ماهيت دروني افشاي شركت تمايل دارد با فراهم كردن اطلاعات مفيد، شفافيت عملكرد مالي و عملياتي شركت را افزايش دهد تا استفادهكنندگان درون سازماني و برونسازماني كه بخش عمده آنها را سهامداران تشكيل ميدهند در تصميمات تجاري و اقتصادي خود از آن بهرهمند شوند. استانداردهاي گزارشگري مالي به طور قابل توجهي بر نيازهاي استفادهكنندگان برونسازماني تاكيد دارد.
اطلاعات صورتهاي مالي كمك ميكند تا سهامداران عملكرد گذشته شركت، توانايي، ضعفها، نقدينگي، توانايي پرداخت ديون و اثربخشي مديريت را ارزيابي كنند. همچنين صورتهاي مالي به سهامداران در ارزيابي جريانهاي نقدي موثر بر تعيين ارزش ذاتي سهام كمك ميكند. «پرابوو» و «آنگوسو» بيان ميدارند شفافيت صورتهاي مالي موجب حفظ حقوق سهامداران ميشود و به آنها و سرمايهگذاران بالقوه كه اطلاعات دست اول درباره شركت و چشماندازهاي آن ندارند، امكان ميدهد تا به آگاهي لازم دست يابند.
در اثر افشاي اطلاعات مالي، انتظار ميرود عدم تقارن اطلاعاتي به حداقل رسيده و احتمال تقلب كاهش يافته يا كشف آن راحتتر شود. بنابراين عدم اطمينان كاهش يافته و ارزش شركت افزايش مييابد. از نظر برگلاف مزيت اطلاعاتي مرتبط با شفافيت صورتهاي مالي اين است كه آگاهي سرمايهگذاران افزايش يافته و منجر به ايجاد اعتماد در بين سهامداران ميشود و هزينه سرمايه سهام عادي شركت كاهش مييابد. براي اينكه اطلاعات مالي واضح و شفاف باشد، نبايد به صورت گمراهكننده ارائه شود.
خوانندگان صورتهاي مالي بايد بتوانند بدون تلاش اضافي صورتهاي مالي را درك كنند. براي دستيابي به اين هدف صورتهاي مالي سالانه بايد افشاي كامل و ميزان بيشتري از شفافيت را در بر داشته باشد. همان طور كه تامسون و يونگ تاكيد كردهاند، براي اينكه اطلاعات مالي يك شركت شفاف باشد، افشاي شركت بايد دربردارنده ميزان كامل و صريحي از فعاليتهاي مالي و عملياتي شركت باشد.
از طرفي پاسخگويي عبارت است از مجموعهاي از روابط اجتماعي كه بر اساس آن شخص براي توضيح و توجيه رفتار و روابط خود با ديگران احساس تعهد ميكند.
در اين نوشته منظور از پاسخگويي اشاره به دو جنبه اين مفهوم است:
نخست: شفافسازي كه به عموم مردم مربوط ميشود.
دوم: مديران كه منابع را مصرف ميكنند و در قبال آن بايد جوابگو باشند.
مديران كه نماينده صاحبان سهام هستند داراي عملكردي در طي دوره مالي اند كه بايد در برابر آن به ذينفعان پاسخگو باشند. مهمترين ابزار پاسخگويي مديريت گزارشگري مالي شركت است كه به افشاي اطلاعات مورد نياز ذينفعان ميپردازد. اطلاعات افشا شده بايد داراي ويژگيهايي باشد تا بتواند نيازهاي استفادهكنندگان را برآورده سازد. مهمترين ويژگي اين اطلاعات افشا شده شفافيت است تا بتوان بر آن تكيه كرد.
درستكاري و شفافيت نقش مؤثري بر مسووليت پاسخگويي دارد. به هر ميزان كه اطلاعات افشا شده شفاف باشد در اصل به همان ميزان مديريت پاسخگو بوده است. به رغم آنكه تا كنون رويههاي اطلاعاتي گوناگوني براي افشاي اطلاعات ارائه شده ولي هيچ كدام نتوانسته است بستري را فراهم كند كه موجب پاسخگويي بهتر مديريت شود.
