نرم افزارحسابداری صدگان

استاندارد حسابرسي ۵۶۰ رويدادهاي پس از تاريخ ترازنامه

0 8,004

حسابداراپ

توضیح سایت: برای این استاندارد پیشنویس استاندارد تجدید نظر تهیه شده است.


هدف‌ اين‌ استاندارد، ارائه‌ استانداردها و راهنماييهاي‌ لازم‌ درباره‌ مسئوليت‌ حسابرس‌ نسبت‌ به‌ رويدادهاي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ است‌. دراين‌ استاندارد، اصطلاح‌ رويدادهاي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ هم‌ براي‌ رويدادهايي‌ بكار مي‌رود كه‌ بين‌ تاريخ‌ ترازنامه‌ و تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌ رخ‌ مي‌دهد و هم‌ براي‌ حقايق‌ شناسايي‌ شده‌ پس‌از تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌.

 

 

فهرست‌

 

 

بند
کليات ۳ – ۱
رويدادهاي‌ بين‌ تاريخ‌ ترازنامه‌ و تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس ۷ – ۴
رويدادهاي‌ شناسايي‌ شده‌ پس‌ از تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌ و پيش‌ از انتشارصورتهاي‌ مالي ۱۲ – ۸
رويدادهاي‌ شناسايي‌ شده‌ پس‌ از انتشار صورتهاي‌ مالي ۱۸ – ۱۳
تاريخ‌ اجرا ۱۹

 

 

این استاندارد باید همراه با استاندارد حسابرسی ۲۰۰ ” هدف و اصول کلی حسابرسی صورتهای مالی ” مطالعه شود .

 

كليــات

۱ –    هدف‌ اين‌ استاندارد، ارائه‌ استانداردها و راهنماييهاي‌ لازم‌ درباره‌ مسئوليت‌ حسابرس‌ نسبت‌ به‌ رويدادهاي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ است‌. دراين‌ استاندارد، اصطلاح‌ رويدادهاي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ هم‌ براي‌ رويدادهايي‌ بكار مي‌رود كه‌ بين‌ تاريخ‌ ترازنامه‌ و تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌ رخ‌ مي‌دهد و هم‌ براي‌ حقايق‌ شناسايي‌ شده‌ پس‌از تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌.

۲ –   حسابرس‌ بايد آثار رويدادهاي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ را بر صورتهاي‌ مالي‌ و گزارش‌ خود ارزيابي‌ كند.

۳ –    در استاندارد حسابداري‌ رويدادهاي‌ بعد از تاريخ‌ ترازنامه نحوه‌ برخورد با رويدادهاي‌ مساعد و نامساعد واقع‌ شده‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ در صورتهاي‌ مالي‌، توصيف‌ واين‌ گونه‌ رويدادها به‌ دو گروه‌ زير طبقه‌بندي‌ شده‌ است‌:

الف-  رويدادهايي‌ كه‌ شواهد بيشتري‌ را درباره‌ شرايط‌ موجود در تاريخ‌ ترازنامه‌  فراهم‌ مي‌كند.

ب ‌ –  رويدادهايي‌ كه‌ بيانگر شرايطي‌ است‌ كه‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ ايجاد شده‌ است‌.

 

رويدادهاي‌ بين‌ تاريخ‌ ترازنامه‌ و تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس

