تاريخ: ۵/۴/۱۳۷۹
شماره دادنامه:۱۳۷
كلاسه پرونده: ۷۸/۱۶۳
مرجع رسيدگي: هيات عمومي ديوان عدالت اداري
شاكي: سازمان تامين اجتماعي
موضوع شكايت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب ۹ و ۱۴ ديوان عدالت اداري
مقدمه:
الف ـ
شعبه چهاردهم در رسيدگي به پرونده كلاسه ۱۶۸.۷۷ موضوع شكايت آقاي سيف اله نوروززاده بطرفيت سازمان تأمين اجتماعي شعبه۱۱ تهران به خواسته اعتراض به قطع حقوق مستمري بگيري از تاريخ اسفندماه ۱۳۷۶ و تقاضاي رسيدگي وصدور حكم به جهت برقراري مستمريبگيري به شرح دادنامه شماره ۲۰۲۱ مورخ ۱۳۷۷.۱۲.۱۲ چنين رأي صادر نموده است، با توجه به نامه شماره ۶۱۳۶۴ مورخ ۱۳۷۶.۱۱.۱۱ موضوعلغو حكم بازنشستگي آقاي سيف اله نوروززاده دائر بر اينكه مشاراليه از تاريخ ۱۳۵۲.۳.۱۵ لغايت ۱۳۵۴.۳.۱۵ بمدت دو سال در خدمت سربازي بودهو كل مدت مذكور جزو كاركرد و كارهاي سخت و زيان آور محسوب گرديده كه باحذف آن از جدول شماره ۴ حكم بازنشستگي نامبرده فاقد شرايطبازنشستگي موضوع بخشنامه ۶۱۳ فني ميگردد و باستناد و متضمن بند ۳ پانصد و نود و دومين جلسه هيأت مديره مورخ ۱۳۷۶.۸.۱۲ بازنشستگيمذكور از تاريخ صدور ملغي ميگردد… و با توجه به لايحه جوابيه مورخ ۱۳۷۷.۸.۲۷ سازمان تأمين اجتماعي و ضمائم آن دائر بر اينكه در زمان اجرايبخشنامه ۶۱۳ فني و بررسي كارهاي سخت و زيان آور دوره دو ساله خدمت سربازي خود را از تاريخ ۱۳۵۲.۳.۱۵۴ لغايت ۱۳۵۴.۳.۱۵ كتمان نموده كه در نتيجه سوابق مذكور بعنوان كار سخت و زيان آور اعلام شده است و با حذف سابقه مذكور نامبرده فاقد شرايط مقرر در قانون بازنشستگي پيش ازموعد و بخشنامه ۶۱۳ فني بوده و حكم بازنشستگي وي به لحاظ ارائه گواهي خلاف واقع لغو گرديد… و با توجه به لايحه مورخ ۱۳۷۷.۱۱.۸ ارساليبعدي شاكي و ضمائم آن در ارتباط با شكايت شاكي تخلفي از قوانين و مقررات و يا مخالفت با آنها كه موجب تضييع حق نامبرده شده باشد مشهودنيست و حكم به رد ضكايت مذروحه صادر و اعلام ميگردد.
ب ـ
شعبه نهم در رسيدگي به پرونده كلاسه ۱۹۱۰.۷۶ موضوع شكايت آقاي محمدمرادي شايسته به طرفيت سازمان بيمههاي اجتماعي استان تهران به خواسته حقوق و مزاياي قانوني به شرح دادنامه شماره ۱۸۲۶ مورخ۱۳۷۷.۱۲.۱۹ چنين رأي صادر نموده است، اساسا” سازمان تأمين اجتماعي كه به حكم مقررات قانوني مسئوليت بررسي سوابق و مدارك مربوط بهبازنشستگي و احراز تحقق و اجتماع شرايط لازم براي صدور حكم بازنشستگي و برقراري حقوق آن را عهده دار بوده بر مبناي نظر كارشناسان خود بابازنشستگي پيش از موعد شاكي بهسبب كارهاي سخت و زيان آور موافقت كرده و از تاريخ ۷۱.۹.۱۳ نسبت به برقراري و پرداخت حقوق بازنشستگيبه شاكي اقدام نموده است. بنابه جهات فوق الذكر و توجه مسئوليت مداقه در سوابق استخدامي كارگران متقاضي بازنشستگي از حيث احراز تحقق ياعدم تحقق شرايط قانوني لازم براي بازنشستگي به سازمان تأمين اجتماعي و اينكه سازمان مذكور در نتيجه موافقت با بازنشستگي شاكي موجب قطعرابطه استخدامي وي را با كارفرما فراهم كرده است و پس از انقضاء سالها از تاريخ قطع رابطه استخدامي به جهت واگذاري محل خدمت او به بخشخصوصي و فقدان شغل براي واگذاري به شاكي اعاده او هم به خدمت ميسور نيست و تحميل آثار نامطلوب تسامح و سهل انگاري مامورين مسئولسازمان تأمين اجتماعي به كارگري كه به اميد برخورداري از حقوق بازنشستگي جهت امرار معاش عائله تحت تكفل كار خود را از دست داده استوجاهت قانوني ندارد حكم به ورود شكايت و الزام سازمان تأمين اجتماعي به برقراري و پرادخت حقوق بازنشستگي به شاكي از تاريخ قطع آن صادرميشود.
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق به رياست حجت الاسلام والمسلمين دري نجف آبادي و باحضور رؤساي شعب بدوي و رؤساء ومستشاران شعب تجديد نظر تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اكثريت آراء بشرح آتي مبادرت به صدور رأي مينمايد.
رأي هيأت عمومي
نظر به اينكه مفاد رأي قطعي هيأت تجديدنظر رسيدگي به تخلفات اداري مبني بر لزوم اعاده شاكي به خدمت و عدم محكوميت او به تحمل مجازاتهاياداري محمول بر برائت نامبرده از تخلفات منتسبه است، بنابر اين دادنامه شماره ۱۲۳۹ مورخ ۱۳۷۷.۹.۲۸ شعبه دوازدهم از جهت مذكور و ترتب وآثار استخدامي مربوط به برائت مستخدم دولت موافق اصول و موازين قانوني تشخيص ميگردد. اين رأي مطابق قسمت اخير ماده ۲۰ قانون ديوانعدالت اداري براي شعب ديوان و ساير مراجع مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است.
رييس هيأت عمومي ديوان عدالت اداري ـ قربانعلي دري نجف آبادي