
به موجب پاسخ یاد شده، این اوراق، مشابه چکهای دریافتی در مقابل مطالبات بوده و باید بهعنوان اسناد دریافتنی تجاری محسوب شوند. به موجب پاسخ سازمان حسابرسی:
۱- اوراق یاد شده باید به ارزش اسمی اندازهگیری و بر حسب تاریخ سررسید در سرفصل دریافتنیهای کوتاه مدت یا بلندمدت در صورتهای مالی منعکس شوند.
۲- در یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی، مشخصات اوراق شامل نوع، تعداد، مبلغ اسمی هر برگ، تاریخ سررسید و نرخ سود به همراه ارزش بازار اوراق، در صورت وجود، افشا شود.
۳- هرگونه سود تعلق گرفته به این اوراق که به مثابه جبران تاخیر در وصول مطالبات است، در زمان تحقق، در سرفصل سایر درآمدها و هزینههای غیر عملیاتی با عنوان «درآمد اوراق» منعکس میشود.
۴- اگر اوراق قبل از سررسید به مبلغ کمتری از مبلغ اسمی به فروش برسد، تفاوت بهعنوان زیان فروش اوراق در سرفصل «هزینههای اداری و عمومی» منعکس میشود.
۵- جریانهای نقدی حاصل از دریافت وجه اصل و سود اوراق یا فروش آن، در زمره جریانهای نقدی عملیاتی در صورت جریان وجوه نقد طبقهبندی میشود.
پاسخ کمیته فنی سازمان حسابرسی در موارد زیر قابل تامل است:
۱- به موجب استانداردهای حسابداری، مطالبات و اسناد دریافتنی باید به ارزش بازیافتنی اندازهگیری و گزارش شوند. در صورتی که به موجب پاسخ کمیته فنی سازمان حسابرسی، اوراق مزبور نوعی دریافتنی تلقی شوند، اندازهگیری اوراق به مبلغ اسمی نمیتواند اطلاعات مربوطی در مورد ارزش آن در اختیار استفادهکننده قرار دهد. به کارگیری احتیاط به منظور عدماندازهگیری داراییها و درآمدها به مبلغی بیش از واقع نیز ضرورت اندازهگیری این اوراق به ارزش بازیافتنی (ارزش بازار) را اثبات میکند؛ به خصوص در شرایطی که این اوراق در عمل، عمدتا به مبالغی کمتر از مبلغ اسمی مبادله میشوند.
۲- هرچند افشای اطلاعات در مورد این اوراق به گونهای که در پاسخ کمیته فنی سازمان حسابرسی آمده است، اطلاعات مفیدی برای استفادهکنندگان فراهم میآورد، ولی انحراف از استانداردهای حسابداری با افشای اطلاعات در صورتهای مالی، جبران نمیشود.
۳- در پاسخ کمیته فنی سازمان حسابرسی، شناسایی زیان اوراق صرفا هنگام فروش قبل از سررسید پیشبینی شده است؛ در حالی که به نظر میرسد انعکاس زیان کاهش ارزش این اوراق در مقاطع گزارشگری، اطلاعات مفیدتری را برای استفادهکنندگان فراهم میکند. همچنین انعکاس زیان فروش در سرفصل هزینههای اداری و عمومی، مطابق پاسخ کمیته فنی سازمان حسابرسی صحیح به نظر نمیرسد. همانطور که اضافه دریافتی متعلق به اوراق، طبق استانداردهای حسابداری و نظریه فوق، باید در سرفصل درآمدهای غیرعملیاتی گزارش شود، انعکاس زیان فروش اوراق یا کاهش ارزش آن نیز در سرفصل هزینههای غیرعملیاتی مناسب به نظر میرسد.
۴- طبقهبندی جریانهای نقدی حاصل از دریافت سود اوراق در زمره جریانهای نقدی عملیاتی در صورت جریان وجوه نقد نیز با توجه به ضرورت افشای سود و زیان نگهداری یا فروش اوراق در سرفصل هزینهها و درآمدهای غیرعملیاتی، صحیح به نظر نمیرسد و سرفصل مناسب برای انعکاس آن، بازده سرمایهگذاریها و سود پرداختی بابت تامین مالی است.
با توجه به چهار نقد مطروحه بالا نسبت به پاسخ کمیته فنی سازمان حسابرسی در مورد اندازهگیری و گزارشگری اسناد خزانه اسلامی، اوراق مشارکت و اوراق مشابه در صورتهای مالی که به منظور تسویه مطالبات از کارفرمایان دریافت میشود، به نظر میرسد این پاسخ به لحاظ انطباق با استانداردهای حسابداری و نیز مفاهیم نظری گزارشگری مالی نیازمند بازنگری است. طبعا استفاده کمیته فنی سازمان حسابرسی از ظرفیتهای جامعه حسابداران رسمی ایران به خصوص در حوزه فنی و استانداردها در پاسخ به پرسشهای اینچنین، میتواند بر کیفیت خروجیهای این کمیته تاثیری اساسی داشته باشد.
سلام در خصوص نحوه ثبت اوراق به نظر میرسد هنوز چند نکته بدون پاسخ مانده که لازم است به انها نیز پاسخ داده شود
۱- معمولا مبلغی که پس از نقد شدن اوراق مشارکت (اوراق اخزا) بدست می آید کمتر از مبلغ صورتحساب فروش و یا خدمات صادره میباشد با توجه به اینکه هزینه تنزیل از ته جمع فاکتور کسر میشود لذا این مسئله موجب تغییر در میزان مالیات ارزش افزوده دریافتی از مشتری میشود لذا مابه التفاوت مالیات ارزش بایستی توسط فروشنده پرداخت شود.
۲- با توجه به توضیح بند ۱ مبلغ وصولی بابت فروش هم کمتر از میزان فاکتور خواهد شد این مسئله بویژه در زمانی که مالیات بصورت علی الراس محاسبه میشود موجب افزایش مالیات عملکرد میگردد در حالیکه با توجه به دستورالعمل های دارایی هزینه تنزیل اوراق ، هزینه قابل قبول خواهد بود اما در زمان محاسبه مالیات به روش علی الراس این مسئله فراموش خواهد شد.
۳-با توجه به توضیحات ۲ بند فوق به نظر میرسد شاید اصلاح از بابت مبلغ فروش در دفاتر نیز ضرورت پیدا کن بویژه در مواردی که اختلاف فاکتور بامیزان وصولی قابل توجه باشد.