درخصوص فعالیتها و خدمات شرکتهای کارگزاری در ايران همواره حرف و حديثهاي زيادي رايج است كه البته اكثر شركتهاي كارگزاري در خصوص توضيح و تشريح اين مسايل با ترديد صحبت و سعي ميكنند محافظه كارانه به مشكلات اساسي شبكه كارگزاري بپردازند اما اغلب آنها بر اين باورند لزوم بازنگري در قوانين ميتواند تغييرات اساسي در خدمات كارگزاريها ايجاد كند كه با توجه به قوانين موجود، فعاليت آنها در بازار سرمايه محدوده شده است.
در همين حال برخي ديگر معتقدند تا زماني كه سرمايه گذاري در بين آحاد جامعه جايي نداشته باشد و موضوع سرمايه گذاري در كشور به جايگاه مطلوبي نرسد، چه بسا نميتوان انتظار داشت كه كارگزاريها پابهپاي ديگر موسسات بزرگ مالي رشد كنند. البته منتقدان در خصوص كوچك بودن شبكه كارگزاري در ايران ميگويند زماني كه بازار رقابتي نباشد، فعالان ميلي به ايجاد خلاقيت ندارند. اگر چه به باور اكثر مطلعان بازار، نميتوان به يقين گفت كه فضاي شبكه كارگزاري انحصاري است اما شواهد و شرايط موجود نشان ميدهد در فضاي انحصاري نميشود به فكر پيشرفت و بهرهوري بود.
درباره اجراي برخي از طرحها همچون رتبهبندي شركتهاي كارگزاري نيز توسط سازمان بورس تاكيد شده كه اين موضوع ميتواند به بهبود خدمات كمك كند اما چرايي در ايجاد شبكه و تغيير در قوانين ميتواند در گسترش شبكه كارگزاري موثر باشد.
در همين خصوص درباره فعاليتها و خدمات شركتهاي كارگزاري با يكي از مديران شركتهاي كارگزاري و يكي از كارشناسان بازار سرمايه به گفتوگو نشستيم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
رقابت وجود دارد اما بازاريابي جا نيفتاده است
عباس اسپيد با اشاره به اينكه وي به عنوان مديرعامل يك شركت كارگزاري تا حدودي ميتواند مشكلات اساسي شبكه كارگزاري را ببيند، درباره كوچك بودن شبکه کارگزاری و اينكه چرا در ایران شرکتهای کارگزاری پابهپاي دیگر نهادهای مالی رشد نکردهاند؟ گفت: با توجه به قوانين موجود، فعاليتهاي كارگزاريها در بازار سرمايه محدود شده است، شايد به واسطه همين مساله مهم، كارگزاريها نميتوانند، رشد كنند.
به اعتقاد مديرعامل شركت كارگزاري آگاه، در گذشته درآمد تمامي شركتهاي كارگزاري روزانه كمتر از ۱۰ ميليون تومان بود اما در شرايط فعلي و در سالهاي اخير پس از رونق بازار سرمايه و با تصويب قوانين جديد در جهت حمايت از بازار سرمايه، ابزارهاي متنوعي در بازار رايج شدند و با تنوع ابزارها، به صورت تدريجي كارگزاريها رشد بيشتري پيدا كردند.
وي با اشاره به اينكه اين برداشت كه «در مقايسه با ساير نهادهاي مالي شركتهاي كارگزاري بايد بزرگ تر شوند» صحيح است، گفت: شايد اينكه «صنعت كارگزاري پا به پاي ديگر نهادهاي مالي رشد نكردهاست» تا حدودي گزاره درستي باشد اما در گذشته شركتهاي كارگزاري محدود بودند به طوريكه در هر يك از شركتهاي كارگزاري تعداد پرسنل از ۴۰ تا ۵۰ نفر فراتر نميرفتند، اين در شرايطي است كه صنعت كارگزاري بزرگ شده و بزرگتر از اين هم خواهد شد و البته همه اين اتفاقها بستگي به توجه و اهميت به شبكه كارگزاري دارد.