۴ –   حسابرس‌ براي‌ شناسايي‌ رويدادهايي‌ كه‌ بين‌ تاريخ‌ ترازنامه‌ و تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌ رخ‌ داده‌ است‌ و ممكن‌ است‌ مستلزم‌ تعديل‌ صورتهاي‌ مالي‌ يا افشا در آن‌ باشد بايد روشهايي‌ را براي‌ كسب‌ شواهد كافي‌ و قابل‌ قبول‌، طراحي‌ و اجرا كند. اين‌ روشها افزون‌ بر روشهاي‌ متداولي‌ (چون‌ آزمون‌ انقطاع‌ زماني‌ موجوديها يا پرداختهاي‌ انجام‌ شده‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ به‌ بستانكاران‌) است‌ كه‌ عموما براي‌ كسب‌ شواهد حسابرسي‌ درباره‌ مانده‌ حسابها در تاريخ‌ ترازنامه‌، نسبت‌ به‌ معاملات‌ خاصي‌ اجرا مي‌شود كه‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ رخ‌ مي‌دهد. به‌ هرحال‌، از حسابرس‌ انتظار نمي‌رود بررسيهاي‌ خود را نسبت‌ به‌ كليه‌ مواردي‌ ادامه‌ دهد كه‌ روشهاي‌ بكار گرفته‌ شده‌ قبلي‌ در مورد آنها به‌ نتايج‌ رضايت‌بخشي‌ منجر شده‌ است‌.

۵ –    روشهاي‌ مورد استفاده‌ براي‌ شناسايي‌ رويدادهاي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ كه‌ مستلزم‌ افشا يا تعديل‌ در صورتهاي‌ مالي‌ است‌، در نزديك‌ترين‌ زمان‌ ممكن‌ به‌ تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌ اجرا مي‌شود و معمولا شامل‌ موارد زير است‌ :

  • بررسي‌ روشهاي‌  مديريت‌ براي‌ حصول‌ اطمينان‌ از شناسايي‌ رويدادهاي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌.
  • مطالعه‌ و بررسي‌  صورتجلسات‌ مجامع‌ عمومي‌ صاحبان‌ سهام‌، هيات‌ مديره‌ و كميته‌هاي‌ هيات‌ مديره‌ (مانند كميته‌ حسابرسي‌ وكميته‌ اجرايي‌ هيات‌ مديره‌) كه‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ برگزار شده‌ است‌ و پرس‌وجو درباره‌ مطالب‌ مورد بحث‌ در جلساتي‌ كه‌ صورتجلسه‌ آن‌ هنوز آماده‌ نشده‌ است‌.
  • مطالعه‌ و بررسي‌ آخرين‌ صورتهاي‌ مالي‌ ميان‌ دوره‌اي‌ واحد مورد رسيدگي‌ و در صورت‌ لزوم‌، بودجه‌، جريان‌ وجوه‌ نقد براوردي‌ و ساير گزارشهاي‌ مرتبط‌ مديريت‌.
  • پرس‌وجو از مشاورين‌ حقوقي‌ واحد مورد رسيدگي‌ يا بهنگام‌ كردن‌ تاييديه‌ دريافتي‌ از آنان‌ در ارتباط‌ با دعاوي‌ حقوقي‌ له‌ و عليه‌ واحد مورد رسيدگي‌ .
  • پرس‌وجو از مديريت‌ درباره‌  رويدادهاي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ كه‌ مي‌تواند بر صورتهاي‌ مالي‌ اثر گذارد. نمونه‌هايي‌ از اين‌ گونه‌ پرس‌ وجوها در باره‌ موضوعات‌ مشخص‌ عبارت‌ است‌ از:

– وضعيت‌ جاري‌ اقلامي‌ كه‌ براساس‌ اطلاعات‌ مقدماتي‌ يا غير قطعي‌ در حسابها منظور شده‌ است‌.

– تعهدات‌، استقراضها يا ضمانت‌نامه‌هاي‌ جديدي‌ كه‌ ايجاد شده‌ است‌.

– فروش‌ داراييهاي‌ غيرجاري‌ يا برنامه‌هاي‌ موجود براي‌ فروش‌ آنها.

– صدور اوراق‌ سهام‌ يا مشاركت‌ جديد.

– ادغام‌ يا انحلال‌ واحد مورد رسيدگي‌ يا وجود برنامه‌هايي‌ براي‌ انجام‌ آنها.

پندار سیستم

– ضبط‌ داراييها يا از بين‌ رفتن‌ آنها به‌ دليل‌ مواردي‌ از قبيل‌ آتش‌سوزي‌ يا سيل‌.

– گسترش‌ و تغييرات‌ ايجاد شده‌ در زمينه‌هاي‌  مخاطره‌آميز و وقايع‌ احتمالي‌.

