نرم افزارحسابداری صدگان

بازار سرمایه خوشحال بازار پول ناراحت!

0 594

حسابداراپ

سوال اصلی در افزایش نرخ سود سپرده های بانکی در این است که وقتی حاشیه سود شرکت های فعال در بازار سرمایه به طور متوسط ۲۰ درصد است، چگونه صنایع می توانند وام با سودهای نزدیک به ۳۰ درصد دریافت کنند، اما همچنان سودده نیز باقی بمانند.


بدو! بدو! جا نمونی. فلان بانک سود بیشتری میده، پولمونو ببریم اونجا سود بیشتری بگیریم.

این گفتگویی است که طی هفته های اخیر در جامعه و میان افراد مختلف رد و بدل شده و در این شرایط بانک ها نیز برای برنده شدن در رالی افزایش نرخ سود سپرده ها، با یکدیگر به رقابت پرداخته اند؛ بطوریکه حتی سود حدود ۲۴.۵ درصد نیز برای سپرده های کم حجم و نرخ های بالاتر برای سپرده های پرحجم از سوی بانک ها پیشنهاد می شود و معلوم نیست آخر این رقابت تنگاتنگ به کجا ختم خواهد شد؟

سوال اصلی در افزایش نرخ سود سپرده های بانکی در این است که وقتی حاشیه سود شرکت های فعال در بازار سرمایه به طور متوسط ۲۰ درصد است، چگونه صنایع می توانند وام با سودهای نزدیک به ۳۰ درصد دریافت کنند، اما همچنان سودده نیز باقی بمانند.

اما در روزهای اخیر بحث بازگشت نرخ سود سپرده های بانکی به ۲۰ درصد به میان آمده که می تواند برای بازار سرمایه خبری مثبت باشد، اما این امر چندان خوشایند نظام پولی و بانکی نیست و شاید تعیین نرخ سود نزدیک به ۲۰ درصدی چندان به مذاق بانک ها خوش نیاید و رالی آنها را پایان بخشیده و در نهایت بخشی از نقدینگی را به سمت سایر بازارهای پربازده تر همچون بورس سوق دهد.

پندار سیستم

حال باید منتظر ماند و دید در خصوص این موضوع شورای پول و اعتبار چه نرخی را برای سود بانکی تصویب خواهد کرد و واکنش بازارهای پولی و مالی و به ویژه بازار سرمایه به این امر چگونه خواهد بود؟

البته در این راستا دو دیدگاه وجود دارد، گروه اول معتقدند اجرای سیاست کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی موجب افزایش سرمایه گذاری و به دنبال آن اشتغال و کاهش نرخ تورم می شود. حال آنکه گروه دوم معتقدند به دلیل بالا بودن نرخ تورم اجرای این سیاست، سرمایه گذاری و به دنبال آن اشتغال را افزایش نخواهد داد.

در بررسی آثار افزایش نرخ سود بانکی بر بازار سرمایه نیز می توان به چندین مورد اشاره کرد. در مورد اول، یکی از اثرات افزایش نرخ سود بانکی، هزینه های مترتب بر شرکت ها یعنی هزینه تأمین مالی بابت دریافت تسهیلات افزایش یافته و به کاهش حاشیه سود آنها منجر می شود که در نتیجه این امر ارزش سهام شرکت ها نیز به همین نسبت می تواند افت کند.

در وهله دوم، علاوه بر سودآوری، یک شاخصه از قیمت سهام، نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران است که با رشد نرخ سود بانکی و افزایش بازده مورد انتظار،نسبت قیمت به عایدی در بازار و افت قیمت سهام اتفاق می افتد.

افزون بر این ها، سود سپرده بانکی همواره به عنوان جایگزین سرمایه گذاری در بازار سرمایه مطرح است و با افزایش سود بانکی، بخشی از سهامداران با درجه ریسک گریزی بالاتر، سرمایه خود را از این بخش مولد اقتصاد خارج کرده و سرمایه گذاری بدون ریسک در بانک را بر کسب سود توأم با ریسک خرید و فروش سهام ترجیح می دهند. حال آنکه تصویب نرخ سود ۲۰ درصدی می تواند از خروج نقدینگی از بازار سرمایه ممانعت کرده و افزایش ارزش سهام شرکت ها را رقم بزند.

در پایان گفتنی است گرچه در تعیین نرخ سود بانکی در عمل به صورت دیکته ای عمل می شود، اما بایستی دید استدلال شورای پول و اعتبار بر چه اساسی است؛ کاهش یا افزایش نرخ سود بانکی؟ اما مسلم به نظر می رسد که تعیین تکلیف این موضوع می تواند به این وضعیت پایان بخشیده و با اتمام رقابت میان بانک ها، تکلیف سرمایه گذاران را نیز تا حد زیادی مشخص کند.


محل تبلیغ شما

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.