عباس اسپيد درخصوص اينكه چرا شركتهاي کارگزاری در برخی از استانها شعبه ندارد؟ گفت: اولين دليل كلي اين است كه اساسا راهاندازي شعب براي كارگزاريها در شرايط فعلي صرفه اقتصادي ندارد، همچنين توانايي براي اينكه شعب كارگزاري ايجاد و اداره شوند وجود ندارد، چون به روز نشدهاند و البته متناسب با نيازهاي بازار، قوانين همسو نيز در اين حوزه به وجود نيامدهاند، به همين دليل اگر شركتهاي كارگزاري بخواهند به شهرهاي كوچك ورود پيدا كنند، آن هم بدون دسترسي مستقيم به بازار، چندان مطلوب نيست.
اسپيد با اشاره به اينكه دسترسي مستقيم شركتهاي كارگزاري به سامانه معاملات و به عبارت ديگر به روز بودن و آنلاين بودن آنها نيازمند مطالعه و تغيير قوانين در جهت حمايت از كارگزاريهاست زيرا اين وضعيت براي شبكه كارگزاري صرفه اقتصادي ندارد، افزود: البته در صورتي كه در فكر گسترش شبكه كارگزاري باشيم، قوانين بايد بازنگري شود.
اسپيد در خصوص انحصار شبکه کارگزاری در ایران و محرمانه بودن اطلاعات سهامداران شرکتهای کارگزاری گفت: شبكه كارگزاري در ايران انحصاري نيست، اگر چه تا حدودي وضعيت فرق كرده و نميتوان به صورت قاطع درباره اين گفته صحبت كرد اما رقابت واقعي و كاملي بين كارگزاران وجود ندارد. از طرفي شركتهاي سهامي خاص ملزم به افشاي اطلاعات و ليست سهامداران نيستند، اما شركتهاي سهامي عام ميتوانند اطلاعات خود را منتشر كنند.
به اعتقاد اسپيد، اغلب نهادهاي مالي مانند بانكها، بيمهها و ليزينگها محدوديت قانوني در خصوص ارائه اطلاعات ندارند به همين دليل ارائه اطلاعات آنها به دليل سهامي عام بودن به آساني مشخص و قابل اعلام است.
مديرعامل شركت كارگزاري آگاه در پاسخ به اين سوال كه ميگويند «شبكه كارگزاري در ايران هيچ گاه خدمتي ارائه نكرده و همواره زير نظر نهادهاي نظارتي به افزايش سطح خدمات ملزم شده است»، آيا درست است يا نه؟ گفت: اينكه بگوييم شبكه كارگزاري يا شركتهاي كارگزاري در ايران هيچ خدمتي ارائه نكردهاند، بيانصافي است. در كشور ما شبكه كارگزاري وابسته به قوانين بازار سرمايه است.
اسپيد در ادامه اظهار كرد: در قوانين گذشته، صندوقهاي سرمايه گذاري نبودند و تخلفهايي در بازار ديده ميشد اما همين شركتهاي كارگزاري زير لواي قوانين بازار سرمايه و با نظارت نهادهاي ناظر، بخشنامههايي را به تصويب رساندند كه باعث شد شركتهاي كارگزاري خدمات جديدي ارائه دهند. اين در حالي است كه قوانين مربوط به سبدگرداني، قوانين مربوط به خدمات مشاوره يا قوانين مربوط به صندوقهاي سرمايه گذاري همه در راستاي قانون بازار سرمايه در جهت استقبال فعالان از بازار سرمايه با محوريت شركتهاي كارگزاري بوده است.
به اعتقاد اسپيد، نقص و كاستي قوانين در برخي از بخشها و حوزهها باعث شده همچنان كمبودهايي به چشم بيايد. اما براي اينكه نگاه به شبكه كارگزاري در ايران عوض شود، نيازمند بازنگري قوانين هستيم.
اين كارشناس بازار سرمايه با اشاره به اجراي طرح رتبهبندي توسط سازمان بورس گفت: مطمئنا رتبهبندي و مقايسه شركتهاي كارگزاري به بهبود خدمات كمك ميكند و ميتواند تاثير قابل توجهي روي بازار داشته باشد.
به اعتقاد اسپيد، تاثير اين رتبهبندي ميتواند به همان نسبت در رشد و رونق شركتهاي كارگزاري موثر باشد. ايجاد شعب براساس قوانين موجود نيز ميتواند گسترش پيدا كند اگر اين فرآيند نيازمند توسعه زير ساختها و اهميت به مباحث الكترونيك و بخش آي تي است كه در هر صورت با فعاليت شركتهاي كارگزاري در همين راستا، اعطاي امتيازات ميتواند در رتبهبندي شركتها تاثيرگذار باشد.
