مترجم ساراگلچین
تامین مالی جمعی (crowdfunding) به معنای فراهم آوردن سرمایههای اندک از اشخاص گوناگون برای راهاندازی یک کسبوکار است.
تامین مالی جمعی از امکان دسترسی آسان به شبکههای گوناگون فامیل، دوستان و همکاران از طریق شبکههای اجتماعی چون فیسبوک، توییتر و لینکدین استفاده میکند و به کسبوکار اجازه میدهد از این مسیر حرفهای خود را زده و سرمایهگذار جذب کند. تامین مالی جمعی این ظرفیت را دارد که شعاع دایره سنتی سرمایهگذاری را بزرگتر کرده و کارآفرینی را افزایش دهد.
تاریخچه
تامین مالی جمعی تاریخچهای غنی و طولانی دارد و ریشهاش به اوایل قرن هجدهم میلادی بازمیگردد، اما شکل مدرن آن در اواخر قرن بیستم و مشخصا از سال ۱۹۹۷ میلادی رونمایی شد و فعالیتهای مربوط به آن هنوز هم ادامه دارد. در این سال یک گروه موسیقی راک بریتانیایی هزینه انجام یکی از تورهای خود را از راه اهدای کمک مالی از سوی طرفدارانشان جمع کرد. در سال ۲۰۰۰ وبسایت ArtistShare با الهام از این ایده خلاقانه پلتفرمی برای ارتباط هنرمندان و طرفدارانشان ایجاد کرد. این کار سرآغاز شکلگیری پلتفرمهای دیگر برای تامین مالی جمعی بود. در سال ۲۰۰۶ عبارت crowdfunding یا همان تامین مالی جمعی به واژگان مورد استفاده راه پیدا کرد و سرانجام توانست بهصورت چارچوب یافته شناخته شود.
اما این نوع از جذب سرمایه در سال ۲۰۰۹ به یک منبع تامین مالی عمده و مهم تبدیل شد. تامین مالی جمعی به سرعت به یک راهکار محبوب برای سرمایهگذاران تبدیل شد چراکه میتوانست ایدهها را ارزشگذاری کند، آنها را در معرض دید عموم قرار دهد و سرمایه مورد نیاز را جذب کند. یکی از بزرگترین مزایای این نوع جذب سرمایه دسترسی ساده و بدون دردسر به آن است.
مدلهای گوناگون و تفاوتهای آنها
تامین مالی جمعی با چهار مدل انجام میشود: پاداش، اهدا، مشارکت، قرض.
پاداش: هدیهای در برابر سرمایه تامین شده گرفته میشود یا خدمات و محصولات خریداری میشود.
اهدا: سرمایه بدون چشمداشت در اختیار صاحب ایده گذاشته میشود.
مشارکت: مشارکتکنندگان سهمی از کسب وکار دریافت کرده و در سود و زیان آن شریک میشوند.
قرض: سرمایه با سودی از پیش تعیین شده بهصورت قرض یا وام به ایده پرداز داده شده و صاحب کسبوکار مبلغ را کمکم بازپرداخت میکند. این کار گاهی بهصورت قرضالحسنه هم پرداخت میشود.
چالشها
تامین مالی جمعی اگرچه در میان مردم جهان بسیار محبوب است و روشی جذاب برای جذب سرمایه به شمار میآید، دارای چالشهایی نیز هست. در این روش که البته نمونههای بسیاری از موفقیتهایش وجود دارد، همه چیز به همان سادگی که تصور میشود، پیش نمیرود. برخی از چالشهای این راه را میتوان اینگونه فهرست کرد:
انتخاب پلتفرم درست
اگرچه تمامی پلتفرمهای موجود برای تامین مالی جمعی یک هدف را دنبال میکنند اما هر یک قابلیتهای خاص خود را دارند. هدف همه این پلتفرمها افزایش سرمایه مورد نیاز برای یک کسبوکار بهصورت آنلاین از راه کمکهای مالی و منابع گوناگون است.برخی از پلتفرمها ایجاد میشوند تا بتوانند مبالغ اندکی برای شروع سرمایهگذاری در کسبوکارهای کوچک فراهم کنند، اما رقمها در برخی دیگر از این وبسایتها میلیونی است و به درد کسانی میخورد که سرمایه اولیه بیشتری نیاز دارند. میزان قابلیت وبسایت برای جذب سرمایههای جمعی، نوع سرمایهگذاران فعال در آن وبسایت، حوزههایی که پورتال موردنظر در آنها فعال است و. . . از جمله نکاتی است که برای تامین مالی جمعی باید به آن توجه داشت.
