تجارت پرس – همه دولتها برای تأمین هزینههای خود از منابع مختلف، درآمد ایجاد میکنند که دیرینترین مورد آن به «مالیات ستانی» اختصاص دارد.
دریافت مالیات از جامعه در کشورهای جهان، امری طبیعی و بر اساس سیاست مالی است و در برخی کشورهای صنعتی جهان۹۰ تا ۹۸ درصد بودجه عمومی از طریق مالیاتها تامین میشود و مردم نیز هیچگونه واکنش منفی در برابر آن بروز نمیدهند.
در ایران هم دولت تلاش میکند با اجرای قانون مالیات بر ارزشافزوده؛ نظام مالیاتستانی و سیاستهای مالیاتی خود را بهینه کند زیرا در عصر حاضر یکی از پایههای استوار کشورداری، ترقی و پیشرفت و ارائه خدمات به مردم و درنتیجه دریافت مالیات است.
روند تحول و توسعه نظام مالیاتستانی در ایران به «قانون مالیات بر ارزشافزوده» منجر شده که در برنامههای سوم و چهارم توسعه مورد تاکید و توصیه قرار گرفته است.
استقرار نظام مدرن مالیات بر مصرف (مالیات بر ارزشافزوده) و اصلاح ساختار مالیاتی کشور از زیربخشهای مهم طرح تحول اقتصادی است.
قانون مالیات بر ارزشافزوده میتواند هزینه تمامشده طرح تحول اقتصادی را کاهش دهد و از طرف دیگر کاربریهای اقتصادی، اجتماعی و توسعهای نظام مالیاتی را بهشدت افزایش خواهد داد. این مهم زمانی تحقق مییابد که نظام مالیاتی کشور، دارای قدرت بازدارندگی در مقابل فرار مالیاتی و صاحب پایههای گسترده مالیاتی با رویکرد عدالت مالیاتی در سراسر اقتصاد کشور باشد.
پایه مالیاتی و انواع مالیات
مبنای مالیات (پایه مالیاتی):
مبنای مالیات، عامل متغیر یا هر مفهوم دیگری همچون درآمد یا دارایی است که طبق قانون بر آن، مالیات وضع میشود.
نرخ مالیات:
درصدی از مبنای مالیات یا پایه مالیاتی است که مبنای محاسبات مالیات موردنظر قرار میگیرد، بهعبارت دیگر نرخ مالیات در هر مبنا اندازه اخذ مالیات را با توجه به قوانین و آییننامههای مالیاتی دولتها درمبنای مورد نظر نشان میدهد.
انواع محاسبه نرخ مالیات به این شرح است:
نرخ مالیات تناسبی:
نرخی که بدون توجه به تغییرات مبنای مالیات، همیشه ثابت است.
نرخ مالیات تصاعدی:
برعکس نرخ تناسبی، با افزایش مالیات، مقدارش افزایش مییابد که لزوماً متناسب با افزایش مبنای مالیات نیست.
نرخ مالیات تنازلی:
هرچه مبنای مالیات وسیعتر میشود، از نرخ مالیات کاسته میشود.
مبلغ مالیات:
مبلغی که بر مبناهای مختلف تعلق میگیرد و از مؤدیان وصول میشود.
هرگونه افزایش درآمدهای مالیاتی، با سه روش افزایش نرخ مالیاتهای موجود و جاری، افزایش مبنای مالیاتهای موجود و جاری از طریق حذف معافیتها و بخشودگیها و نیز برقراری مالیات جدید امکانپذیر است.
مالیات بر ارزشافزوده؛ مالیاتی است که در طول فرآیند تولید و خدمات از محل تولید تا فروش کالا به مشتری نهایی، مرحله به مرحله گرفته میشود. نکته مهم آنکه چون جمع ارزشافزودههای بنگاههای اقتصادی در یک کشور برابر با تولید ملی همان کشور است (معاملات واسطهای، کل معاملات، ارزشافزوده)، بنابراین مالیات بر ارزشافزوده برابر مالیات بر تولید ناخالص ملی است.
