طنز مالیاتی
مصطفي باتقوا*
دو برادر بودند برادر الف و برادر ب، برادر الف بسيار كار كشته و مجرب در امور شركتداري به خصوص در ايران. برادر ب تحصيل كرده فرنگ و بسيار قانوني. برادر ب تصميم به تاسيس شركت در ايران گرفته و از برادر الف مشاوره ميگيرد.
برادر الف اطلاعات كامل به او ميدهد و ميگويد فقط يك مشاور مالياتي زرنگ استخدام كند تا همه امور مالي و مالیاتيش را اداره كند، ولي برادر ب تصميم دارد كاملا قانوني و شفاف باشد به خصوص در قسمت مالي و مالياتي. استخدام مدير مالي، رییس حسابداري و ۲ حسابدار و انعكاس حقوق و مزاياي خودش و كليه پرسنل به صورت قانوني و واقعي و… . او هيچ اعتقادي به دو دفتره شدن و حساب سازي ندارد و به حرفهاي برادرش در اين زمينه توجهي نميكند. تمامي مباني قانوني از جمله پلمپ به موقع دفاتر، ارائه اظهارنامههاي عملکرد وVAT، گزارشهاي فصلي، ماليات حقوق، تكليفي و… را رعايت ميكند. اظهارنامه مالياتي را كاملا شفاف با فروش معادل ۳۰ ميليارد تومان و سود واقعی ۶ میلیارد تومان و مالیاتی معادل ۵/۱ ميليارد تومان به اداره مالياتي ارائه ميكند و با يك فقره چك ماليات تسويه ميشود. و……………….. .مدتي بعد اداره مالياتي، بند ۲ماده ۹۷ را مبني بر آماده كردن اطلاعات در ۳۰ رديف به شركت ابلاغ ميكند. مديرعامل فكر ميكند كه با عنايت به رعايت مباني قانوني و شفافيت و ارائه كامل اطلاعات و ظاهرا برقراری سیستم خوداظهاري، رسيدگي مجدد نخواهد شد. هفته بعد مميز مالياتي به محل شركت مراجعه ميكند. مديرعامل با تعجب دلیل حضور او را سوال میکند؟ مميز مالياتي پاسخ ميدهد: براي رسيدگي مالياتي و كنترل اسناد حسابداري و …. !! مديرعامل، مدير مالي را ميخواهد و علت را جويا ميشود. مديرعامل به مميز ميگويد: ما كه همه تكاليف را رعايت كردهايم و حسابهايمان توسط حسابدار قسم خورده CPA حسابرسي شده و در اجراي ماده ۲۷۲ ق.م.م حسابرسي مالياتي هم شده و كل فروش در دفاتر انعكاس يافته و با يك فقره چك، ماليات تسويه شده و………… علت بررسي مجدد را متوجه نميشوم .مميز مالياتي پاسخ ميدهد هر كس كار خودش را ميكند حسابرس كار خودش را ميكند من هم كار خودم و ………. مديرعامل بهت زده ميشود [اين در حالي است كه برادر الف در كنار نشسته و بگو مگوي طرفين را ضبط (گوش) ميكند] خطاب به مميز ميگويد: برادر من شما هم با این تبلیغات خود اظهاری؟ در هيچ جاي دنيا در سيستم خوداظهاري كه هيچ ايرادي در حسابهاي شركت نيست این طور رفتار نمیکنند……. متوجه نميشوم؟ مطلب گنگ است؟ ممیز: ببينید آقا، گزارش حسابرسي و حسابرسي مالياتي ايرادهاي زيادي دارد كه نتوانسته ماليات واقعي را تعيين كند و همان رقم ۵/۱ ميليارد تومان شما را تعيين كرده كه مورد قبول اداره مالياتي نيست. اگر من آن را قبول کنم آن هم با دستورالعمل ۱۲۰ سواله، خود من میروم زیر سوال مديرعامل خطاب به مميز: مگر ما چيزي كتمان كردهايم كه شك كردهايد يا هزينهسازي كردهايم؟ آقاي محترم كدام شركت خانوادگي در ايران، تمام فروشهايش را ثبت ميكند؟ كدام يك سود نشان ميدهند؟ آيا مدركي براي تخلف ما داريد؟ مميز: ۱۰۰ صفحه گزارش خريد و فروش را با خود آوردهام كه مدير مالي شما بايد نوشت اسناد و مستندات آن را ظرف يك هفته به اداره مالياتي ارائه كند علاوه بر آن ما دفاتر قانوني و عمليات مالي شما را طبق آييننامه تحرير دفاتر قانون مالياتها و استانداردهاي حسابداري كنترل ميكنيم. اگر ايرادي وارد باشد يا در ثبت اطلاعيههاي خريد و فروش تخلفي باشد، دفاتر شما را به هيات سهنفره ارسال ميكنم……………… البته خودمان ميتوانيم توافق كنيم. مديرعامل: توافق؟! اين ديگر چه صيغهاي است؟ توافق چيست؟ مميز: توافق يعني اينكه درصدي از فروش را محاسبه كنيم و ماليات محاسبه شود مثلا ۴۰درصد فروش يعني ۳ ميليارد تومان ماليات توافق كنيم.در غير اين صورت اگر در رسيدگيها به ايرادي برخورد كرديم پرونده به هيات ۳ نفره ميرود و آن هیات با ضریب ۴۵درصد (!) ماليات ميگيرد. مديرعامل متعجب ميشود و ميگويد: آخر اين چه قانوني است كه شما ميگوييد ۴۰درصد، هيات ۳ نفره ميگويد ۴۵درصد ، حتما يك هيات ۵ نفره هم هست كه ميگويد ۵۰درصد ……. چرا؟ آقاي محترم بنده مدرك دكترا از آمريكا دارم. مگر محاسبات سود ومالیات چيست كه اين همه آب و تابش ميدهي. برادرم بيا بنشين تا ظرف يك دقيقه ماليات شركت را برايت حساب كنم. حسابرس من حسابدار رسمی و دكتراي حسابداري است و CPA آمريكا. مدير مالي من ۲۰ سال حسابرس بوده و حسابدار رسمي است …….. آن وقت شما ميگوييد دوباره ميخواهيد عمليات مالي من را با استانداردهاي حسابداري تطبيق دهيد؟ مدير مالي شركت من خودش استاد دانشگاه است و ………! راستي شما در دانشگاه چه رشتهاي خواندهايد؟ مميز: من فارغ التحصيل رشته جغرافيا هستم ولي دوره های آموزشي حسابداري را در دانشكده گذراندهام. مديرعامل: آييننامه تحرير دفاتر ديگر چيست؟ ما كه دفاترمان پلمپ شده است و از اداره ثبت شركتها آن را گرفتهايم. مميز: مگر ميخواهيد از جاي ديگر دفاتر بگيريد؟ مدير مالي ومدیر عامل از این حرف ناراحت شده و میگویند مگر میشود؟ ممیز میگوید: فراوان، مقابل اداره ثبت شركتها به صورت غيرقانوني تهيه میشود. مديرعامل: ببين آقاي محترم براي بنده جا نميافتد. در هيچ كجاي دنيا اظهارنامهها به صورت ۱۰۰درصد رسيدگي مالياتي نميشود همه چيز Wellorganize است. همه چيز شفاف است و اصل اعتماد مقام مالیاتی به مردم برقرار است. در مقابل هم اگر كسي تخلف كند روزگارش سياه است. این کنترل مالیات از طریق دفاتر پلمپ شده مربوط به دوران غارنشینی است! در ضمن خودم بارها از مقامات مالياتي شنيدهام كه خوداظهاري را تشويق ميكنند. ……………. مميز: ببين اينجا (در ايران) هر كس كار خودش را ميكند در ضمن ماليات حقوق و تكليفي شما توسط اداره ديگر و VAT شما هم توسط اداره ای مستقل و بيمه تامين اجتماعي شما هم توسط موسسه حسابرسي تامين اجتماعي و …. بررسي مجدد ميشود .مديرعامل : پس ۱۰۰ نفر بايد استخدام كنيم تا جواب حسابرسان را بدهند اين كه نميشود. پس بگوييد ما اطلاعات ندهيم به شما. و شما آخر سال بياييد رسيدگي. يا اينكه اين جور باشد بايد جمع كنيم برگرديم [برادر الف خنده مليحي ميزند به برادر ب در حاليكه برادر ب بسيار خشمگين است]. آقاي محترم شما بايد برويد دنبال كساني كه غير شفافند و فرار مالياتي دارند [ در حاليكه به برادرش نيم نگاهي ميكند] و اظهارنامه نميدهند ……… چرا به ما گير دادهايد؟ راستی از طلافروشها، دلالان، فوتبالیستها و……………… چقدر مالیات میگیرید؟ اصلا کنترلی روی خرید وفروش و VAT طلافروشها دارید؟…………………. مميز: ببين آقا شما نميتواني براي من تعيين تكليف كنيد ما كار خودمان را بلديم؟ مديرعامل: آقاي محترم اجازه بدهيد ما يك جلسه ۵ دقيقهاي بگذاريم بعد نتيجه را به شما بگويم. مديرعامل پشت درهاي بسته به همراه برادر مجربش و مدير مالي جلسه ميگذارد و تلفني هم به مشاور مالياتي برادرش ميزنند برادر بزرگ ميگويد اگر ممیز ۱۰۰ صفحه گزارشهاي فصلي را كنترل كند يكي از آنها سهوا یا عمداثبت نشده باشد يا حتي اگر يك روز تاخير ثبت داشته باشد دفاترت عليالراس ميشود و جريمه سنگين دارد و اين سابقه ميشود براي سالهاي بعدت. پيشنهاد ميكنم با او توافق كنيم ……… بعد از ۵ دقيقه مميز مالياتي را ميخواهند به داخل اتاق. به مميز ميگويند قصد توافق داريم. مميز ميگويد همان رقم ۳ميليارد تومان …..خلاصه بعد از چانه زني فراوان روي ۲/۵ ميليارد تومان توافق ميكنند و از اتاق بيرون ميآيند و مميز به مديرعامل ميگويد كتبا روي سربرگ شركت عدد فوق را درج و مهر و امضا كند و به مميز بدهد، همچنين به مدير مالي ميگويد نيازي به نوشت اسناد ۱۰۰ صفحه گزارشهاي خريد و فروش فصلي نيست و ميتواند آنها را معدوم كند! مميز، نامه (توافق كتبي) را ميگيرد و از شركت خارج ميشود. برادر ب بسيار خشمگين است. به مدير مالي و رييس حسابداري و دو حسابدارش ميگويد امروز با آنها تسويه حساب ميكند و ديگر نيازي به آنها ندارد و از فردا نيايند و تمام سيستمهاي مالي و نرمافزارها را كنار بگذارند و به برادر مجربش ميگويد سريع مشاور مالياتي زبدهاش را بگويد از فردا بيايد كارش را شروع كند!
نتيجه: با اين طنز نخواستم به كسي توهين كنم. اين يك درد و يك واقعيت است كه بيانگر قسمتي از مشكلات اجتماعي است. با اين طنز خواستم مطالب زير را بيان كنيم كه براي اخذ ماليات عادلانه لازم است نكات ذیل مدنظر باشد:
الف) انجام اصلاحات ساختاري و فرهنگی ب) ريشهيابي علت فرارهاي مالياتي و دو دفترهها …، به جاي تهديد و ارعاب (تهديد و ارعاب در هيچ مفسدهاي جواب نميدهد حتي تجارب نشان داده است تهديد و ارعاب در بلندمدت عمل مفسده را وخيمتر و شديدتر ميكند)! ج) جلوگيري از برخوردهاي خشك در كنترل مباني قانوني (مثلا هيات ۳ نفره با تعامل سازنده با مودی مالياتي حتي اگر تخلف صريح داشته، ميتواند او را به شفافسازي تشويق كند، تجربه آثار مثبت اين موضوع را نشان داده است). د) سيستم خوداظهاري مورد توجه ويژه سازمان امور مالياتي قرار گيرد. هـ) رسيدگيهاي سنتي و … كنار گذاشته شود، رابطه مستقیم ممیز با مودی از سیستم حذف شود.سيستمها به صورت Paperless و كنترلها از بالا انجام شود و تكاليف موديان مالياتي كمتر شود. و) با اعمال اصلاحات ساختاري، فرهنگی و اطلاع رساني، شفاف سازي و … درصد رسيدگيها كمتر شود، در عوض رسيدگيها در قالب سيستم wellorganize دقيقتر انجام شود و اگر در اين سيستم تخلفي شناسايي شد، با او به شدت برخورد شود مثل مصادره كامل اموال، ابطال كارت بازرگاني و … ز) رابطه بازنشستگان مالياتي با ادارات مالياتي قطع شود چون همين مميز كل بازنشسته در اداره و هياتي به عنوان وكيل حاضر ميشود كه با مميز فعلي، سالها همكار بودهاند و …. صدور راي در اين حالت عادلانه نيست. در ضمن حال که جامعه مشاوران مالیاتی کار خودش را شروع کرده، شرکتها را ملزم كنند در متن اظهار نامه نام مشاور درج شود. ح) اصلاحيه قانون مالياتها، قانون جديد بسيار ساده نوشته شود و بندهاي «الف» تا «ز» حتما لحاظ شود.
