- ACCPress.com – تازه های حسابداری - http://www.accpress.com/news -

بازار بورس؛ چوب دو سر طلا!

بورس، بازار سرمایه یا قلب تپنده اقتصاد هر کشور به شمار می‌رود. ضربان تند یا کند این قلب می‌تواند بیانگر وضعیت سایر اجزای اقتصادی و سیاسی آن کشور باشد.


به گزارش سرویس اقتصادی فرارو، ماه‌هاست که بازار سرمایه در ایران در حال تخلیه کردن هیجان و حبابی است که سال‌های گذشته در خود انباشته کرده است. زمانی که بنگاه‌های اقتصادی ایران با مشکلات مختلفی اعم از افزایش قیمت مواد اولیه، قیمت انرژی، محدودیت‌های بانکی و تحریم‌های بین‌المللی مواجه بودند، با کمال تعجب ارزش اسمی سهام این شرکت‌ها روز به روز در حال اوج‌گیری بود. مسئولین وقت بورس نیز با کمال اعتماد به نفس، وضعیت مذکور را نشانه‌ای از مدیریت مدبرانه خود در جذب سرمایه‌ها به سمت فعالیت‌های تولیدی عنوان می‌نمودند.

یکی از مهمترین موضوعاتی که چه به صورت هیجانی و گذرا و چه به صورت بنیادی و پایدار بر شاخص بورس در ایران موثر بوده است، بحث تحریم‌های بین‌المللی و گفتگوهایی بوده که در سال‌های اخیر میان ایران و شش کشور قدرتمند جهان پیرامون این موضوع شکل گرفته است.

اما در بسیاری از مواقع این تاثیرگذاری منطبق بر انتظار ناظران و مفسرین این بازار نبوده است. نمونه بارز این موضوع در بالا مورد اشاره قرار گرفت که علیرغم تحریم‌های بین‌المللی، شاخص‌های مختلف بورس هر روز رکوردهای جدیدی به ثبت می‌رساند. همچنین باید به عدم تاثیر توافق لوزان بر شاخص‌ اصلی بورس اشاره داشت که رنگ سبز، تنها چند روز بر چهره این شاخص خود نمایی کرده و روند نزول مجدداً به عرصه بازگشت.

در این مطلب کوتاه سعی خواهد شد تا با توجه به واقعیت‌های اقتصاد ایران، وضعیت بازار بورس در سه سناریوی موفقیت در مذاکرات، شکست در مذاکرات و تمدید مجدد (!) این مذاکرات را مورد بررسی قرار دهد.

سناریوی سبز؛ موفقیت در مذاکرات و رفع تحریم‌ها؛

رفع مشکلات تجاری و بانکی ایران با جهان خارج، کاهش ریسک اقتصادی و سیاسی در ایران، امکان حضور سرمایه‌گذاران و شرکت‌های خارجی، رشد تجارت خارجی، امکان دسترسی به بخشی از منابع ارزی مسدود شده و … از جمله مهمترین آثار اقتصادی توافقی خواهد بود که طی آن تحریم‌های مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای مرتفع گردد.

بر اساس شنیده‌ها، تحریم‌های وضع شده بر اقتصاد ایران بر اساس جدول زمانی و با توجه به پایبندی ایران به مفاد توافقنامه انجام خواهد گرفت. بنابراین ظهور آثار مثبتی که در بالا ذکر گردید، ممکن است سال‌ها به طول بیانجامد. اما با درجه بالایی از اطمینان می‌توان بیان داشت که رفع نگرانی‌ها از برنامه هسته‌ای ایران، فضای کسب‌و‌کار در ایران را بهبود بخشیده و ظرفیت به فعلیت رسیدن پتانسیل‌های کشور را افزایش خواهد داد. اما آنچه درباره واکنش بازار سرمایه به این توافق می‌توان انتظار داشت، واکنش به شدت هیجانی در زمان اعلام و فروکش کردن این هیجان پس از دوره‌ای کوتاه می‌باشد.

یقیناً این توافق می‌تواند انتظارها برای تصمیم‌گیری در میان فعالین اقتصادی و سرمایه‌گذاران را پایان دهد. افزایش امنیت ذهنی در میان سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی، امکان تحلیل بهتر و با خطای کمتر را برای مفسران و مشاوران اقتصادی فراهم خواهد نمود.