پایه مالیات بر ارزشافزوده، تولید ناخالص ملی است. اکثریت بالایی از کشورهای پذیرنده مالیات بر ارزشافزوده، این مالیات را تا حد زیادی جایگزین مالیاتهای دیگر بهویژه مالیاتهای بر مصرف و فروش ساختهاند. باید توجه داشت که بهعلت گستردگی پایه مالیاتی در این نوع مالیات، میتوان نرخ مالیاتی را در سطح پایین برقرار کرد. مالیات بر ارزشافزوده میتواند تا حد زیادی جایگزین مالیاتهای دیگر شود، همچنین امکان دارد این مالیات، بخشی از فعالیتهای اقتصادی را که تحت پوشش قراردادن آنها با استفاده از سایر روشها مثل مالیات برفروش دشوار است، پوشش دهد.
استفاده از این روش موجب کاهش مالیات مضاعف، کاهش فرارهای مالیاتی و کاهش وقفه زمانی پرداخت نیز میشود. این نوع مالیات بهدلیل افزایش قیمت تمامشده فروش، در مراحل مختلف ممکن است اثر تورمی داشته باشد، اما چنانچه با گسترش پایه مالیاتی، نرخهای مالیات کاهش یابد، چندان به صراحت نمیتوان در اینخصوص اظهارنظر کرد. همچنین اثر این مالیات در درآمد گروههای کمدرآمد غیرقابل اجتناب خواهد بود. حتی اگر بر آخرین حلقه که خردهفروشی است برقرار نشود، انتقال مالیات به قیمت خردهفروشی قطعی خواهد بود، درنتیجه گروههای با درآمد کم و متوسط نسبت به گروههای با درآمد بالا، سهم بیشتری از درآمدشان را بابت مالیات پرداخت میکنند.
مفهوم ارزشافزوده و مالیات آن
تعریف ارزشافزوده در همه کتب اقتصاد کلان مشترک و شامل «تفاوت ستانده و داده» است که در فرآیند فعالیت اقتصادی ایجاد میشود و خود را هم به شکل «درآمد و سود» نشان میدهد. بر مبنای این تعریف از ارزشافزوده؛ نوعی مالیات بر مصرف طراحیشده که هماکنون در بیش از ۱۴۰ کشور جهان با عنوان مالیات بر ارزشافزوده به اجرا درآمده است.
در ایران پرداخت مالیات بر مصرف به شکلی که بهطور مستقیم مصرفکنندگان به فروشندگان، پرداخت و فروشندگان این مالیاتها را به نیابت از طرف دولت جمعآوری کنند و سپس آن را در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار دهند؛ تاکنون وجود نداشته است. البته اینطور نبوده است که ایرانیان همه کالاهای خود را بدون پرداخت انواع مالیاتهای غیرمستقیم تامین کنند، بلکه هزینه مالیات غیرمستقیم پرداخت میشود. اما مالیات بر ارزشافزوده درواقع نوعی مالیات بر فروش کالا و خدمات چند مرحلهای است که طی مراحل زنجیره واردات؛ تولید، توزیع و مصرف با نرخ مالیاتی ثابت «غیرتصاعدی» اعمال میشود و درنهایت مصرفکنندگان نهایی؛ تنها پرداختکننده واقعی آن هستند. مبنای محاسبه این مالیات، بهای کالا و خدماتی است که در داخل تولید یا به کشور وارد میشوند و فروشندگان و ارائهکنندگان خدمات برای آنها صورتحساب صادر میکنند.
هریک از ارائهدهندگان کالا و خدمات که در این نظام مالیاتی از نظر دولت؛ مؤدیان مالیاتی تلقی میشوند؛ به نگهداری دفاتر حسابداری و در هنگام فروش مکلف به تهیه و صدور صورتحساب مکلف هستند.
