسئولیتهای اجتماعی است که میتوان با اندازهگیری و گزارشگری حسابداری مسئولیتهای اجتماعی تأثیرات متقابل واحد تجاری و جامعه پیرامونیاش، عملکرد و تعهدات اجتماعی شرکتها و نهادهای اقتصادی را نمایش داد. بدون شک مفاهیم حسابداری اجتماعی و حسابرسی اجتماعی از فرهنگ و ادبیات اقتصاد مشارکتی استخراج شده زیرا این مفاهیم در قلمرو نظام اقتصاد رفاه اجتماعی تعریف و معنیدار میشوند.
به همین علت گفته میشود «حسابداری علم مهندسی ساختوساز مالی یک کشور و حسابرسی علم مهندسی نظارت بر این ساختوساز مالی به شمار میرود». بررسی اجمالی پدیده حسابداری مسئولیت اجتماعی و موانع پیشروی گسترش آن در ایران نشان میدهد که برخی گروههای ذینفع با ایجاد موانع قانونی و اجرائی عالمانه و عامدانه، بهخصوص از طریق دولتیکردن حرفه حسابرسی و کاهش حقالزحمه حسابرسی و یا در کنترل قراردادن حسابرسان از بابت حقالزحمه، مانع اجرا و گسترش این نوع حسابداری و حسابرسی اجتماعی شدهاند.
چراکه با توضیحات پیشگفته ذینفعان اجازه افشای عملکرد نادرست اقتصادی خود را به حسابداران و حسابرسان نخواهند داد تا شهروندان آگاه شوند چه مصائبی بر آنها قرار است روا شود؟! مگر آنکه شهروندان آگاه به حقوق شهروندی خود این نوع حسابداری و حسابخواهی را مطالبه کنند. واقعیت این است که ارائه خدمات متنوع حسابداری و حسابرسی به ویژه در حوزههای منافع عمومی نیازمند آموزش و مهارتهای خاص و استفاده از ابزارهای نوین بوده که با حقالزحمه فعلی حسابرسان که مشابه حقالزحمه اصلاح سر و صورت است نمیتوان انتظار صدور اینگونه گزارشات را از حسابداران و حسابرسان حرفهای داشت. اگر هدف از حسابداری مسئولیت اجتماعی آن باشد که مؤسسات و بنگاههای اقتصادی بدانند که چون فعالیت آنها تأثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی دارد، پس باید فرایند فعالیت آنها به گونهای باشد كه زیانی به جامعه تحمیل نشود و در صورت تحمیل زیان، مؤسسات و بنگاههای مذکور ملزم به جبران آن باشند.
بدون شک گام اول اجرای تعهدات اجتماعی بنگاهها الزام به اجرای قوانین و مقررات حاکم بر فعالیت تجاری نیز هست اما مهمترین خصیصه حسابداری مسئولیت اجتماعی گزارشگری همزمان فعالیتهای تجاری و غیرتجاری است که در مؤسسات و بنگاههای اقتصادی صورت میگیرد که امروزه با واژگان گزارشگری پایداری در جهان شناخته شده است. این نوع گزارشگری شامل مقولاتی همچون معاملات اجتماعی، سود اجتماعی، ذینفعان اجتماعی، سرمایه اجتماعی و خالص داراییهای اجتماعی است که باعث میشود دولتها در اجرای حکمرانی خوب موفق شوند.