محبوبه عرب*
بحرانهای مالی زائیده نظام سرمایه داری و تجارت بینالملل است. در قبل از قرن بیستم دلیل جهانی نبودن سرمایه، محدوده بحرانها حداکثر منطقهای بود اما با ظهور تجارت جهانی و سرمایهداری بینالمللی که نمود خود را در شرکتهای فراملیتی نشان داده، بحرانهای مالی فراگیر، جهانی و فرامنطقهاي بوده است.
توسعه و گسترش شتابان نظام تجارت جهانی به ویژه بعد از جنگ دوم جهانی لزوم و استقرار مناسبات کنترلی خاص را در سیستمهای مالی و حسابداری به عنوان مهمترین اهرم فشار کنترلی جلوگیری از بحران، تقلب و فساد در دستورروز نهادهای نظارتي و مقامات ناظر بازارهای سرمایه و بازارهای پولی قرار داده است. یکی از مهم ترين سازوکارهايي که در زمينه هدايت اثربخش وکارآيي بنگاههای اقتصادی به ویژه موسسات و نهادهاي مالي ابداع شده است، ابزارهای «کنترلهاي داخلي» است. اين ابزارها زائیده پيچيدگي ساختار سازمانها و توسعه تئوری سازمانی است که خود، محصول توسعه سرمایه داری جهانی و تجارت بینالملل و برگرفته از تفکیک اصول «نظارت» و «اجرا» در سازمانها و موسسات است که پیامد منطقی جدايی دو اصل «مالکيت» و «مديريت» از يکديگر و لزوم کنترل عملکرد «مديران» توسط «مالکان»، از طریق حسابرسان (بازرسان مالی) بوده است. بعدها با پیشرفت حسابداری و حسابرسی موضوع استقرار سیستمهای کنترلهای داخلی در چارچوب حسابرسی و پاسخگويی و حسابدهی اهمیت خاصی یافت. کنترل داخلي، بخش مهمي از پیکره مديريت سازمانی است که شامل برنامهها، روشها و رويههاي مورد استفاده سازمان در دستيابي به اهداف بلند مدت آن سازمان به منظور افزایش توانمندی مديريت از طريق ایجاد بسترهای مناسب مالي در جهت تخصیص بهینه منابع مالی و اجتناب از اتلاف منابع است. امروزه ثابت شده است که به کارگیری سیستمهای کنترل داخلی کارآمد براي دستيابي به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت یک سازمان، الزامی و اجتنابناپذیر است. در همین رابطه کميته سازمانهاي مسوول کميسيون تردوي (COSO)، کنترل داخلي را فرآيندي میداند که توسط هيات مديره، مديريت و ديگر کارکنان يک موسسه اجرا ميشود و هدف از ايجاد آن، کسب اطميناني منطقي و معقول از دستيابي اثربخشي و کارآيي عمليات، قابليت اعتماد به گزارشگري مالي و پايبندي به قوانين و مقررات جاري است.
بررسیها و فرآیند بعدی نشان داده که عنصر اصلی کنترلهای داخلی حسابرسی داخلی است و نقش حسابرسی داخلی با اهمیت شناخته ميشود، به طوری که انجمن حسابرسان داخلى آمريكا كه مرجع هدايت و اعتلاي حرفه حسابرسي داخلي در جهان شناخته ميشود، حسابرسی داخلی را «فعاليت اطمينانبخشي و مشاورهاي مستقل و واقعبينانه با هدف ارزش افزايي و بهبود عمليات سازمان ميداند».
حسابرسي داخلي با اتخاذ رويكردي نظاممند و منضبط که به سازمان كمك ميكند تا به اهداف خود دست يابد و فرآيندهاي اثربخشي مديريت ريسك، كنترلها و حاكميت سازماني را بهبود بخشد.» برشمرد. نگاهی حرفهای به مفهوم نظری این تعریف جهانشمول نشان ميدهد حسابرسی داخلی دارای ویژگیهای «ارزشافزايى؛ كمك به اعمال راهبرى شركتي؛ كمك به شناسايي و مديريت ريسك؛ ارائه نقش مشاوره اي در كنار نقش اطمينان بخشي» است.
بررسیهای تجربی به عمل آمده در سطح جهان و تجربه محدود حسابرسی داخلی در ایران نشان داده که برای کارآمدی و اثرگذاری کنترلهای داخلی اعم از حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی باید پنج عنصر یا فاکتور کلیدی در حسابرسی داخلی مدنظر قرارگیرد که به اختصار به زبان فارسی آنان را «شقایق» (۱) مینامیم. اصطلاح شقایق دربرگیرنده عوامل کلیدی شاخص بودن واحد حسابرسی (داخلی یا کمیته حسابرسی)، قانونمند بودن، استقلال، یکنواختی رویههای حسابرسی دادهها و قضاوت حرفهای است.
بدیهی است چنانچه «شقایق» در یک فرآیند منطقی و حرفهای مد نظر قرار گیرد، دیگر رویکردهای نوین حسابرسی داخلی نظیر «مديريت ريسك كسب و كار به جای ریسکهای مالی، حسابرسی برنامههای بلندمدت سازمان به جای حسابرسی کوتاهمدت، به کارگیری دانش حسابرسی در صنعت کسب و کار به جای دانش محض حسابرسی، حسابرسی عملکرد مدیریت به جای حسابرسی عملیات روزمره بیحاصل، حسابرسی ارزشآفرینی به جای حسابرسی رعایت، نقش مشاورهای کلان به جای ارائه خدمات کارشناسی و جایگزین شدن رویکرد و دیدگاه بلندمدت به جای خردنگری حسابرسی صورت خواهد گرفت که در چنين حالتی حسابرسی داخلی به عنوان شاه کلید حاکمیت شرکتی محسوب میشود.
*مدرس دانشگاه و کارشناس ارشد رشته حسابداری، عضو انجمن حسابداری ایران، عضو انجمن حسابداری اروپا و عضو انجمن حسابرسان داخلی امریکا.
(۱) – در بررسیهای تجربی شخصی به این نتیجه رسیدم که ما هم باید برای اصطلاحات خاص یک خلاصه پارسی بیابیم بنابراين این اصطلاح را برگزیدم.
منبع : دنياي قتصاد