در صورتحسابهای صادره باید مشخصات طرفین معامله؛ مشخصات کامل کالا همراه با قیمت و مالیات آن در ستونهای مربوط؛ در چند نسخه ثبت شده باشد. در هریک از زنجیره به هم پیوسته تولید تا توزیع؛ هریک از بنگاههای اقتصادی در زمان خرید مواد اولیه یا سایر کالاهای مورد نیاز، بهای کالای خریداریشده بهعلاوه مالیات بر ارزشافزوده را (که بهصورت درصد ثابتی از بهای کالاست) به فروشنده کالا میپردازند.
با توجه به اینکه در این نظام اقتصادی؛ فعال اقتصادی نباید خود، مالیاتی پرداخت کند و باید مالیات تنها از مصرفکننده نهایی اخذ شود؛ فعالان اقتصادی؛ مالیات پرداختی اولیه و سایر کالاها را از وجوه مالیات دریافتی از خریداران کالاها و دریافتکنندگان خدمات خود، کسر و تنها مابهالتفاوت را به خزانه دولت پرداخت میکنند.
به این ترتیب هر فعال اقتصادی تنها به میزان ارزشافزودهای که در کارش ایجاد میشود، مالیات به حساب دولت واریز میکند و عمل انتقال مالیات از هر عنصر زنجیره تولید تا توزیع به عنصر بعدی، تا زمانی که مالیات به مصرفکننده نهایی اصابت کند؛ ادامه پیدا میکند.
درنهایت مصرفکننده نهایی که حلقه آخر زنجیره تولید-توزیع مصرف است، کل مالیات را که در مراحل مختلف زنجیره توسط عناصر تولید-توزیع انباشته شده است، پرداخت میکند.
در مالیات بر ارزشافزوده؛ عاملان اقتصادی از تولیدکننده گرفته تا خردهفروش، هیچگونه مالیاتی را از حساب خود پرداخت نمیکنند و هر مؤدی مالیات بر ارزشافزوده؛ در زنجیره تولید-توزیع؛ فقط مالیات را به عامل بعدی منتقل میکند تا درنهایت به مصرفکننده نهایی برسد.
با توجه به اینکه کل مالیات پرداختی مؤدی بابت نهادهها بهعنوان اعتبار مالیاتی وی به او مسترد میشود؛ نظام مالیات بر ارزشافزوده مبتنیبر عدم انباشت مالیات است، یعنی بابت هر کالا؛ درمجموع فقط به میزان بهای محصول نهایی مالیات پرداخت میشود.
ماخذ محاسبه مالیات؛ بهای کالا یا خدمت مندرج در صورتحساب خواهد بود. در مواردی که صورتحساب موجود نباشد یا از ارائه آن خودداری شود یا به موجب اسناد و مدارک مثبته احراز شود که ارزش مندرج درآنها واقعی نیست؛ ماخذ محاسبه مالیات بهای روز کالا یا خدمات به تاریخ روز تعلق مالیات است.
انوع مالیات بر ارزشافزوده
سه نوع مالیات بر ارزشافزوده وجود دارد: مالیات بر ارزشافزوده از نوع تولیدی؛ مالیات بر ارزشافزوده از نوع درآمدی؛ و مالیات بر ارزشافزوده از نوع مصرفی. هرکدام از این سه نوع مالیات نیز بر مبنای دو اصل مبدأ یا اصل مقصد محاسبه میشوند.
در اصل مبدأ؛ مالیات بر ارزشافزوده همه کالاها و خدماتی که در کشور تولید میشوند؛ وضع میشود، اما در اصل مقصد؛ مالیات بر ارزشافزوده همه کالاها و خدماتی که در کشور مصرف میشوند؛ وضع میشود.
