نرم افزارحسابداری صدگان

اکونومیست:هراس از سقوط اقتصاد چین

0 796

حسابداراپ

شاید نگرانی ها در مورد اقتصاد چین بیش از حد لازم باشد اما سرمایه گذاران حق دارند که عصبی باشند.


به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از اکونومیست، بار دیگر در پی بزرگترین افت یک روزه بازار بورس چین که از سال ۲۰۰۷ بی سابقه بود، دل پیچه ها آغاز شد؛ حتی رسانه های دولتی چینی بیست و چهارم آگوست را «دوشنبه سیاه» خواندند. از رند آفریقای جنوبی تا رینگیت مالزی، ارزهای بازارهای نوظهور سقوط را تجربه کردند. قیمت کالاهای مصرفی به سطوحی سقوط کرد که از سال ۱۹۹۹ بی سابقه بود. این روند به بازارهای غربی نیز سرایت کرد. شاخص داکس آلمان تا بیش از ۲۰ درصد پائین تر از نقطه اوج خود سقوط کرد. بازارهای آمریکایی نیز بی نصیب نماندند: جنرال الکتریک در یک مرحله، بیش از ۲۰ درصد افت کرد.

بازارهای جهان ثروتمند بخشی از توازن شان را پس گرفته اند. اما هنوز سه ترس بزرگ باقی است: اینکه اقتصاد چین عمیقا دچار مشکل شده؛ اینکه بازارهای نوظهور در برابر یک بحران تمام عیار آسیب پذیر هستند؛ و اینکه روند طولانی بالا بردن قیمت در بازارهای جهان ثروتمند پایان یافته است. برخی ابعاد این نگرانی ها با اغراق همراه بوده و برخی دیگر نابجا بوده اند. با این حال، ترس هفته گذشته این پیام دلسردکننده ای را با خود دارد که اضطراب و تشویش در اقتصاد جهانی واقعی است.

چین، جایی که قیمت سهم ها همچنان رو به سقوط است، منبع سرایت محسوب می شود. طی ماه جاری که از ارزش یوان کاسته شد، حدود پنج تریلیون دلار از بازارهای جهانی سهام محو شده است. این تغییر در کنار زنجیره ای از ارقام بد اقتصادی و تلاش های نافرجام مقامات برای متوقف کردن روند نزولی بورس چین، به ترس ها در مورد سقوط دومین اقتصاد بزرگ جهان دامن زده است. صادرات رو به کاهش بوده است. بازار سهام از ماه ژوئن که در اوج بود، بیش از ۴۰ درصد ارزش خود را از دست داده است.

با این حال افراد بدبین فراتر از اینها رفته اند. بازار املاک برای اقتصاد چین بسیار مهمتر از بازار سهام است. املاک یک چهارم تولید ناخالص داخلی را شکل می دهد و ارزش آن زیربنای سیستم بانکداری است؛ طی چند ماه گذشته قیمت ها و مبادلات در شرایط سالم تری بوده اند. آینده چین در دست خریدارانش است، نه صادرکنندگان و خدمات، درآمدها و مصرف انعطاف پذیر هستند. پس از کاهش نرخ بهره طی هفته گذشته، نرخ یک ساله هنوز در حدود ۴.۶ درصد مانده است. این اقتصاد رو به کندی است اما حتی رشد پنج درصدی سال جاری بیسش از ۱۴ درصد رشد چین در سال ۲۰۰۷ به بازده جهانی خواهد افزود.

پندار سیستم

چین دچار بحران نشده است. با این حال توانایی اش برای اجرایی کردن یک دستور در اقتصاد بازار بیش از هر زمانی زیر سوال است. ترس های ناشی از شرایط چین به یک نگرانی دیگر نیز دامن زده است- اینکه ممکن است بازارهای نوظهور در آستانه تجربه دوباره بحران مالی آسیا در سال ۹۸-۱۹۹۷ قرار بگیرند. شباهت هایی وجود دارد: به خصوص خروج سرمایه از بازارهای نوظهور به دلیل دورنمای سیاست های سختگیرانه پولی در آمریکا. اما درس هایی که بحران آسیا به جهان داد، به خوبی آموخته شده است. بسیاری از ارزها دیگر محدود نیستند و حالت شناور دارند. اکثر کشورها در آسیا دارای ذخایر ارز خارجی قابل توجه و مازاد حساب جاری هستند. سیستم بانکداری آنها نسبت به گذشته اتکای کمتری به طلبکاران خارجی دارند.

اگر در مورد این نگرانی اغراق شده باشد، در مورد دیگر نگرانی ها اینطور نیست. اقتصاد کند چین، بازارهای نوظهوری مانند برزیل، اندونزی و زامبیا را با خود به زیر می کشد. از حالا به بعد، تقاضایی که از سوی چین شکل می گیرد از بخش خدمات خواهد بود. عرضه مازاد به دلایل دیگری نیز بر قیمت کالاهای مصرفی اثر خواهد گذاشت.

برای مثال، افت قیمت نفت بازتابی از مازاد تولید عربستان و جهندگی تولیدات شل آمریکا نیز هست. ارزهای رو به افت به فشار بر شرکت های بازارهای نوظهوری که دارای درآمد با ارز محلی و بدهی دلاری هستند، می افزایند. اساسا رشد بازارهای نوظهور از سال ۲۰۱۰ روندی کند داشته است. کشورها از بزریل گرفته تا روسیه شانس اجرای اصلاحات در جهت تقویت تولیدات را از دست دادند و حال ضربه می خورند. هند نیز از این قاعده مستثنی نیست.

جهان ثروتمند کمترین دلایل را برای ترس از کند شدن اقتصاد چین دارد. صادرات آمریکا به چین سال گذشته کمتر از یک درصد تولید ناخالص داخلی بود. اما این کشور به طور کامل هم ایمن نیست و آلمان به عنوان موتور اقتصادی اتحادیه اروپا، بیش از هر کشور اروپایی عضو اتحادیه اروپا به چین صادرات دارد.

وظیفه سختی که غرب و ورای آن بر عهده دارند، افزایش تولیدات است. اعتبار فراوان و گسترش بی امان چینی باعث شد جهان برای سال ها تنبل شود. حال رشد اقتصاد جهان به دولت هایی بستگی دارد که باید تصمیمات سختی در همه زمینه ها، از اصلاحات مالی تا مخارج زیرساختی اتخاذ کنند. و این درسی سخت از ترس بحران چین است.



محل تبلیغ شما

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.