بازار بورس در میان مدت و بلند مدت به تغییرات مثبت فضای اقتصادی واکنش نشان داده و با مشهود شدن آثار رفع تحریم‌ها بر شرایط واقعی تولید و تجارت، می‌توان انتظار رشد غیر هیجانی در بورس را داشت.

صنایع و شرکت‌های مختلف در این وضعیت از جایگاه متفاوتی برخوردار خواهند بود. صنایعی که بخش عمده‌ای از تولیداتشان صادراتی بوده و یا مواد اولیه و یا واسطه وارداتی دارند، از رفع تحریم‌ها بیشترین نفع را خواهند برد. البته موضوعی که نباید از آن غفلت نمود، نرخ ارز است. بهبود فضای تجاری، رفع محدودیت‌های صادراتی و دسترسی ایران به منابع بلوکه شده ارز، امکان افزایش عرضه ارز را به دنبال دارد. هر چند بانک مرکزی، روی خوشی به کاهش نرخ ارز نشان نداده است، اما کاهش نرخ ارز می‌تواند ارزش صادرات محصولات شرکت‌های مذکور را کاهش دهد.

سایر صنایع نیز از طریق تسهیل دسترسی به منابع داخلی و خارجی، دانش روز و افزایش ظرفیت‌های صدور محصولات خود از این توافق بهره‌مند خواهند بود. در صورت ثبات در نرخ ارز، این آثار مثبت می‌تواند در قالب انگیزه‌های بیشتر صادرات برای بنگاه‌های مذکور متبلور شود. از این روی سهم بنگاه‌های فعال در این دسته نیز با احتمال بالایی افزایش خواهد یافت.

گروه سوم از صنایع، شامل بنگاه‌هایی می‌باشد که تولیدات آنان جایگزین خارجی داشته و رفع مشکلات تجاری، ممکن است پای رقبای خارجی را راحت‌تر به بازار ایران کشانده و مصرف‌کننده نیز کالای خارجی را ترجیح دهد. این صنایع که انواع کالاهای واسطه، نهایی و حتی مواد اولیه تولید می‌کنند، ممکن است بیشترین آثار منفی را از توافق احتمالی در این سناریو متحمل شوند.

با توجه به موارد مذکور می‌توان بر آثار مثبت، اما میان مدت و بلندمدت سناریوی اول بر بازار سرمایه امید داشت.

سناریو قرمز؛ شکست مذاکرات و افزایش تحریم‌ها

در صورتی که مذاکرات میان ایران و گروه‌ کشورها ۵+۱ منجر به حصول توافق جامع نگردد، (صرف نظر از اتفاقات مختلفی که ممکن است تا آن زمان رخ دهد) ریسک سیاسی و اقتصادی ایران برای ورود سرمایه‌گذاران و شرکت‌های خارجی افزایش خواهد یافت. بسیاری از پروژهایی که در بخش‌های مختلف اقتصاد ایران نیازمند تزریق منابع و تکنولوژی روز دنیا هستند، با مشکل مواجه شده و نرخ بازدهی و سود اقتصادی آنان نیز متاثر خواهد شد. شدت این تاثیر در پروژه‌های ملی (نظیر صنایع نفت و گاز) بسیار قابل توجه بوده و صنایع مرتبط با این بخش‌ها نیز در وهله بعد با تاثیر منفی مواجه خواهند شد. بنابراین شکست در مذاکرات می‌تواند بر ارزش سهام شرکت‌های مذکور که بخش مهمی از بازار سرمایه ایران را تشکیل می‌دهند اثر منفی و بلند مدت داشته باشد.

عدم توافق سیاسی و فنی میان ایران و ۶ قدرت جهان، می‌تواند شوک دوم قیمت ارز در دهه اخیر را به دنبال داشته باشد. افزایش مجدد قیمت ارز می‌تواند با تقویت انگیزه‌های سوداگرانه، همانند آنچه در سال‌های ۸۹ تا ۹۲ رخ داد، منابع اقتصادی را به سمت خود جذب نماید. افزایش ریسک فعالیت‌های اقتصادی، منابع مالی متمایل به این فعالیت‌ها را نیز دچار تردید کرده و خروج بیش از پیش سرمایه‌ها از بخش مولد و ورود به بازار دارایی‌های نامولد را سبب خواهد شد؛ چرا که این بازارها ریسک کمتری داشته و با فشار تقاضا در این بازارها، افزایش بیش از پیش قیمت‌ها در آن محتمل خواهد بود.