مالیات بر ارزشافزوده از نوع تولیدی؛ در صورتی که از اصل مبدأ استفاده شود؛ همه مخارج در تولید ناخالص داخلی (بجز مخارج دولت بابت دستمزد که نمیتواند تحت پوشش مالیات بر ارزشافزوده قرار گیرد) را دربر میگیرد، با فرض اینکه از اصل مبدأ استفاده شود؛ صادرات که منشأ داخلی دارد؛ مشمول مالیات میشود؛ اما واردات که ارزش آن از خارج نشأت میگیرد؛ از شمول مالیات خارج میشود. بنابراین پایه مالیات بر ارزشافزوده از نوع تولیدی؛ جمع تمام مخارج در تولید ناخالص داخلی به استثنای مخارج دستمزدی دولت است.
در مالیات بر ارزشافزوده از نوع تولیدی؛ مالیات کلی بر فروش اعمال میشود. این نوع مالیات بر ارزشافزوده میتواند بر کالاهای مصرفی و سرمایهای اعمال شود. در این روش؛ کالاهای سرمایهای و استهلاک آنها از مالیات معاف نیستند. به خرید کالاهای سرمایهای؛ اعتبار مالیاتی تعلق نمیگیرد، ازاینرو این مالیات انگیزه سرمایهگذاری را تضعیف میکند.
نوع مصرفی
در مالیات بر ارزشافزوده از نوع مصرفی؛ علاوه بر استهلاک؛ مخارج مربوط به کالاهای سرمایهای نیز از شمول پایه مالیاتی خارج میشود. با کاهش هزینههای سرمایهای از تولید؛ آنچه باقی میماند؛ برابر ارزش کالاهای مصرفی تولید شده است. نظام مالیات بر ارزشافزودههایی که در کشورهای عضو جامعه اروپا مورد استفاده قرار میگیرد؛ از این نوع است.
گرایش برخی کشورهای در حال توسعه نیز به سمت استفاده از این روش است؛ بهویژه بهعلت معافبودن کالاهای سرمایهای از مالیات که انگیزه برای سرمایهگذاری بیشتر را بهوجود میآورد. استفاده از این روش درعمل نسبت به دو روش دیگر؛ از سهولت بیشتری برخوردار است.
نوع درآمدی
مالیات بر ارزشافزوده از نوع درآمدی؛ استهلاک را دربر نمیگیرد و به این ترتیب؛ مخارج سرمایهای خالص را شامل میشود. پایه این مالیات؛ مجموعه درآمد پرداختی به عوامل؛ پس از کسر مخارج دستمزدی دولت است. بههمیندلیل نیز نام آن؛ مالیات بر ارزشافزوده از نوع درآمدی است. بهطورکلی در این نوع مالیات بر ارزشافزوده؛ پایه کلی مالیات؛ متناسب با درآمد عوامل تولید است.
مالیات بر ارزشافزوده از نوع درآمد؛ با مالیات بر ارزشافزوده از نوع مصرف تفاوت دارد؛ زیرا در نوع اول؛ بنگاه مجاز است استهلاک را کم کند؛ اما در نوع دوم؛ مجاز به کسر سرمایهگذاری ناخالص است.
مالیات بر ارزشافزوده از نوع درآمدی؛ به اندازه تفاوت سرمایهگذاری ناخالص و استهلاک؛ بیشتر از مالیات بر ارزشافزوده از نوع مصرفی است.
مقایسه سه نوع مالیات بر ارزشافزوده
میان سه نوع مالیات؛ مالیات بر ارزشافزوده از نوع تولیدی؛ وسیعترین پایه مالیاتی و مالیات بر ارزشافزوده از نوع مصرفی؛ کمترین پایه مالیاتی را ایجاد میکند.
چون مالیات تولیدی؛ خریدهای ناخالص کالاهای سرمایهای (بدون مستثنیکردن استهلاک) را شامل میشود؛ موانعی در برابر سرمایهگذاری ایجاد میکند و در صورتی که محاسبه مالیات بر ارزشافزوده به روش صورتحساب انجام شود؛ درمورد آن دسته از فعالیتها که موفق به انتقال بخشی از هزینههای سرمایهای خود به بعد شوند؛ وضع این مالیات بر کالاهای سرمایهای؛ منجر به مالیات چند مرحلهای میشود که در مالیات بر ارزشافزوده از نوع درآمدی؛ این مساله در حد کمتری بهوجود میآید.
