- ACCPress.com – تازه های حسابداری - http://www.accpress.com/news -

چرا طرفدار افزایش نرخ ارز بودیم؟

بی‌گمان اینکه بیان شود بانک مرکزی ایران در شرایط عادی می‌تواند نرخ ارز را تعیین کند، گزاره اشتباهی نیست.

.

بانک مرکزی با داشتن ارز حاصل از فروش نفت و حق انحصاری در خلق ریال، هم بزرگ‌ترین انحصارگر فروش و هم بزرگ‌ترین انحصارگر خرید ارز در بازار داخلی است. چنین قدرتی به وی این اجازه را می‌دهد که نرخ ارز را در سطحی که فکر می‌کند بهینه است قرار دهد. از این منظر می‌توان گفت نه تنها ما در اقتصاد ایران «نرخ واقعی» نداریم بلکه سیاست‌گذار پولی می‌تواند در شرایط عادی نرخ بهینه خود را با توجه به شرایط اقتصاد و ذخایر فعلی و آتی خود پیدا کند. 

.
تمام بحث مخالفان نرخ‌های پایین گذشته، پیش از شوک‌های دوسال اخير، آن بود که این نرخ‌ها بهینه نیست و اصولا وجود این شوک‌ها نشان از صحیح بودن نظر این کارشناسان دارد. چرا؟ نرخی بهینه است که با توجه به انتظاراتی که از ذخایر آتی وجود دارد، تعیین شود، اما سیاست‌گذار پولی پیش از دوره شوک، اصولا به دنبال تعیین این نرخ نبود، بلکه تنها نرخ اسمی ارز را ثابت نگه می‌داشت. اصولا هیچ مدل پویایی وجود نداشت که طی آن نرخ ارز تعیین شود. پیش از دوره شوک، در همین ستون بارها عنوان می‌شد که اگر مشکلی در درآمدهای ارزی رخ دهد، مثلا بهای نفت کاهش یابد، آن گاه بازار ارز شوک‌های چشمگیری را به خود خواهد دید. مساله آن بود که نرخ‌های پیش از شوک، آن چنان پایین بود که مشخص بود با ایجاد مشکلی در درآمدهای ارزی، بانک مرکزی قدرت خود را در تعیین و تثبیت نرخ ارز از دست می‌دهد و این دقیقا اتفاقی بود که افتاد. 

.
نگارنده به هیچ عنوان نمی‌خواهد بگوید که اگر در شرایط فعلی فشارها اتفاق نمی‌افتاد درست در همین زمان، شوک ارزی رخ می‌داد، اما بحث این است که حتی اگر این شرایط رخ نمی‌داد و سیاست گذار پولی همچنان نرخ اسمی ارز را ثابت نگه می‌داشت، به خاطر این سیاست، به ازای هر روز، قدرت وی برای کنترل بازار در آینده تحلیل می‌رفت. از همین رو است که بسیاری از اقتصاددانان در دوره پیش از شوک عنوان می‌کردند که بانک مرکزی با تعدیل نرخ‌های تورم داخلی و خارجی بر نرخ ارز، حداقل قدرت خود را در تعیین نرخ ارز کاهش ندهد. 

.
از این منظر دیگر مطرح نیست که ایران یک کشور نفتی است یا غیر نفتی، بانک مرکزی تعدیل را برای حفظ قدرت خود برای آینده‌ای حفظ می‌کرد که ممکن بود درآمدهای ارزی به این شکل نباشد و حتی نیم دهه پیش از این شوک‌ها، کاملا مشخص بود که این اتفاق بالاخره روی می‌دهد؛ اما سیاست‌گذار به‌رغم توصیه کارشناسان، حاضر به تعدیل نرخ ارز نشد. 

.
در این تحلیل، دیگر به سراغ مضار نرخ‌های پایین ارز که باعث شده بود تولید داخل بی‌معنا شود، نمی‌رویم. شاه‌بیت کلام آن است که پیش از شوک‌ها، کارشناسان از افزایش بهای بازار ارز استقبال می‌کردند، زیرا می‌دانستند که تداوم آن وضعیت با کاهش قدرت بانک مرکزی، این نهاد را در برابر وضعیت‌های استثنایی چون امروز آسیب‌پذیر می‌کند. اگر تعدیل رخ داده بود، شوک‌هاي امروز به مراتب کمتر بود و قدرت بانک مرکزی بیشتر. باور نگارنده این است که اگر وضعیت استثنایی کنونی به انتها برسد و شوک‌ها از نفس بیفتد، اتفاقا نرخ‌های کنونی برای رشد اقتصادی بسیار مطلوب است و بسیاری از کالاها برای تولید داخلی، توجیه اقتصادی یافته‌اند، اما مساله این است که نااطمینانی بر سر این بازار و اقتصاد ایران سنگینی می‌کند.

.

دکتر پویا جبل عاملی

منبع : دنياي اقتصاد

.