– اصلاحات‌ غيرعادي‌ حسابداري‌ كه‌ در حسابها اعمال‌ شده‌ يا قرار است‌ اعمال‌ شود.

– وقوع‌ يا احتمال‌ وقوع‌ رويدادهايي‌ كه‌ مناسب‌ بودن‌ رويه‌هاي‌ حسابداري‌ مورد استفاده‌ در تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ را مورد ترديد قرار دهد؛ براي‌ مثال‌، رويدادهايي‌ كه‌ سبب‌ ترديد درباره‌ فرض‌ تداوم‌ فعاليت‌ شود.

۶ –    در مواردي‌ كه‌ يكي‌ از اجزاي‌ واحد مورد رسيدگي‌، مانند بخش‌، شعبه‌ يا شركت‌ فرعي‌ آن‌ توسط‌ حسابرس‌ ديگر رسيدگي‌ مي‌شود، حسابرس‌ (اصلي‌)بايد روشهاي‌ حسابرسي‌ آنان‌ را درباره‌ رويدادهاي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ بررسي‌ كند و لزوم‌ آگاه‌ كردن‌ آنان‌ را از تاريخ‌ مورد نظر براي‌ ارائه‌ گزارش‌ خود، مورد توجه‌ قرار دهد .

۷ –   در مواردي‌ كه‌ حسابرس‌ از رويدادي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌ آگاه‌ مي‌شود كه‌ صورتهاي‌ مالي‌ را به‌ گونه‌اي‌ با اهميت‌ تحت‌ تاثير قرار مي‌دهد بايد چگونگي‌ انعكاس‌ آن‌ در صورتهاي‌ مالي‌ و كفايت‌ افشا درباره‌ آن‌ را ارزيابي‌ كند .

 

رويدادهاي‌ شناسايي‌شده‌ پس‌ از تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌

و پيش‌ از انتشار صورتهاي‌ مالي‌

۸ –    حسابرس‌ نسبت‌ به‌ اجراي‌ روشها و پرس‌وجو درباره‌ صورتهاي‌ مالي‌، پس‌ از تاريخ‌ گزارش‌ خود مسئوليتي‌ ندارد. مسئوليت‌ آگاه‌ كردن‌ حسابرس‌ از رويدادهاي‌ موثر بر صورتهاي‌ مالي‌ كه‌ در فاصله‌ بين‌ تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌ و تاريخ‌ انتشار صورتهاي‌ مالي‌ رخ‌ مي‌دهد، به‌ عهده‌ مديريت‌ واحد مورد رسيدگي‌ است‌.

۹ –   چنانچه‌ حسابرس‌ پس‌ از تاريخ‌ گزارش‌ خود اما پيش‌ از انتشار صورتهاي‌ مالي‌، از رويدادهايي‌ آگاه‌ شود كه‌ مي‌تواند صورتهاي‌ مالي‌ را به‌ گونه‌اي‌ با اهميت‌ تحت‌ تاثير قرار دهد بايد ضرورت‌ تعديل‌ صورتهاي‌ مالي‌ را ارزيابي‌ كند، موضوع‌ را با مديريت‌ واحد مورد رسيدگي‌ در ميان‌ گذارد و هر اقدام‌ ديگري‌ را كه‌ در شرايط‌ موجود ضروري‌ تشخيص‌ مي‌دهد، به‌ عمل‌ آورد.

۱۰ – در صورت‌ تعديل‌ صورتهاي‌ مالي‌ توسط‌ مديريت‌ به‌ دليل‌ رويدادهاي‌ پس‌ از تاريخ‌ ترازنامه‌، حسابرس‌ بايد روشهاي‌ حسابرسي‌ مورد نياز در شرايط‌ موجود را اجرا و گزارش‌ جديدي‌ درباره‌ صورتهاي‌ مالي‌ تعديل‌شده‌، صادر كند. تاريخ‌ گزارش‌ جديد حسابرس‌ نبايد پيش‌ از تاريخ‌ امضا يا تاييد صورتهاي‌ مالي‌ تعديل‌شده‌ باشد و بنابراين‌، روشهاي‌ ياد شده‌ در بندهاي‌ ۴ و ۵ نيز بايد تا تاريخ‌ جديد گزارش‌ حسابرس‌ اجرا شود.