میان این سه روش؛ مالیات بر ارزشافزوده از نوع مصرفی که کمترین پایه مالیاتی را ایجاد میکند، یک مالیات عمومی بر مصرف است (در صورتی که از اصل مبدأ استفاده شود؛ خالص صادرات را نیز دربر میگیرد) بنابراین؛ میان سه روش؛ بیشتر کشورها اغلب این روش را برمیگزینند.
البته استفاده از این روش؛ بالاترین نرخ مالیات را برای ایجاد بازده درآمدی مطلوب لازم دارد و به همین علت برخی کشورها کوشش میکنند، مبنای مالیات بر ارزشافزوده از نوع مصرفی را بهوسیله مالیاتپذیرکردن بخشی از کالاهای سرمایهای گسترش دهند.
سازمان امور مالیاتی کشور هدف اصلی از اجرای این قانون را شفافسازی در مبادلات اقتصادی و ایجاد نظم و انضباط در نظام اقتصادی کشور بیان کرده است. افزایش درآمدزایی نیز یکی از اهداف اجرای این طرح است.
با تصویب نرخ ۳ درصد برای این مالیات در ایران؛ شفافیت اقتصادی بیشتر از درآمدزایی مورد توجه خواهد بود و در نظامهای جهانی نیز اجرای این قانون را نشانه وجود شفافیت و مبارزه با پولشویی در کشورها میدانند.
سازمان تجارت جهانی(WTO) هم نیز اجرای این قانون در کشورها را جزو شرایط پیوستن به این سازمان اعلام کرده است. در ایران، قانون مالیات بر ارزشافزوده؛ یکی از پروژههای اصلی تحول نظام مالیاتی کشور است.
با اجرای قانون مالیات بر ارزشافزوده؛ در هر مرحله از زنجیره واردات؛ تولید-توزیع یا صادرات؛ مبادلات اقتصادی و حرکت پول و سرمایه شفاف خواهد شد و تشویق سرمایهگذاری؛ تولید و صادرات را درپی خواهد داشت.
بنابر گزارش سازمان امور مالیاتی، نظام مالیاتی ایران از نظر نرخ value added tax یا VAT در جهان رتبه اول را به خود اختصاص داده است چون پایینترین نرخ این مالیات در جهان ۵درصد است که در ایران ۳ درصد به تصویب رسید.
در قانون VAT پیشبینی شده است که سازمان مستقلی با عنوان «سازمان مالیات بر ارزشافزوده» تاسیس شود. در این طرح مؤدی؛ پرداختکننده مالیات نیست؛ بلکه واسطه و همکار سازمان مالیات درجهت وصول مالیات است و هر سه ماه؛ اظهارنامه به سازمان میدهد و سازمان در ۱۵ روز باید آن اظهارنامه را تایید یا مالیات او را مسترد کند؛ درغیر اینصورت ۳۰ درصد جریمه شامل حال سازمان خواهد شد.
با اجرای قانون مالیات بر ارزشافزوده، قانون تجمیع عوارض حذف خواهد شد و نرخ ۳ درصد مالیات بر ارزشافزوده جایگزین نرخ تجمیع عوارض خواهد شد و هیچ نگرانی از بابت ایجاد آثار تورمی وجود ندارد.
نرخ مالیات بر ارزشافزوده برای تمام کالاها و خدمات ۳ درصد است که یکونیم درصد به شهرداری و یکونیم درصد به سازمان امور مالیاتی و خزانه واریز خواهد شد و تنها دو نرخ خاص در این نظام مالیاتی وجود دارد که مربوط به سیگار دخانی (۱۲درصد) و بنزین (۲۰درصد) است.
