نوسانهای شاخص سهام در نه ماه گذشته، صعود تاریخی شاخص قیمت به اعدادی بیش از دو میلیون واحد در چهارماههی ابتدایی سال و افول کموبیش دایمی و پیوستهی آن طی ماههای بعدی که حتی از بسیاری از پیشبینیها در مورد کف قیمتی بازار بورس فراتر رفت این پرسش را در برابر فعالان بازار سرمایه مطرح میکند که نهادهای نظارتی در این میان چه وظایفی برعهده داشتهاند و اگر این وظایف بهدرستی انجام میشد آیا شاهد چنین فرازوفرد غیرمتعارفی صرفاً طی چند ماه در بازار میبودیم.
بر این اساس، در آخرین شمارهی فصلنامهی حسابدار رسمی نقش و سهم حرفهی حسابرسی در نوسانات این بازار را کالبدشکافی کردیم. بهراستی کدام عوامل نوسان تاریخی شاخص در ماههای اخیر را رقم زد؟ حسابرسانِ ناشران اوراق بهادار در این میان چه وظایفی برعهده داشتهاند؟ و چرا به هنگام افول شاخصها همواره شاهد تأکیداتی یکسویه بر عواملی مانند «کیفیت حسابرسی» بودهایم.
در این میان بهطور مشخصتر پرسشهای زیر را با برخی از اعضای جامعه مطرح ساختیم. در فایلهای پیوست پاسخهای سیدامیرحسین ابطحی نائینی، کورش شایان، محمدرضا عربی مزرعهشاهی و سعید گلمحمدی را به نقل از حسابدار رسمی شمارهی ۵۱ ملاحظه خواهید کرد.
۱. روشن است که حسابرسان با اعتباردهی به صورتهای مالی نقش تعیینکننده در ایجاد اعتماد به بازار سرمایه دارند. اما گاه وجود بندهای متعدد در گزارشهای حسابرسی منجر به این میشود که این گزارشها عملاً آنها را دچار سردرگمی کند و یا حتی برای استفادهکنندگان قابلاتکا نباشد. بندهای متعدد و زیاد قبل از بند اظهارنظر، کثرت بندهای تأکید، بندهای نامفهوم و بندهای بدون اعلام آثار مالی یا حدود آثار مالی میتواند در عمل مانع از بهرهگیری استفادهکنندگان حرفهای از بخش بزرگی از اطلاعات صورتهای مالی شود و گفته میشود در مواردی تعدیل صورتهای مالی با توجه به بندهای گزارش حسابرسی عملاً امکانپذیر نیست. روشن است که در چنین حالتی صورتهای مالی همراه گزارش حسابرس قادر نیست راهنمایی کفایتبخشی برای سرمایهگذار و یا سایر ذینفعان ارائه کند. اولاً چنین وضعیتی تا چه میزان بر گزارشگری مالی ناشران اوراق بهادار و گزارشهای حسابرسی مربوط به آنان حاکم است؟ ثانیاً چهگونه میتوان زبان گزارشهای حسابرسی را برای عموم سرمایهگذاری قابل استفاده ساخت تا عموم سرمایهگذاران درک و دریافت درستی از این گزارشها داشته باشند؟
۲. آموزش دایمی و پیوسته و بهروز حسابرسان و کارکنان حرفهای مؤسسات نقش مهمی در ارتقای حرفه حسابرسی دارد. واحد آموزش و تحقیقات جامعهی حسابداران رسمی ایران نیز طی سالهای اخیر به فعالیتهای گستردهای در این زمینه دست زده است. این فعالیتها را تا چه اندازه ثمربخش میدانید و چه ضعفهایی در آموزش حرفهای جامعه مشاهده میکنید؟ چهگونه میتوان این آموزش را ارتقا داد.
۳. کنترل کیفیت جامعه تا چه اندازه در ارتقای حرفهی حسابرسی مؤثر بوده است؟ نقاط ضعف و قوت کنونی فرایند کنترل کیفیت جامعه چیست؟ تا چه حد برخورد انضباطی میتواند به ارتقای کیفیت گزارشگری مالی بینجامد و ارزیابی شما از آرای انضباطی صادره توسط نهادهای نظارتی اعم از سازمان بورس و اوراق بهادار و یا هیأتهای انتظامی چیست؟
۴. عوامل مختلفی نوسان در بازارهای مالی را رقم میزند. از عوامل ناشی از شرایط کلان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی تا عوامل درون بنگاهها. در این میان، اما گاه شاهد تأکید یکسویهای بر حرفهی حسابرسی و ضعف آن هستیم. کیفیت حسابرسی ناشران اوراق بهادار تا چه حد قادر به تبیین وجود نوسانهای غیرعادی در بورس اوراق بهادار است؟ آیا ایجاد صفهای طولانی خرید اوراق بهادار و مدتی بعد ایجاد صفهای فروش صرفاً ناشی از ضعف در کیفیت حسابرسی شرکتها بوده است؟ چرا به جای دیدگاههایی کلاننگر و جامع و مشاهدهی منظومهی گستردهی عوامل نظارتی در چرخهی گزارشگری در مواقع افول بازار صرفاً بر کیفیت حسابرسی در حلقهی پایانی این چرخه تأکید میشود؟
فایلهای مرتبط در این خصوص را ذیلا ملاحظه فرمائید: