بخش اول
حسابرسي اخلاقي تعيين كننده ثبات دروني و بيروني در ارزشهاي بنيادين سازمان است و حسابرسي اخلاقي از درون سازمان با بررسي و بازنگري در مستندات، فرآيندها و كاركنان شروع ميشود.
.
سپس يافتههاي حسابرسي با گروه ذينفعان سازمان به منظور حصول اطمينان از اينكه بنيان ارزشها، باورهاي آنان و يا حداقل، مورد قبول آنهاست مورد آزمون قرار ميگيرد و در پايان نتايج بدست آمده از حسابرسي انجام شده اطلاعات مهم مديريتي هستند كه ميتوانند در تهيه گزارش عملكرد اجتماعي و اخلاقي سازمان يا به عنوان قسمتي از گزارش سالانه مديريت و يا مكمل آن بكار گرفته شود.
.
۱- حسابرسي اخلاقي
حسابرسي اخلاقي يك تكنولوژي جديد است كه در موسسه اروپايي اخلاق كسب و كار (EIBE) دانشكده بازرگاني هلند، دانشگاه نيجرودي (Nijenrode) طراحي و خلق شده است. هيچ چيز جديد در مورد رفتار اخلاقي در كسب و كار يا برنامههاي طراحي شده به منظور بهبود و رسميت بخشيدن به يك رويكرد اخلاقي در تصميمگيري در شركتها وجود ندارد. در ايالات متحده آمريكا، به ويژه در سالهاي اخير بسياري از شركتها يكي از مديران ارشد خود را با مسووليت مشخص براي ترويج رفتارهاي اخلاقي در سطح شركت گماردهاند. در اروپا، اگرچه در حال حاضر اينگونه انتصابات ممنوعيت ندارد و در برخي از شركتها بصورت استثنا اتفاق افتاده است اما بيشتر شركتها داراي كدهاي اخلاقي و رفتاري و عملكردي هستند.
.
دلايل متعدد و گوناگوني براي ارزيابي و آزمون وضعيت اخلاقي شركتها وجود دارد. اين دلايل شامل فشارهاي اجتماعي بيروني، مديريت ريسك، التزام و تعهدات سهامداران و مشخص نمودن مبنايي براي اندازهگيري پيشرفتهاي آينده هستند. در برخي موارد نيز شركتها به دليل شكست فاحش در اخلاقيات، كه منجر به اقدامات پر هزينه قانوني يا وضع مقررات سختگيرانهتر از سوي دولتها ميشود به اين آزمون تن ميدهند. اما در اغلب موارد، شركتها به دليل اهميت، درست بودن و اينكه براي كسب و كار آنها منافع زيادي را به همراه خواهد داشت، به دنبال آن ميروند.
.
به بياني ديگر حسابرسي اخلاقي فرآيندي است كه پايداري و ثبات داخلي و خارجي بنيان و مبناي ارزشهاي سازمان را اندازهگيري ميكند. نكته كليدي و مهم در ارتباط بودن اين فرآيند با ارزشها و بهكارگيري رويكرد تمركز بر ذينفعان است. اهداف اين فرآيند داراي دو بعد پاسخگويي و شفافيت در قبال ذينفعان و اعمال كنترلهاي داخلي براي برآورده ساختن اهداف اخلاقي سازمان است.
.
مزايا و ارزش حسابرسي اخلاقي در اين است كه سازمان را قادر ميسازد تا خود را از زواياي مختلف بررسي و مميزي كند. اين فرآيند دربرگيرنده و نشاندهنده پرونده اخلاقي سازمان است. سازمانها به اين وسيله اهميت سوابق و پروندههاي مالي براي سرمايهگذاران، خدمات و سرويسدهي براي مشتريان و پرونده سازمان به عنوان كارفرما براي كاركنان فعلي و بالقوه خود را شناسايي و درك ميكنند. يك پرونده اخلاقي تمام عواملي كه بر حسن شهرت سازمان تاثير ميگذارند را با بررسي و ارزيابي روشهايي كه سازمان كسب و كار خود را انجام ميدهد، شناسايي، جمعآوري و در يك قالب ارائه ميكند. با عكسبرداري و همچنين با در نظر گرفتن يك عكس از نظام ارزشي سازمان در هر نقطه از زمان ميتواند:
.
۱- ارزشهاي واقعي عملياتي در سازمان را شفاف سازد.
۲- مبنايي براي اندازهگيري بهبودهاي آينده ارائه دهد.
۳- چگونگي پاسخگويي به توقعات و انتظارات اجتماعي از سازمان را كه در حال حاضر بدون پاسخ ماندهاند، ميآموزد.
۴- فرصتي در اختيار ذينفعان سازمان قرار ميدهد كه انتظارات خود از رفتار سازمان را شفاف و مشخص كند.
۵- نواحي خاص مشكلساز درون سازمان را تعيين كند.
۶- مسائل و موضوعاتي را كه باعث ايجاد انگيزه در كاركنان ميشود، مشخص كند.
۷- زمينههاي آسيبپذيري سازمان به ويژه در ارتباط با عدم شفافيت را مشخص كند.
.
۲- تجارت بينالملل
شركتهاي چندمليتي با مسائل خاصي در ارتباط با حسابرسي اخلاقي روبه رو هستند كه دقيقا همين مسائل خاص ميتواند حسابرسي اخلاقي را براي شركتهاي چند مليتي ارزشمند و مفيد سازد. مديران ارشد اين شركتها به خوبي به اين امر واقفند كه تعامل با فرهنگهاي مختلف، مشكلات پيچيده و مضاعفي براي كسب و كار براي آنها را به ارمغان ميآورد. وقتي كه به اصول و مباني ارزشي متفاوت اجازه شكلگيري در فرهنگهاي مختلف داده ميشود مشكلات و مسائل به صورت فزايندهاي افزايش مييابند.
.
از ديگر مسائلي كه بيشتر باعث نگراني شركتهاي چند مليتي است موضوع فساد است به اين ترتيب كه چگونه ميتوان در كشورهايي كه دستهاي پشت پرده فعاليت ميكنند به كسب و كار پرداخت. ايالات متحده آمريكا اين موضوع را از طريق قانونگذاران تحت عنوان فرمان «فعاليتهاي خارجي فاسد» به تصويب رسانده است. اين قانون اشاره به ممنوعيت مشاركت شركتهاي آمريكايي در اين نوع فعاليتها در معاملات خود با بخش دولتي در اينگونه كشورها دارد. شايد بيشتر از هر چيز ديگري، اين يك فضايي است كه مديران ارشد شركتها دوست داشته باشند خودشان را در معرض ارزيابي عمومي قرار دهند.
به اين مفهوم كه من به عنوان يك شخص چه احساسي خواهم داشت اگر رفتارهاي من سرتيتر روزنامههاي محلي زادگاه من باشد؟ چه احساسي خواهم داشت اگر خانواده من به اين مسائل پي ببرند؟
.
شيوههاي كسب و كار حقوق بشر از مسائلي است كه نگراني عمدهاي را براي شركتهاي چند مليتي به همراه داشته است. بطوريكه برخي از شركتها با چشمپوشي از ارائه توليد سودآور، بدليل عدم قبول شرايط و آمادگي براي كار با حكومتهاي حاكم از فضاي كسب و كار كشورها خارج ميشوند. مانند شركت ليوايز استراوس (Levis Strauss) كه از كشور چين خارج شد. برخي از شركتها بدليل عدم قبول نژادپرستي و همكاري با آن از آفريقاي جنوبي خارج شدند، برخي ديگر بر اين باور بودند كه ميتوانند سرمشق باشند و برای مردم سياهپوست آنجا فرصت و امكان كار كردن را مهيا كردند كه در غير اين صورت براي آنان اين موقعيت پيش نميآمد كه امكان كار كردن را داشته باشند. تظاهرات و خشم مصرفكنندگان ممكن است شركتهاي توليدي را در هند و تايلند مجبور به عدم استفاده و اخراج كاركنان خردسال (زير سن قانوني) كه بعنوان تعميركار در آن شركتها بكار اشتغال دارند، كند. حال آنكه ممكن است اين كودكان براي بقا و زنده ماندن دست به كارهاي ديگري بزنند.
.
توجه به اين نكته ضروري است كه شركتها به تنهايي قادر نيستند تمام پليدي و زشتيهاي جامعه را به خوبي و درستي تبديل كنند. بسياري از تصميمگيريهايي كه شركتها مجبور به گرفتن آنها هستند جوابهاي كاملا درست يا كاملا خوب ندارند. ولي آنچه مهم است اين است كه آنها بايد يك چارچوب ارزشي منطقي و شفاف داشته باشند و اين ارزشها بايد در همه مناطق و محدودههاي فعاليت شركت يكسان و ثابت باشند. اگر يك شركت چند مليتي خواهان اين باشد كه يافتههاي حسابرسي اخلاقي شركت جامع بوده و زمينههاي بالقوه آسيبپذيري از فشارهاي مصرفكنندگان را شناسايي و مشخص كند، بايد ارزشهاي خود را در تمامي مناطق عملياتي كسب و كار خود مورد آزمون و ارزيابي قرار دهد.
.
۳- قدرت مصرفكنندگان
قدرت مصرفكنندگان به طور فزايندهاي در تعامل و رفتار شركتها نقش دارد. مكانيزم تحريم مدتهاست كه بعنوان ابزاري براي نشان دادن اعتراضات سياسي بكار ميرود، براي چند سال تعداد قابل توجهي از مصرفكنندگان از خريد كالاهاي توليدي آفريقاي جنوبي خودداري كردند. امروزه از حربه تحريم خريد از شركتها به منظور اعتراض بر عليه اقدامات خاص شركتها استفاده ميشود. بعنوان مثال فروش شركت نستله (Nestle) صدمات زيانباري را در پي اعتراض به نحوه فروش شير كودك در جهان سوم توسط آن شركت متحمل شد. شركت نفتي شل مجبور شد برنامههاي خود را درخصوص سكوي نفتي برنت اسپر (Brent Spar) بدليل خودداري مصرفكنندگان آلماني از خريد نفت شل (Shell)، تغيير دهد. يك نظرسنجي از ۳۰۰۰۰ مصرف كننده انگليسي در سال ۱۹۹۵ نشان داد كه از هر ۳ نفر، یک نفر تجربه تحريم فروشگاهها و يا محصولات را بدليل ملاحظات مربوط به استانداردهاي اخلاقي دارد و ۶ نفر از ۱۰ نفر آماده و حاضر به انجام اين كار در آينده هستند. تقريبا از هر ۳ نفر، ۲ نفر در مقايسه با ۵ سال گذشته، اهميت بيشتري به مسائل و موضوعات اخلاقي ميدادند.
.
امروزه گروههاي مخالف در حال رشد به صورت حرفهايتر و پر سر و صداتر از گذشته در جهت مقابله با رفتارها و عملكردهاي غيراخلاقي شركتها و سازمانها هستند. در گذشته ممكن بود رفتارها و عملكرد غيراخلاقي يك شركت بوسيله كاركنان حرفهاي روابط عمومي آن شركت با زيركي، مخفي نگه داشته شود، حال آنكه امروزه احتمال اينكه افرادي از درون شركت، هشدارهاي لازم را به گروههاي يادشده در اين خصوص بدهند آنها نيز موفق به تبليغات وسيع و روشنگري عمومي در اين خصوص شوند، بسيار زياد شده است. از مهمترين مزاياي حسابرسي اخلاقي كمك آن به شركت براي تصويربرداري از محيط كسب و كار بمنظور شناسايي و مشخص كردن حوزههايي است كه بيشترين تاثير را در برانگيختن و تحريك گروههاي مخالف دارند و اينكه به شركت اين فرصت را ميدهد كه اين گروهها را براي همكاري در فرآيند تصميمگيري تشويق و ترغيب كند و يا حداقل اينكه آنها را از موفقيت و وضعيت شركت مطلع سازد. حسابرسي اخلاقي شركتها را قادر ميسازد تا درك بهتري از اين ارتباطات داشته باشند. تمامي اين ارتباطات روابط مبتني بر ارزشهايي مانند اعتماد، انتظار و تعاملات منصفانه هستند. درك اين متغيرهاي پويا و پي بردن به نقاط افتراق بين انتظارات و برداشتها به شركت امكان حفظ و نگهداري ارتباطات منسجم و قوي را ميدهد.
.
۴- چارچوب مفهومي
برخلاف حسابرسي اجتماعي كه اساسا درصدد اندازهگيري تاثير اجتماعي شركت بر روي محيط كسب و كار است، مميزي اخلاقي از همان ابتدا به ارزشها پيوند خورده است. مميزي اخلاقي شرايط و جو اخلاقي شركت را از طريق تحليل ارزشهايي كه اقدامات شركت بر مبناي آنها صورت پذيرفته و ارزيابي و آزمون كيفيت اخلاقي اين اقدامات در تقابل با ارزشهايي كه بايد رعايت ميشدند، اندازهگيري ميكند.
.
از آنجا كه ارزشهاي هر فرد زيربناي رفتارهاي اخلاقي وي را شكل ميدهد اگر شركتي قصد دارد در تمامي سطوح سازمان رفتار اخلاقي داشته باشد، هم راستا سازي ارزشهاي نيروي انساني آن بسيار مهم ميشود. اين مساله شفافيت و روشنگري سازمان درخصوص ارزشهاي خود و ثبات در آنها را ميطلبد. علاوه بر آن اگر شركتي قصد برقراري ارتباطات مثبتي بر اعتماد با ذينفعان خود دارد، آنها بايد ارزشهايي كه سازمان، خود را ملزم و مقيد به آنها ميداند، را بدانند تا اطمينان حاصل كنند كه اقدامات و فعاليتهاي سازمان در آينده چه خواهد بود.
.
بنابراين، ارزشهايي كه سازمان در صدد نهادينه سازي و بكارگيري آنها در فعاليت كسب و كار خود هستند بايد صريح، شفاف و ساده باشند، اگر چه مشخص و تعيين كردن اينكه ارزشهاي غالب در سازمان كدامند و يا چه بايد باشند، كار سادهاي نيست. بنابراين، حسابرسي اخلاقي در مركز سازمان قرار دارد. بدين معني كه ارزشهاي سازمان بايد در تمامي سطوح سازمان شناسايي شوند، بجاي اينكه از بيرون و يا توسط مديريت ارشد به سازمان ديكته شوند. اين ارزشها به نوعي به نظر مردم درخصوص موضوعاتي از قبيل احترام، عدالت و مسووليت مرتبط هستند و تا حدودي از حقوق و منافع ذينفعان سازمان نشأت ميگيرند. خلاصه اينكه سازمان بايد مجموعه ارزشهاي بنيادين خود را فرموله و كلاسهبندي كند.
ادامه دارد…
.
لقمان پاكروان
منبع : دنیای اقتصاد
.
بسيار عالي بود متشكرم
بسيار مفيد است