چون پایههای مالیاتی آن گسترده است، بنابراین فشار بر پایههای مالیاتی را کاهش میدهد.
قانون مالیات بر ارزشافزوده در فرآیندی چندساله با تلاشهای کارشناسی گسترده، تهیه و تصویب شده است و ظرفیتها، انعطافها و قابلیتهای بسیار بالایی دارد و گامی مهم درجهت اصلاح ساختار مالیاتی در کشور محسوب میشود.
در کشور ما کمابیش عمده فعالان اقتصادی و اصناف و همه مسئولان بر اجرای این قانون اتفاقنظر دارند چون قانون مالیات بر ارزشافزوده درجهت اصلاح امور اقتصادی کشور است و ظرفیت اجرایی بالایی همراه با انعطاف، دارد.
به هرحال قانون خوب را باید خوب اجرا کنیم و فعالان اقتصادی و بازرگانی ابهامی نداشته باشند.
باید همه تلاش کنند این قانون بهخوبی اجرا شود و مطمئن باشند دولت از رفتارهای سالم، حمایت و با رفتارهای ناسالم اقتصادی برخورد میکند.
مزایای قانون مالیات بر ارزشافزوده
مالیات بر ارزشافزوده دارای مزایای گسترده مستقیم مالیاتی و اقتصادی است که ایجاب میکند دولت برای اجراییساختن آن حداکثر هوشمندی را بهکار گیرد.
در ادامه به مزیتهای این قانون اشاره میشود:
۱- شفافسازی مالیات پرداختی در قیمت کالا پنهان است و با اجرای قانون مالیات بر ارزشافزوده، این مبلغ از قیمت، بیرون میآید و به مصرفکنندگان اعلام میشود. هیچ مبلغ اضافی هم مصرفکننده پرداخت نمیکند.
نرخ مالیات بر ارزشافزوده در ایران ۳ درصد و در سایر کشورها این رقم مختلف است و گاهی تا ۱۵ درصد هم میرسد.
۲- شفافسازی جریان کالا و خدمات در اقتصاد ملی
شفافسازی فعالیتهای تولید، توزیعی و مصرفی باعث میشود نظم و انضباط اقتصادی در کشور بهراحتی و با آسانی امکانپذیر شود.
همزمان همه جریانهای منحرف در بازارهای اقتصادی کار، کالا، پول و سرمایه بهطورکامل، شناسایی و برای حذف آنها اقدام میشود.
ازاینرو قانون مالیات بر ارزشافزوده فقط کاربرد مالیاتی ندارد، بلکه دارای گستردهترین کارکردهای اقتصادی بهویژه در زمینه کنترل قاچاق کالا و خدمات و حذف فرار مالیاتی است.
۳- مالیات برارزشافزوده به نفع تولید است
این قانون با توجه به اینکه واردات را شامل میشود، به نفع تولید است و چون امکان فروش کالاهای قاچاق کمابیش حذف میشود، ازاینرو تلاش برای قاچاق کالا به داخل کشور، فاقد انگیزه خواهد شد.
شفافسازی تدریجی مبادلات اقتصادی از دستاوردهای قانون مالیات بر ارزشافزوده است که بهدلیل ویژگی خودکنترلی این مالیات و قابلیت ردیابی معاملات در زنجیرههای واردات، تولید، توزیع و صادرات امکانپذیر میشود.
چون از صادرات، مالیات گرفته نمیشود به هدفمندشدن حمایت دولت از صدور کالا کمک میکند و زمینه رقابتپذیری کالاهای ایرانی را در خارج از کشور تقویت میکند.
هدفمند ساختن معافیتهای مالیاتی هم از دستاوردهای این قانون است چون با اجرای این قانون، دریافت مالیات از آن دسته از افراد جامعه که کالاها و خدمات لوکس و غیرضروری بیشتری را مصرف میکنند، بیشتر است.