برنامهریزی واقعگرایانه برای هدف و داشتن برنامه زمانی
بسیاری از کارآفرینان بهویژه تازهواردها به عرصه تامین مالی جمعی، فکر میکنند هر آنچه سرمایه میخواهند میتوانند از راه تامین مالی جمعی بهدست آورند. حال آنکه همیشه همه چیز آنطور که ما میخواهیم پیش نمیرود و ممکن است موانعی در این مسیر پیش آید. به همین دلیل نیاز به برنامهریزی واقعگرایانه و داشتن برنامه زمانی درست بهشدت احساس میشود. مثلا اینکه کی شروع به جمع کردن پول از این طریق کنید و چقدر انتظار جمع شدن پول را داشته باشید. اما کارآفرینان اغلب قاعدهای کلی برای این کار ندارند.
جلب توجه
خب! شما ایده خوبی دارید، دوستان، آشنایان و اطرافیان هم آن را عالی و بزرگ میدانند. به نظرتان این بدان معنا است که میتوانید کمپینی برای جذب سرمایه آنهم بهصورت اهدای سرمایه ایجاد کنید؟ باید در جریان باشید که لزوما اینطور نیست. پیش از اینکه کمپینی برای تامین مالی به این روش راه بیندازید، کارهای زیادی باید برای جلب توجه دیگران و ایجاد علاقه در آنها ایجاد کنید. سایرین تا به پروژه شما علاقه نداشته باشند، یک ریال بابتش سرمایه نمیگذارند. یکی از بهترین ابزارها برای ایجاد این علاقه شبکههای اجتماعی هستند.
مزایا و خطرات
مدل جذب سرمایه بهصورت تامین مالی جمعی مثل هر مدل سرمایهگذاری دیگری از جهتهای گوناگون مزیت و خطر دارد.
مزایا
* در این روش شانس به ایدهها یا محصولاتی رو میکند که در سایر چرخههای سنتی و قدیمی سرمایهگذاری حتی فکر کردن به سرمایهگذاری برای آنها ممکن است خندهدار باشد.
* سرمایهگذار این روش جزو نخستین کسانی است که از خدمات یا محصولات حاصل از این سرمایهگذاری بهره میبرد.
* تامین مالی جمعی به شما اجازه میدهد نهتنها در یک محصول یا یک نوع خدمات بلکه در انگیزهها و جنبشها هم سرمایهگذاری کنید.
* مشارکت بهعنوان عضوی از یک گروه به شما اجازه میدهد پول کمی بگذارید اما منافع یک پروژه بزرگ نصیبتان شود.
این مزایا هر کسی را ترغیب میکند به سوی تامین مالی جمعی برود. اما پیش از اینکه کمربندهایتان را محکم کنید، ریسکهای ماجرا را هم در نظر بگیرید.
ریسکها
* بزرگترین ریسک کار این است که پروژهها یا جنبشهایی از این دست احتمالا به نتیجه واقعی خود نمیرسند.
* انتخاب پلتفرم برای سرمایهگذاری به روش تامین مالی جمعی کار چندان سادهای نیست. باید پلتفرمی را برگزینید که درباره سرمایهگذاریهای معمول مثل شما فکر کند. به این معنا که بداند پروژه ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد. در واقع سرمایهگذاری به این شیوه ضمانت اجرایی محکمی برای بازگشت ندارد.
* خیلی پیش میآید که مردم محصول ارائه شده از این نوع سرمایهگذاری را پشتیبانی میکنند. چون به آنها قول داده شده نخستین کسی هستند که محصول به دستشان میرسد. اما این موضوع زمانی ریسک نیست که محصول بهصورت واقعی وارد بازار شود. در واقع مردمی که محصول اولیه را میگیرند ملاک تصمیمگیری نیستند.
و نتیجه اینکه…
تامین مالی جمعی اکنون در بسیاری از کشورهای توسعهیافته پذیرفته شده است. این روش بهعنوان یکی از راههای جذب سرمایه و سرمایهگذاری برای کسبوکارهای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرد. تامین مالی جمعی بهویژه برای کسبوکارهای کوچک و خرد قابلاستفاده است، چراکه اکثر ایدهپردازان در این مسیر سرمایه لازم برای کار خود ندارند و به این روشها میتوانند شرکتهای بزرگ و حتی چند ملیتی را ایجاد کنند.
منبع:فرصت امروز