اسپيد در پاسخ به اين سوال كه چرا در اکثر کشورهای پیشرفته، کارگزاران در ارائه خدمات مختلف در حال رقابت هستند، اما در ایران شركتهاي کارگزاري حتي نسبت به ارائه گزارش عملكرد ترديد دارند؟ گفت: شركتهاي كارگزاري در ايران هم رقابت دارند اما شدت آن شايد به مانند كشورهاي توسعه يافته نباشد. در واقع يكي از موضوعاتي كه باعث شده شدت رقابتها كم شود اين است كه بحث تبليغات در ايران جا نيفتاده است.
اسپيد در ادامه خاطرنشان كرد: قبول دارم كه شركتهاي كارگزاري در ايران فعال عمل نميكنند اما بازار رشد كرده و مطمئنا ميتوانند بازاريابي را انجام دهند. شركتهاي كارگزاري در خصوص معاملات آنلاين، صندوقها و … تبليغات منسجمي ارائه كردهاند، اما همواره سرعت رشد بازار از رشد كارگزاريها بيشتر بوده و همين موضوع باعث شده كارگزاران كمتر به اين سمت حركت كنند. اگر چه به صورت دورهاي، شركتهاي كارگزاري تبليغات خود را انجام ميدهند اما فضا براي انجام فعاليتهاي بيشتر در اين حوزه همچنان وجود دارد.
اسپيد در پايان با اشاره به اينكه محدوديتها در شبكه كارگزاري باعث شده اين شبكه تنها در شهرهاي بزرگ گسترش پيدا كند، افزود: تغييرات اساسي در چرايي ايجاد شبكه و تغيير قوانين به منظور لزوم دسترسي مستقيم به سيستم معاملات يا مكانهايي براي فروش يا خدمات صندوقهاي سرمايه گذاري ميتواند در راهاندازي و گسترش فيزيكي شعب يا نمايندگي كارگزاريها در ديگر شهرها يا استانها تاثير داشته باشد.
سرمايهگذاري در ايران، هنوز جايگاه مطلوبي ندارد
يكي از كارشناسان بازار سرمايه در خصوص مشکلات اساسی شبکه کارگزاری در ایران كه مهمترين آنها کوچک بودن آنها است، گفت: به طور کلی سرمایهگذاری در بازار سرمایه در ایران هنوز به جایگاه مطلوبی دست پیدا نکرده و ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم کارگزاریهای ما مانند بانکها رشد پیدا كنند.
محمد خيرآبادي افزود: به نظر ميآيد این توقع بیجایی است که ما انتظار داشته باشیم کارگزاریها مانند نهادهای بزرگ مالی رشد پیدا کنند و دلیل آن این است که سرمایهگذاری در بین آحاد افراد جامعه هنوز جای خود را پیدا نکرده است.
وي با تاكيد بر اينكه شرکتهای کارگزاری پا به پاي دیگر نهادهای مالی رشد نکردهاند، اظهار كرد: اغلب، مردم کشور ما ترجیح میدهند در ملک یا اوراق مشارکت یا … سرمایهگذاری کنند تا در بازار سرمایه کشور. دلایل این اتفاق هم بسیار است که از حوصله این بحث خارج است. در مجموع ميتوان گفت تا زماني كه بازار سرمایه ما به اندازه کافی بزرگ (عمومی) نشود، نمیتوان انتظار داشت کارگزاریها به اندازه موسسات بزرگ مالی رشد کنند. اما میتوان با ایجاد باجههایی به عنوان «باجه بازار سرمایه» در موسسات مالی مانند بانکها که پر رفت و آمد هستند، به تبلیغ و جذب سرمایهگذار پرداخت.
به اعتقاد خيرآبادي، درباره اينكه چرا شبکه کارگزاری در برخی استانها حضور ندارد؟ تصريح كرد: جواب این پرسش هم تا حدودی به سوال قبلی باز میگردد. زمانی که بازار سرمایه فراگیری عمومی ندارد، نمیتوان انتظار داشت، شعب مختلف در شهرهای گوناگون ایجاد شود.
وي افزود: ایجاد یک شبکه کارگزاری همانند یک واحد اقتصادی تابع قاعده عرضه و تقاضا است. در صورتی میتوان شعب کارگزاریها را افزایش داد که تقاضا به اندازه کافی در آن منطقه وجود داشته باشد. زمانی که تقاضا نیست طبیعتا عرضه هم صورت نخواهد گرفت.
