.
يك اقتصاد موفق، بر بازار سرمايه رقابتي بخش خصوصي متكي است و اطلاعات هم از اجزاي مهم زير ساخت بازار سرمايه محسوب ميشود.
.
گزارشگري مالي سالم براي جلب اعتماد عموم سرمايهگذاران به منصفانه بودن بازار سرمايه ضروري است و تنها در اينصورت است كه پس اندازها به سوي سرمايه گذاري بهتر و تخصيص سرمايه مطلوبتر، كه هر دو منافع اجتماعي به همراه دارند منجر خواهد شد.
ناگفته پيدا است كه گزارشگري مالي ناسالم، تاثير عكس به همراه خواهد داشت.
.
به منظور جلب اعتماد عموم سوالاتي ايجاد ميشود، نظير اينكه آيا عرضهكننده اطلاعات امين است؟ آيا مبناي ارائه اطلاعات با نظارت كافي انجام شده است؟آيا جهت ارائه اطلاعات منافع عموم و اجتماع در نظر گرفته شده است؟ و … اغلب افراد معتقدند كه اطلاعات ارائه شده از جانب شركتها براساس استانداردهاي حسابداري است، استانداردهايي كه توسط يك مرجع معتبر حرفهاي تدوين شده است و جهت اعتبار اينكه اطلاعات ارائه شده توسط عرضهكننده امين منتشر شده يا خير به صورتهاي مالي حسابرسي شده اشاره دارند.
.
آيا كافي است كه تنها به صورتهاي مالي حسابرسي شده اتكا كرد؟ اگر پاسخ مثبت است، چرا اين همه انتقاد و تقلبهاي كشف نشده ناشي از گزارشگري مالي متقلبانه وجود دارد؟ چرا حسابرسان به موضوع تقلب در گزارشهاي حسابرسي به جاي اطمينان كامل اشاره به اطمينان معقول ميكنند؟
انتقادات از رويه هاي عمل حسابداري و فرآيند تدوين استانداردها بيشتر بر كيفيت پايين گزارشگري مالي متمركز بوده است. براي اين امر دلايلي، از قبيل استانداردهاي ضعيف حسابداري و حسابرسي، باز بودن بيش از حد دست مديران در انتخاب سياستهاي حسابداري اقامه شده است.
.
تقلبهاي شركتي كشف نشده توسط حسابرسان و قصور شركتها كه پيشتر در مورد آنها علامتي در صورتهاي مالي يا گزارش حسابرسان مخابره نشده، شواهدي پيرامون ناتواني سيستم گزارشگري مالي در حفظ منافع عموم در اختيار ميگذارد.
.
فرآيند تدوين استانداردها، فرآيندي نظارتي است. فرآيندي كه در حال حاضر به شكل قانوني انجام ميشود. در زمينه نظارت بر حسابداري استدلال ميشود بهتر است گزارشگري به شكل اجباري الزام شود، به عبارت ديگر، افشاي اجباري به عموم، يك روش مقرون به صرفه براي دستيابي به اطلاعات خاص شركت، و در اختيار افراد متقاضي قرار دادن آنها است. فرآيند تدوين و پذيرش استاندارد مستلزم درك دقيق آن استاندارد و آثار احتمالي ناشي از بكارگيري آن استاندارد است. در واقع بهتر است بگوييم فرآيند نظارتي بايد يك فرآيند تكاملي باشد. تكاملي بودن به اين معنا است كه انتظار ميرود سيستم مورد نظر تكامل و بهبود يابد، از اينرو، اين مفهوم در بهترين شكل خود در يك جامعه نسبتا آزاد و دموكراتيك قابل استفاده است و نه در يك جامعه اقتدارگرا.
.
وظيفه نهاد تدوينكننده استاندارد تدوين بهترين استانداردها از نقطه نظر اجتماعي است، در واقع نگراني در تدوين استانداردها به جاي مفاهيم، تفاسير و نظاير آن ميتواند در مورد خود منطق زير بناي تدوين استانداردها باشد. در واقع منطق زير بنايي براي ايجاد استانداردهاي موفق حسابداري بايد موارد زير را در بر داشته باشد:
.
• فرآيند ايجاد يك استاندارد جديد مستلزم لحاظ كردن دقيق ديدگاههاي اجتماعي تمام عناصر تحتتاثير است.
• اين فرآيند مستلزم تحقيق در زمينه ارزيابي آثار احتمالي استانداردهاي پيشنهادي است.
• استانداردي كه توسط تدوينكننده تحميل ميشود موفق نيست، بلكه اين گروهها و افراد تحت تاثير هستند كه بايد آن را مورد پذيرش قرار دهند.
• فرآيند پذيرش به منظور نشان دادن ارزش استاندارد پيشنهادي جديد، ممكن است مستلزم آموزش نيز باشد.
.
با اين تفاسير آيا ميتوان گفت هر يك از اين ۴ مورد توسط سازمان حسابرسي به عنوان نهاد تدوينكننده استانداردهاي حسابداري و حسابرسي (مترجم استانداردهاي حسابداري و حسابرسي) انجام ميشود يا خير؟ در مورد استانداردهاي بينالمللي گزارشگري مالي چطور؟ آيا ميزان اطلاعات قابل افشا همه گروهها و كشورها نياز سنجي و به نحو مناسب براساس سير تكاملي نه قانوني انجام شده است؟ اينها مواردي است كه بايد با انجام تحقيقات در زمينه استانداردهاي بينالمللي بتوانيم پاسخگوي آن باشيم.
.
عليرضا آقايي قهي – كارشناس ارشد حسابداري و حسابرسي
منبع : دنیای اقتصاد
.