۱۱ –   در مواردي‌ كه‌ حسابرس‌ به‌ ضرورت‌ تعديل‌ صورتهاي‌ مالي‌ اعتقاد دارد، اما مديريت‌ از تعديل‌ آن‌ خودداري‌ كند و گزارش‌ حسابرس‌ هنوز به‌ واحد مورد رسيدگي‌ ارائه‌ نشده‌ باشد، بايد نظر مشروط‌ يا مردود ارائه‌ شود.  در چنين‌ شرايطي‌، اجراي‌ روشهاي‌ يادشده‌ در بندهاي‌ ۴ و ۵ براي‌ شناسايي‌ ساير رويدادهاي‌ احتمالي‌ بعد از تاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌ ضرورت‌ ندارد و مي‌توان‌ با موضوع‌ از طريق‌ تاريخگذاري‌ دوگانه‌ گزارش‌ حسابرس‌، برخورد كرد.

۱۲ – چنانچه‌ در موارد ياد شده‌ در بند ۱۱، گزارش‌ حسابرس‌ به‌ واحد مورد رسيدگي‌ ارائه‌ شده‌ باشد، حسابرس‌ بايد به‌ مسئولين‌ اصلي‌ اداره‌ امور واحد مورد رسيدگي‌ (عموماً، هيات‌ مديره‌)، هشدار دهد كه‌ از انتشار صورتهاي‌ مالي‌ و گزارش‌ حسابرس‌ خودداري‌ كنند. با اين‌ وجود، اگر صورتهاي‌ مالي‌ و گزارش‌ حسابرس‌ منتشر شود، حسابرس‌ بايد اقدامات‌ لازم‌ را براي‌ جلوگيري‌ ازاتكا به‌ گزارش‌ خود، انجام‌ دهد. اقدامات‌ حسابرس‌ (حسب‌ مورد، اعلام‌ به‌ مجامع‌ عمومي‌ صاحبان‌ سهام‌، بورس‌ اوراق‌ بهادار، اعتبار دهندگان‌ اصلي‌ و ساير گيرندگان‌ شناخته‌ شده‌ صورتهاي‌ مالي‌حسابرسي‌ شده‌) با توجه‌ به‌ اختيارات‌ و مسئوليتهاي‌ قانوني‌ و توصيه‌هاي‌ مشاور حقوقي‌ حسابرس‌ صورت‌ مي‌گيرد.

 

رويدادهاي‌ شناسايي‌ شده‌ پس‌ از انتشار صورتهاي‌ مالي‌

۱۳ – حسابرس‌ پس‌ از انتشار صورتهاي‌ مالي‌ و گزارش‌ خود، نسبت‌ به‌ انجام‌ پرس‌ وجو در مورد صورتهاي‌ مزبور، مسئوليتي‌ ندارد.

۱۴ –   در مواردي‌ كه‌ حسابرس‌ پس‌ از انتشار صورتهاي‌ مالي‌ و گزارش‌ خود از رويدادهايي‌ آگاه‌ مي‌شود كه‌ درتاريخ‌ گزارش‌ حسابرس‌ وجود داشته‌ است‌ واطلاع‌ وي‌ از موضوع‌ در آن‌ تاريخ‌، مي‌توانست‌ به‌ تغيير در گزارش‌ حسابرس‌ بيانجامد بايد ضرورت‌ تجديدنظر در صورتهاي‌ مالي‌  را ارزيابي‌ كند، موضوع‌ را با مديريت‌ واحد مورد رسيدگي‌ در ميان‌ گذارد و هر اقدام‌ ديگري‌ را كه‌ در شرايط‌ موجود ضروري‌ تشخيص‌ مي‌دهد، به‌ عمل‌ آورد .