*اصول گزارشگري شفاف
شركتهايي كه اصول گزارشگري و افشاي شفاف اطلاعات را رعايت ميكنند در اصل بر افشاي به موقع، درست، كامل و با كيفيت كه پاسخگوي ذينفعان باشد، اقدام كردهاند. گزارشگري و افشاي شفاف بايد موارد زير را شامل شود:
۱) نتايج مالي و عملياتي شركت: صورتهاي مالي حسابرسي شده و گزارشهاي سالانه مديريت نشاندهنده اين مطلب است كه عملكرد و وضعيت مالي شركت مورد استفاده وسيع بسياري از استفادهكنندگان است.
۲) اهداف شركت: علاوه بر اهداف تجاري، امروزه بسياري از شركتها تشويق شدهاند كه اطلاعات مربوط به اهداف استراتژيك، رسالت و ماموريت خود را افشا كنند.
۳) سهامداران عمده و ميزان سهام داراي حق راي: يكي از حقوق اساسي سرمايهگذاران آگاهي درباره ساختار مالكيت واحد تجاري، حقوق آنها و همچنين حقوق ساير مالكان است. از اين رو شركتها بايد اين اطلاعات را براي آگاهي بيشتر سرمايهگذاران و استفادهكنندگان افشا كنند.
۴)اطلاعاتي درباره اعضاي هيات مديره: افشاي اطلاعات مديران شركتها شامل صلاحيت و واجدالشرايط بودن آنها، مدارك تحصيلي و تخصص، فرآيند انتخاب، عضويت در ساير شركتها و استقلال آنها مورد مطلوب بسياري از استفادهكنندگان است.
۵) معاملات بااهميت: يكي از اطلاعاتي كه براي بازار اهميت دارد آگاهي از اين مطلب است كه آيا شركت ميتواند به فعاليت خود ادامه دهد يا خير (تداوم فعاليت). وجود قراردادهاي معاملاتي با اهميت نشاندهنده تداوم فعاليت است. از اينرو نياز است كه اين قراردادها از طرف مديريت افشا شود.
۶) پيشبيني و شناسايي مخاطرات: افشاي مخاطراتي از قبيل ريسك خاص صنعت، شرايط محيطي، ريسك بازار مالي، ريسك مربوط به اقلام خارج از ترازنامه و ريسك ناشي از شرايط جغرافيايي منطقهاي كه عمليات اصلي شركت آنجا صورت ميگيرد.
۷) ساختار نظام راهبري بنگاه: اطلاعات مربوط به ساختار نظام راهبري بنگاه، خط و مشي آن، كاركردها، عملكرد و همچنين سيستم كنترلي كه توسط آنها اجرا ميشود مورد توجه بسياري از استفادهكنندگان است.
در صورتي كه مديريت، ساختار عنوان شده در بالا را در افشاي اطلاعات در نظر بگيرد ميتوان گفت كه افشاي اطلاعات شفاف بوده و مديريت پاسخگوي پاسخ خواهان بوده است. با اين وجود ميزان شفافيت اطلاعات ارائه شده داراي سطوح متفاوتي است كه در ادامه به آن پرداخته شده است.
سطوح شفافيت
گزارشهاي ارائه شده توسط مديريت داراي سطوحي از شفافيت است. «نيلسن» و «مادسن» سطوح مختلفي از شفافيت در شركت را به شرح زيل بيان ميدارند:
۱- شفافيت در گزارشهاي ارائه شده
در اين سطح ميزان شفافيت واحد تجاري در ارتباط با محيط تجاري و بازار سرمايه مدنظر است. در اين حالت تمركز بر توليدات واقعي واحد تجاري است. يعني اعداد حسابداري توانايي انعكاس ارزشهاي تاريخي و واقعي فعاليتهاي صورت گرفته توسط واحد تجاري را داشته باشد. شفافيت در اين سطح از پيچيدگيهاي زيادي برخوردار است. در اين حالت شفافيت ميتواند به عنوان انتظارات و استراتژي اصلي شركت باشد. در اين باره مديران شركت، تنظيمكنندگان استاندارد، دانشگاهيان، تحليلگران و سرمايهگذاران هريك ساختار شفافيت را به گونهاي متفاوت ميبينند.
تصور بر اين است كه افشاي داوطلبانه گزارشهاي مالي تمام عملكرد و فعاليتهاي واحد تجاري را پوشش ميدهد. تحقيقات بازار سرمايه نشان ميدهد كه شركتها در بهبود افشا و ارائه شفافتر اطلاعات ميكوشند، به همين منظور سطح تحليلي صورتهاي مالي را افزايش داده تا هزينههاي سرمايهاي را كاهش دهند و به نياز استفادهكنندگان صورتهاي مالي كه ارائه هرچه بيشتر اطلاعات است پاسخ دهند تا آنها را به سرمايهگذاري در شركت و تخصيص بهينه منابع جذب كنند.
مجموعه اطلاعات شفاف به ايجاد رابطه بين سازمان و بازار سرمايه و گزارشهاي مالي سنتي، به ارزش ذاتي و رشد بازدهي شركت كمك ميكند و همچنين گزارشهاي تجاري و گزارشهاي مديريتي سريعترين روش براي مطلع كردن سرمايهگذاران از طرحهاي آينده مديريت است كه اين امر به نوبه خود موجب ارزش آفريني براي واحد تجاري ميشود و اين به شفافيت و ارائه صادقانه اطلاعات وابسته است. تنها مشكلي كه وجود دارد تعيين ميزان شفافيت و صداقت در ارائه گزارشهايي است كه به عقيده نيلسن و مادسن بسته به اهداف متمايزي است كه افراد دنبال ميكنند. براي مثال شفافيت در سيستم سازماني از شفافيت عملكرد و از شفافيتي كه سهامداران به دنبال آن هستند داراي درجات و مقادير متفاوتي است.
شفافيت اطلاعات و پاسخگو بودن يك شركت تنها نسبت به سرمايهگذاران نيست، بلكه نسبت به كل جامعه است. به عنوان مثال گزارشهاي حسابداري محيط زيست و مسووليتهاي اجتماعي كيفيت گزارشهاي شركت را افزايش داده و اثبات ميكند كه حتي در نظام مالي سرمايهداري و در ميان اصول ارگاني و سازماني هم ميتوان عدالت اجتماعي را ايجاد كرد.
به عبارت ديگر اطلاعات شفاف و پاسخگو بودن شركت در جامعه دو فايده دارد:
۱- گزارش اقدامات اجتماعي شركت صورت ميگيرد.
۲- نسبت به اينكه چه كارهايي نبايد صورت بگيرد هشدار داده ميشود.
شفافيت در اين سطح به معني افشاي پي در پي اطلاعات نيست، بلكه شفافيت افشاي مناسب اطلاعات است و شفافيت نقطه اشتراك بين عرضهكننده اطلاعات، استفادهكننده اطلاعات و تنظيمكننده گزارشها و اطلاعات برقرار ميكند.
۲- شفافيت در افشاي اطلاعات عمومي
شفافيت را ميتوان از طريق نزديك كردن گزارش عملكرد شركت به گزارش عملكرد مديريت به دست آورد؛ زيرا بر اساس گزارشهاي مديريتي بهتر ميتوان نحوه عملكرد را اندازهگيري و بررسي كرد. ارائه نشدن اطلاعات عمومي همراه با نداشتن توانايي پيشبيني است؛ زيرا اين مساله آگاهي نداشتن سرمايهگذاران را در رابطه با انتظارات رشد و افزايش فناوري شركت به همراه ميآورد و ارائه جزئيات عملكردهاي آتي و قراردادن اطلاعات داخلي و افشاي اطلاعات عمومي به سرمايهگذاران باعث افزايش ارزش سهام شركت در بازار ميشود.
