روشهاي تامين مالي شركتها به دو دسته كلي مبتني بر بدهي و مبتني بر سرمايه تقسيم ميشود. عمدهترين روش تامين مالي مبتني بر سرمايه، افزايش سرمايه از طريق سهامداران فعلي يا سهامداران جديد است.
.
از جمله مواردي كه طي آن، شركت اقدام به تامين مالي از طريق افزايش سرمايه ميكند، اجراي طرحهاي توسعه و بهسازي است كه شركت انتظار دارد جريان نقدينگي آتي حاصل از اجراي آن، بازده مورد انتظار سهامداران فعلي و آينده شركت را تامين كند.
.
اما به نظر ميرسد مشكلي كه گزارشهاي توجيهي و بيانيههاي ثبت منتشر شده (در مورد طرحهاي توسعه) با آن مواجه هستند، بررسي توجيهپذيري اين تامين مالي با استفاده از معيارهاي خالص ارزش فعلي و نرخ بازدهي داخلي و با استفاده از جريانهاي نقدي آتي پيشبيني شده شركت (كه در نتيجه اجراي طرحهاي مورد نظر حاصل نميشود) است.
.
در علوم مالي و در بررسي جريانات نقدي يك پروژه، جريان نقدي ورودي و يا خروجي ناشي از فعاليتهاي تامين مالي و مخارج مالي مربوطه، در جريانهاي نقدي آتي طرح منظور نميشود. به اين معني كه يك پروژه خاص، بدون در نظر گرفتن انواع روشهاي تامين مالي ارزان قيمت ممكن براي شركت، بايد به خودي خود، جريانات نقدي ايجاد كند كه منجر به نرخ بازدهي داخلي مطلوبي براي طرح شود.
.
در صورت بيتوجهي به اين موضوع، جريان نقد حاصله، علاوه بر جريان نقدي حاصل از اجراي طرح، ناشي از تامين مالي ارزان قيمتي است كه گاه به دلايل مختلف در اختيار صنايع و شركتها قرار داده شده است.
نمونه بارز اين مساله، تسهيلاتي است كه شركت دريافت ميدارد كه در صورت تغيير شرايط دريافت اين تسهيلات به دلايل متعدد، ممكن است توجيهپذيري اجراي طرح با مشكل مواجه شود. اين در حالي است كه تامين مالي ارزان قيمت براي بخشي از مخارج طرح كه با افزايش سرمايه تامين نميشود، ميتواند نرخ تنزيل اعمال شده را تحت تاثير قرار دهد و اين تاثير نيز ميتواند از طريق تجزيه و تحليل حساسيت و اعمال نرخهاي تنزيل متفاوت بررسي شود.
.
مثلا در صورت دريافت تسهيلات ارزان قيمت، ميتوان نرخ تنزيل بالاتري را براي تنزيل جريانهاي نقدي حاصله اعمال كرد. الگويي كه در گزارشهاي توجيهي و بيانيههاي ثبت سهام ناشي از افزايش سرمايه براي برآورد جريانات نقدي استفاده ميشود بر مبناي استفاده از تفاوت سود خالص شركت در دو حالت انجام و عدم انجام افزايش سرمايه و اضافه كردن تفاوت ميزان استهلاك و ساير هزينههاي غير نقدي اين دو حالت به آن شكل ميگيرد كه به اين صورت، ماليات بر درآمد محاسبه شده سالهاي آتي نيز در محاسبه جريانات نقدي آتي در نظر گرفته ميشود.
.
اما در اين مورد نيز صاحبنظران علوم مالي بر اين عقيدهاند كه حتي در برآورد جريانات نقدي آتي طرح، بهتر است پرداخت ماليات بر درآمد نيز در محاسبات لحاظ نشود و در انتخاب نرخ تنزيل نيز از نرخ تنزيل قبل از ماليات، در محاسبات استفاده شود. با توجه به اين موارد، به نظر ميرسد، در عمل در گزارشهاي توجيهي و در پي آن در بيانيههاي ثبت افزايش سرمايه، توجيهپذيري طرح برمبناي افزايش سرمايه مورد بررسي قرار نميگيرد و تنها به توجيهپذيري مشاركت سهامدار در طرح (با توجه به شرايط موجود) پرداخته ميشود كه تغيير در اين شرايط ميتواند اجراي طرح را با مشكلات جدي مواجه سازد.
.
بنابراين، بررسي طرح به شكلي كه مورد بحث قرار گرفت نيز در گزارشهاي توجيهي هياتمديره و همچنين بيانيههاي ثبت سهام (حتي با در نظر گرفتن اين موضوع كه مطابق قانون، ثبت اوراق بهادار نزد سازمان، به منزله تاييد مزايا، تضمين سودآوري و يا توصيه و سفارشي در مورد شركت يا طرح مرتبط با اوراق بهادار توسط سازمان نيست)، به منظور ارائه معياري مناسب براي تصميمگيري سرمايهگذاران، امري لازم و ضروري به نظر ميرسد.
.
با در نظر گرفتن موارد اينچنيني و بررسي دقيقتر سودآوري طرحهاي توسعه، ميتوان گزارشهايي با كيفيت بيشتر در مورد توجيهپذيري طرحهاي افزايش سرمايه تهيه كرد. انتشار گزارشهاي توجيهي كه انطباق بيشتري با واقعيت داشته باشند، ميتواند موجبات مشاركت هرچه بيشتر سرمايهگذاران و فعالان بازار را در بلندمدت فراهم كند كه آن نيز به نوبه خود ميتواند موجب اعتلاي بيش از پيش بازار سرمايه كشور شود.
.
سعيده اميراحمدي – واحد پذيرش و امور عرضه اوليه
مجتبي مرتضيزاده – مشاور سرمايهگذاري تامين سرمايه نوين
منبع : دنياي اقتصاد
تبریک خانم امیر احمدی واقعآ لذ ت بردم امید وارم مقاله های بعدی تونو بخونم