افزایش نرخ ارزهای خارجی، آثار متفاوتی بر بخش‌های واقعی اقتصاد ایران خواهد داشت. یکی از مهمترین آثاری که ممکن است تمام آثار منفی ناشی از تحریم‌ها در بورس را خنثی نموده و حتی به ایجاد حباب مجدد در این بازار منتهی شود، اثر افزایش نرخ ارز می‌باشد. افزایش نرخ ارز، منجر به افزایش ارزش اسمی دارایی‌های بنگاه‌های تولیدی شده و ارزش سهام این بنگاه‌ها نیز افزایش خواهد یافت.

آنچه تجربه بازار سهام نشان می‌دهد، واکنش شاخص‌ها در این بازار به تحریم‌ها و افزایش قیمت ارز به شدت افزایشی و مثبت بوده و تغییرات نرخ ارز، با مدت زمان کوتاهی در دارایی‌های این شرکت‌ها منعکس و قیمت سهام آن را افزایش می‌دهد. روند رو به رشد قیمت در بازار سهام، بخش دیگری از سرمایه‌های خارج شده از بخش‌های تولیدی و سرمایه‌های راکد در جامعه را به سمت خود جذب خواهد نمود. در وضعیت رکود اقتصادی و محدود شدن ظرفیت‌های تولید و تجارت در بخش واقعی اقتصاد، سهام چنین بنگاه‌هایی هر روز گرانتر از دیروز مورد مبادله قرار خواهد گرفت!

بنابراین می‌توان انتظار داشت که شکست در مذاکرات و عدم حصول توافق نهایی (جدای از واکنش منفی هیجانی روز‌های ابتدایی) حتی رشد شاخص و رونق گرفتن مجدد بازار سهام را نیز به دنبال داشته باشد! البته این افزایش همانند قبل، رشدی حبابی بوده و تناسبی با وضعیت واقعی تولید و اقتصاد نخواهد داشت.

سناریوی خاکستری؛ تمدید مذاکرات

شاید بدترین سناریو برای بازار سرمایه، تمدید مذاکرات برای دوره یا دوره‌های احتمالی بعدی است! وضعیتی که بازار سرمایه در حدود دو سال است آن را تجربه کرده و تمامی فعالان این بازار در وضعیت آماده باش برای تصمیم‌گیری قرار دارند. در این وضعیت اخبار و پیش‌بینی‌های انجام گرفته بر آینده سیاسی توافق می‌تواند به صورت هیجانی بر شاخص بورس و ارزش سهام شرکت‌های بورسی تاثیر مثبت و یا منفی بر جای گذارد.

طولانی‌تر شدن مذاکرات، ابهامات بر سر موفقیت این گفتگوی قرن را افزایش و فرایند استهلاک سرمایه‌ها در بورس را افزایش خواهد داد. به علاوه باید در نظر داشت که فعالیت کم رونق بازار بورس و کاهش معاملات انجام گرفته در این بازار، به صورت همزمان سودآوری و نقدشوندگی سهام را کاسته و انگیزه‌های لازم برای خروج از بازار سرمایه را افزایش خواهد داد. هرچند این سناریو نمی‌تواند به طول انجامد و در نهایت یکی از دو سناریوی اول محقق خواهد شد.

بنابراین می‌توان انتظار داشت که جدای از نتیجه‌ای که در مذاکرات هسته‌ای میان ایران و ۵+۱ حاصل خواهد شد، بورس به شدت تشنه خروجی مذاکرات است. به احتمال فراوان و در صورت تحقق پیش‌بینی‌های ذکر شده، شاخص‌های بورس واکنش مثبتی به موفقیت و شکست در مذاکرات نشان خواهد داد. موفقیت مذاکرات روند بلند مدت شاخص‌ها در بازار سرمایه را صعودی و شکست در مذاکرات نیز رشد حباب‌وار قیمت‌ها در این بازار را به دنبال خواهد داشت.

به نظر می‌رسد رفته‌رفته زمان ورود به بازار سرمایه فرا رسیده است!