پیچيدگی سازمانی که نشات گرفته از گسترش فعالیتهای تجاری و به تبع آن تنوعپذیری فعالیتهای تجاری است در کشور موجب شده که دید سهامداران در بازار سرمایه به مسوولیتپذیری مدیران بیشتر شود و مسوولیتپذیری مدیران در راستای اهداف و راهبردهای عملیاتی مورد سنجش سهامداران قرار گیرد.
.
به نظر میرسد یکی از تصمیمات جالبی که سازمان بورس و اوراق بهادار اخذ كرده، استقرار کنترلهای داخلی و تشکیل کمیته حسابرسی فعال در کلیه شرکتهای بورسی است كه بر اين اساس حسابرس مستقل وظیفه دارد نسبت به استقرار و اثربخشی این کنترلهای داخلی اظهارنظر كند.
.
سیستم کنترل داخلی به منظور كمك به مدیریت برای دستیابی به هدفهای سازمان و کسب نتایج مطلوب برقرار ميشود. طراحی کنترلهای داخلی با توجه به راهبرد واحد تجاری کاربردهای گوناگونی دارد.
.
هدفگذاری پیش نیاز دستیابی به کنترل اثربخش است. هدفهای عام گزارههایی کلی است که مقاصد واحد اقتصادی را بیان میکند و به وسیله طرحهای راهبردی مرتبط پشتیبانی میشود. هدفهای عام راهبردی کلیدی واحد اقتصادی باید توصیف شود، بنابراين بايد هدفهای عام واحد اقتصادی بر مبنای خواستههای شرکت براساس کیفیت، بازار، سهم بازار و بازده سرمایهگذاریها که راهنما و هدایتگر مدیریت و کارکنان باشد تهیه و تدوین شود.
.
کمیته حسابرسی وظیفه دارد با توجه به اهداف عام واحد اقتصادی و راهبردهای تدوین شده و برگرفته از سیستم مالی و اداری واحد تجاری، کنترلهای داخلی مناسب را برقرار كند. از طرفی حسابرس داخلی با تهیه برنامههای حسابرسی میتواند از عملکرد صحیح کنترلهای داخلی اطمینان کسب کند و گزارشهاي خود را در مقاطع زمانی مناسب به کمیته حسابرسی ارائه كند.
.
حال با توجه به مطرح كردن مسائل بالا این سوال ایجاد میشود که هریک از شرکتهای بورسی تا چه حد به استقرار کنترلهای داخلی اعتقاد دارند؟ یا اینکه چه تعداد از شرکتهای فعال بورسی دارای اهداف راهبردی (برنامه تجاری) هستند و آیا اینگونه شرکتها اهداف عام واحد اقتصادی خود را در قالب برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت طراحی کردهاند؟
.
با کمی تامل و بررسی وضعیت شرکتهای فعال در بورس میتوان تا حدودی به این سوالها پاسخ داد زيرا به نظر میرسد هیچیک از این شرکتها دارای طرحهای راهبردی که دربرگیرنده برنامههای کلان شرکت باشند نیستند و عمده شرکتها استقرار نظام کنترلی داخلی را با برقراری یک واحد حسابرسی داخلی سنتی یا کمی گسترده تر با برقراری کمیته حسابرسی بسنده میکنند.
.
علت آن را میتوان نبود دانش و مهارت کافی در این زمینه توسط برخی از اعضای هیاتمدیره برخی شرکتها دانست. تا زمانی که دانش و مهارت کافی در زمینه حاکمیت شرکتی کسب نشود، نمیتوان انتظار داشت که نظام کنترل داخلی مناسب در شرکتها برقرار شود. همچنین با توجه به حوزههای متنوع و وجود صنایع مختلف در بازار سرمایه، نیاز دارد که کنترلهای داخلی مناسب با هریک از این حوزهها برقرار شود.
.
حال این سوال به وجود میآید که چه تعداد از حسابرسان ما در رابطه با کنترلهای داخلی مناسب با هر صنعت دانش و مهارت دارند؟ صنایعی که درياي بیکران از بخشها و حوزههای متنوع بوده و نیازمند متخصصین واجد شرایط جهت برقراری و تدوین نظام نامه کنترلهای داخلی هستند.
.
علیرضا آقایی قهی – کارشناس ارشد حسابداری و حسابرسی
aghaie64@yahoo.com
منبع : دنیای اقتصاد
.