اطلاعات عمومي علاوه بر اطلاعات مالي، اطلاعات غيرمالي و اطلاعات فرعي را شامل ميشود و در برخي موارد طرحها و برنامههاي آتي واحد تجاري را در بر ميگيرد. اين قبيل اطلاعات در تصميمگيري بهتر براي سرمايهگذاران و مديران شركت بسيار مفيد و موثر است اما آنچه سرمايهگذاران به دنبال آن هستند دسترسي به اطلاعاتي در رابطه با تصميمات آتي واحد تجاري است كه در ايجاد جريانات نقدي آتي واحد تجاري و در نحوه تصميمگيري آنان نيز موثر است. همچنين، اين اطلاعات در روابط خارجي واحد تجاري هم ميتوان مفيد واقع شود. عنصر اصلي در ارائه همه نوع اطلاعات مالي و غيرمالي، اصلي و فرعي در واقع شفافيت و شفاف سازي هر چه بيشتر است. به عبارت ديگر بهبود و افزايش گزارشهاي شركت در گرو افشاي همه نوع اطلاعات است و ايجاد شفافيت در چارچوب گزارشهاي عمومي به انواع گزارشهاي داخلي مديريت نزديك است.
۳ – شفافيت در گزارشهاي مديريتي
بين افشاي زياد و به تبع آن هزينه افشا و افشاي اندك اطلاعات، دو ديدگاه متفاوت وجود دارد. در ديدگاه اول بحث هزينه- منفعت مطرح است؛ زيرا ممكن است از افشاي زياد كه هزينههاي فراواني دارد، منافع كمي حاصل شود. در بعد ديگر مساله افشاي كم مطرح است كه البته مطلوب سرمايهگذاران و سهامداران نيست. اما آنچه اهميت دارد قدرت اثرگذاري اطلاعات افشا شده است.
از اين رو بعضي از حسابداران عقيده دارند كه شفافيت اطلاعات يعني افشاي اطلاعات مالي و غير مالي موجب ارزشآفريني براي شركت ميشود. به اعتقاد آنها اين حق استفادهكننده صورتهاي مالي است كه از تمام اطلاعاتي كه موجب افزايش ارزش واحد تجاري ميشود مطلع باشند. برخلاف آنان «رابرتز» اعتقاد دارد كه افشاي همه نوع اطلاعات فقط براي مديريت است آن هم در جهت تصميم گيري، كنترل و اداره كردن سازمان است و براي جبران اين افشا نشدن ميتوان از گزارشهاي مديريت به عنوان يك جايگزين مناسب استفاده كرد.
در شرايط بازار رقابتي نيز اين تفكر بهتر است؛ زيرا بسته به تصميم مدير، شركت متحمل هزينه غيرمستقيم افشاسازي همه نوع اطلاعات در بازار نميشود؛ هرچند كه مساله پاسخگو بودن و مسووليت پذيري مدير در اين افشا نشدن كامل به چالش كشيده ميشود.
نتيجهگيري
استفادهكنندگان اطلاعات مالي شركتها كه همان ذينفعان هستند نياز به اطلاعاتي قابل اتكا، شفاف و مفيد دارند. افشاي اطلاعات شفاف توسط مديريت نشاندهنده پاسخگويي صحيح مديريت به نيازهاي افراد پاسخ خواه است.
به منظور افشاي اطلاعات شفاف توسط مديريت بايد مواردي از قبيل افشاي اهداف شركت، اطلاعات سهامداران، اعضاي هيات مديره، ساختار حاكميت شركتي و… مد نظر قرار بگيرد. شفافيت در افشاهاي صورت گرفته توسط مديريت داراي سطوح متفاوتي است كه به تناسب آن سطح، مديريت پاسخگو بوده است. شفافيت در سطح گزارشهاي ارائه شده، شفافيت در سطح افشاي اطلاعات عمومي و شفافيت در سطح گزارشهاي مديريت، هر كدام به نسبتي پاسخگو بودن مدير را نشان ميدهد.
مصطفي علوي – مدرس دانشگاه و كارشناس اداره گزارشگري مالي سازمان بورس
لطفا این مقاله رادرقالب pdfبرام ارسال کنید مرسی
لطفا این مقاله رادرقالب pdfبرام ارسال کنید مرسی
سلام خواهشا این متن رو درقالب ورد برام بفرستین.باتشکر
باسلام و احترام
متن را کپی و در یک فایل ورد برگردان کنید.