اين كارشناس بازار سرمايه در خصوص پاسخ به اين سوال كه چرا شبکه کارگزاری ایران انحصاری و سهامداران شرکتهای کارگزاری محرمانه هستند آیا فکر نمیکنید شائبه رانت در این بین وجود داشته باشد؟ (در حالی که لیست سهامداران بانکها، بیمهها و لیزینگها مشخص و قابل اعلام است.) گفت: در رابطه با پاسخ به بخش ابتدايي سوال که شبکه و اعطای مجوز کارگزاری در ایران به سختی و انحصاری است میتوان اظهار كرد که این موضوع یکی از سیاستهای سازمان است که خوب یا بد بودن این موضوع میتواند قابل بحث باشد اما در رابطه با بخش دوم سوال بايد گفت: به طور کلی اطلاعات سهامداران شرکتهای سهامی خاص در دسترس عموم افراد قرار نمیگیرد. غالبا نیازی هم به این موضوع نیست اما به طور اخص سهامداران شرکتهای کارگزاری برای سازمان بورس مشخص و روشن است. در واقع اعضای هیات مدیره کارگزاریها با تایید صلاحیت از طرف سازمان بورس به عضویت هیات مدیره کارگزاریها درخواهند آمد.
وي در خصوص اينكه چرا شبکه کارگزاری ایران هیچ گاه خدمتی ایجاد نکرده و همواره تحت فشار نهادهای نظارتی تن به افزایش سطح خدمات خود داده است؟ تصريح كرد: یکی از ایراداتی که میتوان به انحصاری بودن شبکه کارگزاریها عنوان کرد در همین سوال نهفته است. زمانی که بازار رقابتی نباشد، فعالان بازار میلی به ایجاد خلاقیت ندارند. ضمنا باید این مطلب را هم مدنظر داشت که خدمات کارگزاریها با مجوز سازمان امکانپذیر است.
خيرآبادي درخصوص طرح رتبهبندی کارگزاران و تاثیر آن بر سطح خدمات کارگزاريها خاطرنشان كرد: مطمئنا از اقدامات خوب سازمان میتوان به این موضوع اشاره کرد زيرا باعث حرکت رو به رشد کارگزاریها شده است. این رتبهبندی نه تنها در بخشهای اداری مانند پذیرش، بایگانی و … موثر بوده بلکه در بخشهای کیفی ارائه خدمات به مشتریان مانند دسترسی مشتریان بر معاملات بر خط و… اثرگذار بوده است.
وي تاكيد كرد: این اتفاق باعث متنوع شدن سبد درآمدی کارگزاریها شده است. به عنوان مثال، کارگزاریها به مشاوره، حضور در بورسهای داخلی و جذب مشتریان جدید با توجه به رتبهبندی آنها نزد سازمان روی آوردهاند. مشتریان هم با توجه به رتبه کارگزاری میتوانند گزینه بهتر را برگزینند.
وي در پايان خصوص اينكه در اکثر کشورهای پیشرفته کارگزاران در ارائه خدمات مختلف در حال رقابت هستند در کارمزد تخفیف داده و برنامههای مدیریت دارایی را ایجاد میکنند چرا در ایران کارگزاران حتی از ارائه عملکرد خودداری میکنند چه برسد به رقابت؟ گفت: باید به طور کلی به موضوع انحصاری بودن پرداخت. هر فضایی که انحصاری باشد به فکر پیشرفت و بهرهوری نمیافتد. البته نمیتوان اظهار كرد فضا کاملا انحصاری است.
به اعتقاد خيرآبادي، صورت سوال را باید به گونه ای ديگر اصلاح کنیم، زيرا در معاملات عمده و بلوکی یا عرضههای اولیه شاهد رقابت بین کارگزاران هستیم و آنها سعی میکنند تخفیفهایی، از سهم کارمزد خودشان بدهند و البته به نظر من بايد در بخشي از سوال بازنگری شود زيرا شركتهاي كارگزاري تبلیغات میکنند اما تبلیغاتشان محدود به بازارهای بالقوه خودشان است، به عنوان نمونه، شاهد تبلیغات کارگزاریها در روزنامههای اقتصادی یا در هنگام برپایی نمایشگاه بورس هستیم.
منبع : دنياي اقتصاد