۴- قانون مالیات بر ارزشافزوده، هدفمندترین ساختار مالیاتی است چون فقط شامل ارزشافزودهای میشود که در فرآیند تولید ایجاد میشود. همچنین از مالیات مضاعف بر مصرف محصول (یا خدمت) نهایی جلوگیری میشود.
۵- کنترل تدریجی مبادلات اقتصادی از دستاوردهای قانون مالیات بر ارزشافزوده است که بهدلیل ویژگی خودکنترلی این مالیات و قابلیت ردیابی معاملات در زنجیرههای واردات، تولید، توزیع و صادرات امکانپذیر میشود.
۶- ابعاد نوین از کارکردهای مالیات را در اقتصاد کشور احیا میکند.
قانون مالیات بر ارزشافزوده، نظام مالیات ستانی را چند منظوره خواهد کرد و کاربریهای آن را افزایش خواهد داد.
استفاده از نظام مالیاتی برای اجرای طرحهای آمایش سرزمین، کاهش شکاف طبقاتی اجتماعی و اقتصادی، بازتوزیع درآمد، جلوگیری از تکاثر ثروت و ساماندهی قیمتها و تنظیم بازار امکانپذیر خواهد شد.
مالیات بر ارزشافزوده اگرچه یک مالیات بر مصرف عمومی است؛ تنها اخذ مالیات نیست، بلکه به اجرای بهتر مالیات بر درآمد و ثروت و شفافشدن فرآیند اقتصاد کمک میکند.
کمک به کنترل جریان پول و کالا، تولید ثروت و همچنین ایجاد نظارت بر حرکت پول در اقتصاد که همیشه از اهداف دولتها بوده از ویژگیهای خاص مالیات بر ارزشافزوده است.
هنگامی که دولتها قادر به کنترل حرکت پول در اقتصاد خود هستند، میتوانند اقتصاد را بهصورت دقیقتر، نظارت و کنترل کنند و پدیدهای مانند جهش قیمت در بازار مسکن رخ نمیدهد.
۷- بستر لازم برای اصلاح نظام مالیاتی و اجرای طرح تحول در این حوزه را فراهم میکند.
به همین خاطر است که تاکنون بیش از ۱۴۰ کشور بهدنبال اجرای نظام مالیات بر ارزشافزوده رفتهاند، حتی در برخی کشورها مالیات بر درآمد از مردم اخذ نمیشود؛ اما مالیات بر ارزشافزوده را اعمال میکنند.
۸- پیشنیاز حضور در سازمانهای بازرگانی جهانی
مالیات بر ارزشافزوده یکی از پیششرطهای اجرای قانون مبارزه با پولشویی است، پیششرط پیوستن به سازمان تجارت جهانی است و برای کشورهای اروپایی، پیششرط پیوستن به بازارهای مشترک اروپایی است.
تجربه کشورها نشان میدهد در مالیات بر ارزشافزوده اجرا، بخش مشکل کار است وگرنه پیچیدگی در قانون وجود ندارد.
۹- بهخاطر همین مزایا، مالیات بر ارزشافزوده در اکثر کشورهای پیشرفته جهان، اکثر کشورهای آسیایی و حتی کشورهای منطقه خودمان، قابلیت اجرایی یافته است. مالیات بر ارزشافزوده از این توان برخوردار است تا فرآیند فعالیت و کار و مجموع عملیاتی را که روی مواد اولیه انجام میشود، از ابتدا تا انتها به تصویر کشیده و به زیر ذرهبین ببرد.
این مزایا در حدی بوده که بعد از طرح ایده اولیه آن توسط آلمانیها و اجرای آن برای اولین بار در فرانسه، با استقبال سایر کشورها نیز مواجه شود. اما قانون خود به بستر اجرایی خوبی هم نیاز دارد تا عقیم نماند.
تجارت پرس – دوشنبه ، ۲۶ مهر ۱۳۸۹