*حسابدار رسمي- حسابدار مستقل mbataghvaiacpa@yahoo.com
منبع : دنیای اقتصاد
باسلام امیدوارم درتمامی فعالیتهای اجتماعی صداقت حاکم شود
سلام
من نه ممیزم نه حسابرس
اما یک چیزی رو خوب میدونم اینه که ما قانون مالیاتی داریم اما در مقابل استانداردهای فوقالعاده منعطف و قابل هرگونه تفسیر و سازش با صاحبکار رو داریم.
حسابدار و حسابرسان محترم یکبار خودشون رو جای ممیز بذارن طبق ۲۷۲ بله ممیز باید چشم بسته بگه حسابرسی صورت گرفته قبول اما کافیه فقط یک نمونه اشتباه باشه اونوقت قانون های اداری یقه چه کسی را خواهد گرفت؟
سلام
ضمن احترام به عقيده شما باعرض معذرت فرمايشات شمارا در مورد رابطه همكاران باز نشسته رابا شاغلين كه باعث مشكلات ميشود قبول ندارم .ولي ازاينكه سازمان مالياتي از مدرك تحصيلي غير مرتبط آقايان مميزين مالياتي رنج مي برد هيچ شكي نيست و انتخاب مشاوران مالياتي بهترين سياست اين سازمان مي باشد و مطمئن باشيد كه مشاور مالياتي متعهد خودش را هيچ موقع جاي مشاور مالي(حسابداران متعهد) نمي گذارد . باتشكر
سلام
مقاله جالبی بود اما به نظر من که یک حسابدارم و تمامی این مشکلات رو با ممیز مالیاتی دارم . باید بگم تنها عاملی که باعث شده در سالهای اخیر استفاده از حسابداران تحصیل کرده و با تجربه در بازار کار ایران (حتی اصناف ) زیاد بشه همین قوانین سختگیرانه و (حتی نامعقول ) دارایی بوده و گر نه بسیاری از شرکت های ما همچنان در حال استفاده از حسابداران تجربی و افراد غیر حرفه ای بودند که باعث تخریب وجه رشته در بسیاری از جنبه ها از جمله مالیات شده اند
سلام
استاد عزیز جناب آقای مصطفی با تقوا ضمن تشکر از طنزتون درخواست طنزی دگر من باب استرداد مالیات را خواستارم.
salam dastane yagheh gere nest.dastane be enzebate ast keh baraye ye eddeh khoob shodeh va ………………
با درود
متاسفانه طنز تلخی بود که خود حکایت از واقعیتی تلختر دارد .
در واقع دولتی که برای کارفرمایان و کارآفرین نان حتی یکقدم نیز در جهت حل مشکلات تولید و خدمات برنمی دارد اما در سود یک چهارم را می طلبد و تازه خود اظهاری را قبول ندارد و با رسیدگی که خودشان انجام میدهند سود موسسه را در قبال کاهش هزینه ها افزایش میدهند تا پول بیشتری دریافت کنند
همین میشود که فرار مالیاتی انجام گیرد
البته این را نیز بگوییم که در کشوری که نفت و سایر ذخایر طبیعی دارد و سالیانه از فروش آنها میلیاردها دلار کسب میکند
پرداخت مالیاتی که منابع هزینه ای آن در کشور مشخص نیست و مامورین دولتی (انتظامی & امنیتی ) هیچ احترامی برای پرداخت کننده مالیات نمی گذارد چه فایده و ارزش دارد …………
نوشته جالبی بود و بنده خود شاهد طی چندین سال این مراحل را طی کرده و به عینه دیده ام و به عبارتی هم دفاتر واقعی ارائه نموده و هم دفاتر غیر واقعی،متاسفانه مودیان در نهایت مجبور به دو دفتره شدن می شوند و به نوعی خود را همرنگ جماعت می کنند چون اگر نشوند رسوا می شوند