۱۵ – چنانچه‌ مديريت‌ واحد مورد رسيدگي‌ به‌ دليل‌ موارد ياد شده‌ در بند ۱۴ بالا در صورتهاي‌مالي‌ تجديدنظر كند، حسابرس‌ بايد روشهاي‌ حسابرسي‌ مورد نياز در آن‌ شرايط‌ را اجرا كند، اقدامات‌ مديريت‌ را براي‌ حصول‌ اطمينان‌ از آگاه‌ شدن‌ كليه‌ دريافت‌ كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ قبلي‌ (و گزارش‌ حسابرس‌ درباره‌ آن‌) از وضعيت‌ موجود، بررسي‌ و گزارش‌ جديدي‌ درباره‌ صورتهاي‌ مالي‌ تجديدنظر شده‌ صادر كند.

۱۶ –   حسابرس‌ در گزارش‌ جديد خود بايد از طريق‌ درج‌ تاكيد بر مطلب‌ خاص‌، به‌ يادداشت‌ همراه‌ صورتهاي‌ مالي‌ كه‌ در آن‌، علت‌ تجديدنظر در صورتهاي‌ مالي‌ قبلي‌ و گزارش‌ اوليه‌ صادرشده‌ توسط‌ حسابرس‌ به‌ تفصيل‌ تشريح‌ شده‌ است‌، اشاره‌ كند. تاريخ‌ گزارش‌ جديد حسابرس‌ نبايد پيش‌ از تاريخ‌ تاييد صورتهاي‌ مالي‌ تجديدنظر شده‌ باشد و بنابراين‌، روشهاي‌ مندرج‌ در بندهاي‌ ۴ و ۵ نيز قاعدتا بايد تا تاريخ‌ گزارش‌ جديد حسابرس‌ اجرا شود.

۱۷ –  در مواردي‌ كه‌ مديريت‌ واحد مورد رسيدگي‌ به‌ منظور آگاه‌ كردن‌ دريافت‌ كنندگان‌ صورتهاي ‌مالي‌ قبلي‌ (و گزارش‌ حسابرس‌ درباره‌ آن‌) اقدامات‌ لازم‌ رابه‌ عمل‌ نمي‌آورد و با وجود اعتقاد حسابرس‌ به‌ ضرورت‌ تجديدنظر در صورتهاي‌ مالي‌، در صورتهاي‌ مزبور تجديد نظر نمي‌كند، حسابرس‌ بايد به‌ مسئولين‌ اصلي‌ اداره‌ امور واحد مورد رسيدگي‌ هشدار دهد كه‌ براي‌ جلوگيري‌ از هرگونه‌ اتكاي‌ آتي‌ به‌ گزارش‌ حسابرس‌، اقدامات‌ لازم‌ توسط‌ حسابرس‌ انجام‌ خواهد گرفت. اقدامات‌ حسابرس‌ با توجه‌ به‌ اختيارات‌ و مسئوليتهاي‌ قانوني‌ و توصيه‌هاي‌ مشاور حقوقي‌ وي‌ صورت‌ مي‌گيرد.

۱۸ –  در صورت‌ مشخص‌ و نزديك‌ بودن‌ زمان‌ انتشار صورتهاي‌ مالي‌ دوره‌ بعد، تجديد نظر در صورتهاي‌ مالي‌ و صدور گزارش‌ جديد حسابرس‌ به‌ شرطي‌ مي‌تواند ضرورت‌ نداشته‌ باشد كه‌ افشاي‌ مناسب‌ اين‌ موضوع‌، در صورتهاي‌ مالي‌ دوره‌ بعد صورت‌ گيرد.

 

تاريخ‌ اجرا

۱۹ –  اين‌ استاندارد براي‌ حسابرسي‌ صورتهاي‌ مالي‌ كه‌ دوره‌ مالي‌ آن‌ از اول فروردين ۱۳۷۸ و پس‌از آن‌ مي‌باشد، لازم‌الاجراست‌.

 

محل تبلیغ شما

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.